لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۸:۰۴

تاریخچه مذاکره‌ها و معامله‌های ایران و آمریکا؛ بازگشت کیک کلیدی؟


دونالد ترامپ، اولین رئیس‌جمهور آمریکا نیست که پیشنهاد مذاکره و گفت‌وگو با مقام‌های جمهوری اسلامی را داده است؛ پیش از او رؤسای جمهور دیگری نیز این پیشنهاد را داده‌اند و حتی جرج بوشِ پدر به اکبر هاشمی رفسنجانی تلفن زد اما به دلیل نداشتن آمادگی این تلفن پاسخ داده نشد، تا قطع شد.

مقام‌های جمهوری اسلامی هرچه از مذاکره مستقیم و علنی با آمریکا گریزانند، برای مذاکره پنهانی سر و دست می‌شکنند، به گونه‌ای که میرحسین موسوی در نامه استعفای خود در سال ۶۷ نوشته بود که از «پنج کانال مختلف» و بدون اطلاع او با آمریکا تماس گرفته می شود.

مذاکره با آمریکا همچنین یک رانت بزرگ برای جناح‌های در قدرت بوده و برای پیشدستی در این مذاکرات رقابت داشته‌اند.

حسن روحانی، مهدی کروبی و صادق طباطبایی از جمله شاخص‌ترین افرادی هستند که گزارش‌های تأییدنشده‌ای درباره مذاکرات مخفی‌شان با مقام‌های آمریکایی منتشر شده است.

مذاکرات علنی با مقام‌های آمریکایی پس از اشغال سفارت آمریکا عملاً به یک تابو تبدیل شد.

مدتی پس از گره خوردن موضوع آزادی گروگان‌های آمریکایی آیت‌الله خمینی در ۱۴ اسفند ۵۸ به مجلسی که بنا بود سه ماه بعد در خرداد ۵۹ تشکیل شود، اختیار حصل و فصل ماجرا را داد.

در نهایت مجلس پس از بحث‌های فراوان به دولت اجازه مذاکره درباره آزادی گروگان‌ها را داد و بهزاد نبوی مسئولیت این امر را عهده‌دار شد. با امضای بیانیه الجزایر در ۲۹ دی ماه ۱۳۵۹ گروگان‌ها در تاریخ ۳۰ دی همان سال آزاد شدند اما تبعات حقوقی این بیانیه سال‌ها دامن‌گیر ایران بود.

ابوالحسن بنی‌صدر، رئیس‌جمهور ایران، نیز علیه بهزاد نبوی به دلیل این قرارداد اعلام جرم کرد.

بنی‌صدر نوشته است که آیت‌الله خمینی برنامه‌های او برای حل موضوع گروگان‌ها را به هم زده و خود صادق طباطبایی، برادر زن پسرش، را برای مذاکره با وارن کریستوفر، معاون وزیر امور خارجه آمریکا، به آلمان فرستاده و قول آزادی گروگان‌ها را داده است.

او همچنین نزدیکان آیت‌الله خمینی را متهم می‌کند که با نزدیکان رونالد ریگان برای آزاد نشدن گروگان‌ها پیش از انتخابات ریاست جمهوری مذاکره کرده‌اند.

همچنین بر اساس کتاب روبرت پاری با نام «اکتبر سورپرایز»، ویلیام کیسی رئیس ستاد انتخاباتی رونالد ریگان، مدعی شده که در دیدار با مهدی و حسن کروبی در مادرید به آنها گفته علاقه‌مند است گروگان‌ها آزاد بشوند اما بعد از مراسم تحلیف ریگان به عنوان رئیس‌جمهور.

از میان مقام‌های جمهوری اسلامی نزدیکان هاشمی رفسنجانی بیشترین مذاکرات مخفی با آمریکا را داشته‌اند. علی هاشمی، برادرزاده اکبر هاشمی رفسنجانی، از جمله کسانی است که از طرف هاشمی رفسنجانی با مقامات دولت ریگان و همچنین بوش پدر مذاکره کرده است.

او در گفت‌وگویی با نشریه شهروند گفته بود: «در زمان بوش پدر یک روز بین وزیر خارجه ایران و نماینده ایران در سازمان ملل هماهنگی می‌شود که اگر ممکن باشد در مسئله‌ای میان بوش پدر و آقای هاشمی رفسنجانی گفت‌وگویی انجام شود. فردا صبح آن روز آقای بوش پدر، تماس می‌گیرد با دفتر ریاست‌جمهوری ایران و پشت خط می‌ماند. او می‌خواسته با آقای هاشمی صحبت کند ولی اصلاً دفتر ریاست‌جمهوری آمادگی نداشته و تلفن‌‌ها قطع می‌شود. حال آنکه ظاهراً وقتی نماینده ایران در سازمان ملل با وزیر خارجه صحبت می‌کند هدفش پرسش درباره انجام شدن یا نشدن این تماس تلفنی بوده است و وزیر خارجه ایران بدون اینکه ماجرا را متوجه شود می‌گوید که حالا اشکالی ندارد و این پیغام منتقل می‌شود».

مشهورترین مذاکره افشاشده ایران و آمریکا اما همچنان سفر مک فارلین به ایران است. حسن روحانی، محمدعلی هادی نجف آبادی، محسن کنگرلو، احمد وحیدی و فریدون وردی‌نژاد از جمله مقام‌های ایرانی هستند که در این سفر و پیش و پس از آن در مذاکره با مقام‌های آمریکایی حضور داشته‌اند.

بر اساس روایت برخی مقام‌های جمهوری اسلامی و برخی از مخالفان حکومت این مذاکرات توسط نزدیکان مهدی هاشمی، برادر داماد آیت‌الله منتظری افشا شد اما روایت‌های دیگر نیز افشای آن را به اسرائیل و حافظ اسد، رئیس‌جمهور سوریه، نسبت داده‌اند.

در دوره ریاست جمهوری بوش پدر نیز مذاکراتی بین نمایندگان اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس‌جمهور ایران و رئیس‌جمهور آمریکا انجام شد که حاصل آن آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان بود.

در کنار این مذاکرات مخفی، پیشنهادهایی هم برای مذاکره مستقیم ایران و آمریکا مطرح شد. سعید رجایی خراسانی، نماینده ایران در سازمان ملل، و از چهره‌های نزدیک به جریان راست یا محافظه‌کار از جمله مطرح‌کنندگان این پیشنهاد بود.

با این حال مقاله مذاکره مستقیم نوشته عطاء الله مهاجرانی، معاون پارلمانی اکبر هاشمی رفسنجانی، در روزنامه اطلاعات در اردیبهشت ۶۹ در دوره خود گسترده‌ترین بازتاب را داشت و آیت‌الله خامنه‌ای اما این سخنان را «ساده‌لوحی» خواند.

در آن برهه تنها آیت‌الله خامنه‌ای مخالف مذاکره با آمریکا نبود و اکثریت مجلس سوم به ریاست مهدی کروبی نیز شدیداً علیه مهاجرانی موضع گرفتند و طرحی را برای قانونی کردن قطع رابطه با آمریکا ارائه کردند. مهاجرانی بر اثر این فشارها استعفا داد اما هاشمی رفسنجانی استعفای او را نپذیرفت.

در نهایت آیت‌الله خامنه‌ای در نامه‌ای به مهاجرانی نوشت که «من یک فکر را تخطئه کرده‌ام و نیت توهین به کسی نداشته‌ام و اگر بدون اراده‌ من به شما توهین شده است، از شما عذر می‌خواهم».

در دولت محمد خاتمی و در اولین سفر او به نیویورک نیز امیدهای زیادی برای مذاکره مستقیم دو کشور مطرح و بیل کلینتون برای مواجهه با خاتمی پیشگام شد، اما خاتمی برای مواجه نشدن با او مخفی شد و بر اساس روایت‌ها رئیس‌جمهور آمریکا تنها با محافظ خاتمی دست داد.

در همان دوران مهدی کروبی، رئیس مجلس ششم در شهریور ۷۹، زمانی که برای شرکت در اجلاس بین‌المجالس به نیویورک سفر کرده بود، هنگام بازدید از موزه متروپلیتن با آرلن اسپکتر، نماینده کنگره آمریکا، روبه‌رو شد و به درخواست آنها برای گفت‌وگویی کوتاه پاسخ مثبت داد.

این ملاقات به عنوان تنها ملاقات رئیس مجلس ایران با مقام‌های آمریکایی ثبت شده و در مجالس دیگر تکرار نشد.

پیش از این دیدار نیز چندین بار تقاضای مذاکره مستقیم نمایندگان مجلس ایران و سناتورهای آمریکایی مطرح شده بود.

از جمله جوزف بایدن این پیشنهاد را مطرح و از طریق اتحادیه بین‌المجالس پیگیری کرده بود. غلامحیدر ابراهیمبای سلامی، رئیس وقت شورای بین المجالس ایران، درخواست اتحادیه بین‌المجالس را برای خاتمی فرستاد. او نیز نامه را به حسن روحانی و وزیر امور خارجه آن زمان احاله داد و در پایان پاسخی به آن ارائه نشد.

غلامحیدر ابراهیمبای سلامی در مقام سخنگوی کمیسیون ویژه افغانستان در مجلس ششم نیز پیشنهاد مذاکره مستقیم ایران و آمریکا را مطرح کرد. پس از حمله آمریکا به افغانستان اما ارتباطات گسترده‌ای بین مقام‌های ایران و آمریکا وجود داشت و دو کشور درباره بسیاری از جزئیات لویی جرگه با یکدیگر توافق کردند.

در دولت محمد خاتمی همچنین اخباری مبنی بر دیدار شام غیررسمی دو سناتور آمریکایی با محمدجواد ظریف، نماینده وقت ایران در سازمان ملل متحد، منتشر شد. پیش از این گزارش‌ها نیز کمال خرازی، وزیر خارجه، در حاشیه اجلاس داووس در سوئیس دیداری با جوزف بایدن، عضو دموکرات کمیته روابط خارجی سنای آمریکا داشت.

خرازی پس از این دیدار اعلام کرد که در حاشیه اجلاس داووس، بایدن به طور غیررسمی پیش آمد و گفت که مایل است صحبت کند.

پس از آن نیز بارها گزارش‌هایی درباره آمادگی تعدادی از سناتورهای آمریکایی برای سفر به ایران منتشر شد.

از جمله در مجلس هفتم محمدرضا باهنر، نایب رئیس مجلس، در واکنش به این درخواست‌ها گفت «اگر مقام‌های پارلمانی آمریکا بخواهند برای شنیدن حرف ایران بیایند، منعی وجود ندارد، چراکه در غیر این صورت باید بدانند که ما حرف آنها را بسیار شنیده‌ایم».

در مجلس هشتم نیز سناتورهای آمریکایی چندین نامه برای مجلس ایران فرستادند. در این مجلس همچنین محمدرضا تابش، نماینده اردکان و خواهرزاده محمد خاتمی، به همراه غلامرضا مصباحی مقدم و کاظم دلخوش، نمایندگان اصولگرای مجلس، در سفر به اجلاس پاییزه بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول، به دفتر یکی از نمایندگان کنگره رفته و با او گفت‌وگو کردند.

در دولت محمود احمدی نژاد نیز مقام‌های دو کشور حداقل دو بار به صورت علنی و یک بار به صورت مخفی مذاکره کردند.

در سال ۸۶ حسین کاظمی قمی و رایان کراکر، سفرای ایران و آمریکا در عراق، با یکدیگر به صورت مستقیم مذاکره کرده بودند.

در مهر ماه ۸۸ نیز ویلیام برنز، نماینده آمریکا در مذاکرات ژنو، با سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ایران، در حاشیه مذاکرات گروه ۱+۵ با ایران دیدار کردند.

در پایان دولت محمود احمدی‌نژاد نیز دو کشور در سطح معاون وزیر خارجه در عمان با یکدیگر مذاکره کردند.

در دولت حسن روحانی اما برای نخستین بار پس از قطع روابط، رؤسای‌جمهور دو کشور تلفنی گفت‌وگو و وزرای خارجه دو کشور بارها مذاکره کردند. مذاکراتی که نتیجه آن توافق اتمی وین بود.

آیت‌الله خامنه‌ای اما بارها تأکید کرده که این دیدارها تنها درباره موضوع هسته‌ای بوده است.

با این حال وزیران خارجه دو کشور چندین بار با یکدیگر تلفنی نیز صحبت کردند و به گفته برخی تحلیلگران در موضوع بازداشت ملوانان آمریکایی، ارتباط آنها توانست از یک بحران جلوگیری کند.

اینک دونالد ترامپ در شرایطی پیشنهاد دیدار با حسن روحانی را مطرح کرده که خروج آمریکا از برجام همه برنامه‌های روحانی را به شکست رسانده است.

حسن روحانی شاخص‌ترین فرد در مذاکره با مک فارلین و دیگر مقام‌های آمریکایی بود؛ در سفری که هیئت آمریکایی با خود کیکی به شکل کلید هدیه آورده بود، تا نشانه باز شدن قفل روابط دو کشور باشد.

شاید هم حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ ایده کلید را از آن کیک کلیدی الهام گرفته بود. اینک پیشنهاد ترامپ می‌تواند برای روحانی نشانه بازگشت آن کیک کلیدی و کلیدی یدکی برای قفل شکسته روحانی باشد. اما بعید است که آیت‌الله خامنه‌ای اجازه استفاده از مزایای این کلید یدکی را به حسن روحانی بدهد.

رهبر جمهوری اسلامی البته مشکلی با مذاکرات مخفی ندارد و به گفته رضا علیجانی، فعال سیاسی، مقام‌های ایران بیشتر از مقام‌های آمریکا طالب این مذاکراتند اما مقام‌های دولت ترامپ به دنبال تأثیرگذاری بیشتر تحریم‌ها برای گرفتن امتیازات بیشتر در این مذاکرات هستند.

XS
SM
MD
LG