ناصر تقوايی فيلم جنگی «چای تلخ » را در دی ماه سال ۸۲ کليد زد، اما به دليل مشکلاتی که عمدتا به مسائل مالی و عدم حمايت مراکز دولتی مربوط میشد آن را نيمهکاره رها کرد. اين فيلم که فيلمنامه و مضمونی متفاوت با ساير آثار جنگی سينمای ايران دارد، درباره تعرض سربازی عراقی به يک دختر جوان ايرانی و عشق يکطرفه او به اين دختر بود.
شايد تاکنون بيش از صدها فيلم جنگی در تاريخ سينما درباره جنگ ويتنام و يا با موضوع جنگ جهانی دوم ساخته شده باشد. در سينمای ايران هم يکی دو سال بعد از آغاز جنگ ايران و عراق بود که اين ژانر جای خود را در ميان ساير گونه های سينمايی باز کرد. شايد ژانر جنگی، بومی ترين ژانر سينمايی در هر کشوری باشد؛ چراکه اگر در کشوری جنگی به وقوع نپيوسته باشد، چيزی هم برای به تصوير کشيدن روی پرده سينما وجود نداشته باشد. همانگونه که در چند دهه سينمای پيش از انقلاب در ايران، ژانری به عنوان سينمای جنگ وجود نداشت. نشانه هايی از دشمن خارجی، برای اولين بار در اثر جنجالی ايرج قادری «برزخی ها» ديده شد. در اين فيلم که توليدش درست پيش از آغاز جنگ به پايان رسيده بود، دشمنی خارجی که از آنها به نام بيگانه در فيلم نامبرده می شود و هويت مشخصی ندارند، به مرزهای ايران حمله کرده و قهرمانان فيلم در مقابل آنها ايستادگی می کنند.
محمدرضا اعلامی، کارگردان ۵۴ ساله ایرانی که در کارنامه خود فیلمهایی چون نقطه ضعف و افعی را دارد، پنجشنبه ششم خرداد ماه، بر اثر سکته قلبی در تهران درگذشت.