وب سایت اجتماعی فیس بوک از روز شنبه دوم خرداد مسدود شد و بنا به گفته ارایهدهندگان خدمات اینترنتی در ایران این اقدام از سوی وزارت ارتباطات جمهوری اسلامی صورت گرفته است.
مسئلهای که هنوز مقامهای رسمی جمهوری اسلامی ایران واکنشی به آن نشان ندادهاند. با این حال برخی منتقدان سیاستهای دولت نهم دلیل این اقدام را انگیزههای سیاسی عنوان میکنند.
فیسبوک در آغاز کار نیز مدتی در ایران فیلتر بود اما مقامهای دولتی ایران زمستان سال گذشته از این وب سایت پرطرفدار رفع فیلتر کردند.
ماشاءالله شمسالواعظین سخنگوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات ایران در گفتوگو با رادیو فردا از نشانههای سیاسی بودن این اقدام گفته است.
رادیو فردا: آقای شمسالواعظین، موضوعع فیلتر شدن فیسبوک در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
ماشاءالله شمس الواعظین: ببينيد اگر به اينها چيزی نگفت، حتی گوگل را هم میبندند. کاربران ويژهای که دستگاه حکومتی قايل به اين است که دسترسی آنان به اينترنت بايد آزاد و بدون فيلترينگ باشد، کدهای لازم و فيلترشکنها را در اختيار دارند و مشکلی نخواهند داشت، ولی حکومت مايل است که دسترسی به اينترنت و به ويژه فيسبوک را برای ساير مردم دشوار کند.
زمانی که فيسبوک راه افتاد و حکومت احساس کرد مسايل خصوصی افراد در اين سايت آشکار میشود و ممکن است مشکلات اخلاقی ايجاد کند برای مدتی آن را فيلتر کردند، ولی بعد ديدند فيسبوک کاربریهای بسيار زيادی دارد، بنابراين رفع محدوديت کردند. اکنون هم با انگيزههای سياسی اين کار را میکنند و فردا ممکن است دليل ديگری داشته باشند.
شما اين اقدام را تا چه اندازه با مسئله انتخابات رياست جمهوری مرتبط میدانيد؟
اين مسئله کاملاً روشن است. برخی از نامزدها از اين وسيله ارتباطی برای برقراری ارتباط با نسل کاربران اينترنتی استفاده میکردند و به سرعت مخاطبان زيادی جلب شدند. با کمک فيسبوک، کاربران میتوانستند مطلع شوند که فعاليتهای انتخاباتی ميرحسين موسوی و کروبی از چه قرار است. حکومت احساس کرد اين مسئله میتواند صداهای خاموش را به عرصه انتخابات بکشاند و اين صداهای خاموش حدود ۲۵ تا ۲۸ ميليون رأی است که به سادگی میتواند سرنوشت انتخابات را دگرگون کند.
آقای شمسالواعظين! نبايد فراموش کنيم که هر چهار کانديد انتخابات از جمله خود آقای احمدینژاد از اين شبکه و امکانات شبکههايی مانند فيس بوک برای ارتباط استفاده میکنند.
ببينيد آنهايی که میتوانستند همچنان هم میتوانند، کسی که نمیتواند با مشکل مواجه میشود. به اين صورت کسی که فاقد رسانههای ملی و توانايی برای پوشش فعاليتهای خود در رسانههای گوناگون و به ويژه رسانههای الکترونيکی است، در يک وضعيت نابرابر قرار میگيرد.
ما اساس اين ماجرا را بايد در جای ديگری جستوجو کنيم. محافظه کاران معتقد هستند که مشارکت حداقلی تضمين شده میتواند هم مشروعيت بينالمللی و هم مشروعيت داخلی را همراه داشته باشد. با توجه به اينکه محافظهکاران به طور سنتی با ۵۰ درصد آرا میتوانند انتخابات را ببرند، در نتيجه نگران اين مسئله هستند که ميزان مشارکت افزايش يافته و به صداهای خاموش نيز سرايت پيدا کند.
آقای شمسالواعظين! محيطهايی مانند فيسبوک دارای محدوديتهايی هستند، مثلاً فقط چند هزار نفر به اين سايتها رجوع میکنند. با توجه به اين محدوديتها، به راستی چقدر میتوانند در فضای انتخابات تأثير بگذارند يا اين که گرايشها را تغيير دهند و رأیهای خاموش را به عرصه بياورند؟
من نمیخواهم مقايسه کنم، ولی آقای باراک اوباما به اين وسيله توانست انتخابات را ببرد، پس به سادگی به اين موضوع نگاه نکنيد.
آيا میتوان فضای انتخابات آمريکا را با انتخابات ايران مقايسه کرد؟
نه نمیتوان مقايسه کرد، ولی میتوان نتيجه گرفت که يک وسيله ارتباط جمعی تأثيرگذار درنسل جديد تا چه حد میتواند در به ميدان کشيدن صداهای خاموش و يا صداهايی که برای اولين بار میخواهند رأی دهند، نقش ايفا کند.
بسته شدن چنين مجالی میتواند فقط انگيزههای سياسی داشته باشد و من فکر نمیکنم عامل ديگری دراين زمينه مؤثر بوده باشد، آن هم چند روز قبل از برگزاری انتخابات.
مسئلهای که هنوز مقامهای رسمی جمهوری اسلامی ایران واکنشی به آن نشان ندادهاند. با این حال برخی منتقدان سیاستهای دولت نهم دلیل این اقدام را انگیزههای سیاسی عنوان میکنند.
بیشتر بخوانید:
ماشاءالله شمسالواعظین سخنگوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات ایران در گفتوگو با رادیو فردا از نشانههای سیاسی بودن این اقدام گفته است.
رادیو فردا: آقای شمسالواعظین، موضوعع فیلتر شدن فیسبوک در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
ماشاءالله شمس الواعظین: ببينيد اگر به اينها چيزی نگفت، حتی گوگل را هم میبندند. کاربران ويژهای که دستگاه حکومتی قايل به اين است که دسترسی آنان به اينترنت بايد آزاد و بدون فيلترينگ باشد، کدهای لازم و فيلترشکنها را در اختيار دارند و مشکلی نخواهند داشت، ولی حکومت مايل است که دسترسی به اينترنت و به ويژه فيسبوک را برای ساير مردم دشوار کند.
زمانی که فيسبوک راه افتاد و حکومت احساس کرد مسايل خصوصی افراد در اين سايت آشکار میشود و ممکن است مشکلات اخلاقی ايجاد کند برای مدتی آن را فيلتر کردند، ولی بعد ديدند فيسبوک کاربریهای بسيار زيادی دارد، بنابراين رفع محدوديت کردند. اکنون هم با انگيزههای سياسی اين کار را میکنند و فردا ممکن است دليل ديگری داشته باشند.
شما اين اقدام را تا چه اندازه با مسئله انتخابات رياست جمهوری مرتبط میدانيد؟
اين مسئله کاملاً روشن است. برخی از نامزدها از اين وسيله ارتباطی برای برقراری ارتباط با نسل کاربران اينترنتی استفاده میکردند و به سرعت مخاطبان زيادی جلب شدند. با کمک فيسبوک، کاربران میتوانستند مطلع شوند که فعاليتهای انتخاباتی ميرحسين موسوی و کروبی از چه قرار است. حکومت احساس کرد اين مسئله میتواند صداهای خاموش را به عرصه انتخابات بکشاند و اين صداهای خاموش حدود ۲۵ تا ۲۸ ميليون رأی است که به سادگی میتواند سرنوشت انتخابات را دگرگون کند.
آقای شمسالواعظين! نبايد فراموش کنيم که هر چهار کانديد انتخابات از جمله خود آقای احمدینژاد از اين شبکه و امکانات شبکههايی مانند فيس بوک برای ارتباط استفاده میکنند.
ببينيد آنهايی که میتوانستند همچنان هم میتوانند، کسی که نمیتواند با مشکل مواجه میشود. به اين صورت کسی که فاقد رسانههای ملی و توانايی برای پوشش فعاليتهای خود در رسانههای گوناگون و به ويژه رسانههای الکترونيکی است، در يک وضعيت نابرابر قرار میگيرد.
ما اساس اين ماجرا را بايد در جای ديگری جستوجو کنيم. محافظه کاران معتقد هستند که مشارکت حداقلی تضمين شده میتواند هم مشروعيت بينالمللی و هم مشروعيت داخلی را همراه داشته باشد. با توجه به اينکه محافظهکاران به طور سنتی با ۵۰ درصد آرا میتوانند انتخابات را ببرند، در نتيجه نگران اين مسئله هستند که ميزان مشارکت افزايش يافته و به صداهای خاموش نيز سرايت پيدا کند.
آقای شمسالواعظين! محيطهايی مانند فيسبوک دارای محدوديتهايی هستند، مثلاً فقط چند هزار نفر به اين سايتها رجوع میکنند. با توجه به اين محدوديتها، به راستی چقدر میتوانند در فضای انتخابات تأثير بگذارند يا اين که گرايشها را تغيير دهند و رأیهای خاموش را به عرصه بياورند؟
من نمیخواهم مقايسه کنم، ولی آقای باراک اوباما به اين وسيله توانست انتخابات را ببرد، پس به سادگی به اين موضوع نگاه نکنيد.
آيا میتوان فضای انتخابات آمريکا را با انتخابات ايران مقايسه کرد؟
نه نمیتوان مقايسه کرد، ولی میتوان نتيجه گرفت که يک وسيله ارتباط جمعی تأثيرگذار درنسل جديد تا چه حد میتواند در به ميدان کشيدن صداهای خاموش و يا صداهايی که برای اولين بار میخواهند رأی دهند، نقش ايفا کند.
بسته شدن چنين مجالی میتواند فقط انگيزههای سياسی داشته باشد و من فکر نمیکنم عامل ديگری دراين زمينه مؤثر بوده باشد، آن هم چند روز قبل از برگزاری انتخابات.