ایالات متحده آمریکا در نخستین اقدام تحریمی دولت جدید دونالد ترامپ، تحریمهایی را علیه یک شبکهای از افراد و شرکتهایی که متهم به تسهیل فروش میلیونها بشکه نفت ایران به چین هستند، اعمال کرده است.
دونالد ترامپ در تلاش است صادرات نفت خام جمهوری اسلامی ایران را به صفر برساند.
دور جدید تحریمها اولین اقدام هشدارآمیز علیه پکن و تهران محسوب میشود که با هدف قرار دادن چین طراحی شده است، بدون اینکه مذاکرات غیررسمی برای بررسی امکان توافق با حکومت ایران بهمنظور محدود کردن برنامه هستهای این کشور متوقف شود.
تحلیلگران میگویند این تحریمها، که افراد و کشتیهای مرتبط با «ناوگان سایه» ایران برای حمل نفت تحریمشده را هدف قرار داده، میتواند تأثیرگذار باشد اما نمیتواند صادرات نفت ایران را به صفر برساند.
برای تحقق این هدف، اقدامات سختگیرانهتری نیاز است، مانند تحریم نهادهای چینی ازجمله بانکهایی که معاملات نفتی را پردازش میکنند، اما چنین اقدامی میتواند به تشدید تنشها میان دو اقتصاد برتر جهان منجر شود.
تام کیتینگ، مدیر مرکز مطالعات جرایم مالی و امنیتی در اندیشکدهٔ خدمات متحد سلطنتی (RUSI) در لندن، میگوید: «این تنها یک اقدام اولیه است، اما نه به این دلیل که ترامپ لزوماً قصد دارد با احتیاط عمل کند. بلکه این راهی برای ارسال یک پیام هشدار به تمامی کسانی است که در حملونقل نفت ایران مشارکت دارند.»
چرا ترامپ ایران را هدف قرار داده است؟
اقتصاد ایران به شدت به درآمدهای نفتی وابسته است و در عین حال وزارت خارجه آمریکا میگوید جمهوری اسلامی از درآمدهای نفتی خود برای تأمین مالی «گروههای تروریستی و نیروهای نیابتی» خود در منطقه استفاده میکند.
تحریمهای جدید آمریکا بیش از ۱۲ نفر و شرکت در چین، هند و امارات متحده عربی را هدف قرار دادهاند، از جمله شهروندان ایرانی و هندی، شرکتهای مدیریت خدمه کشتی و تعدادی نفتکش.
نادر ایتایم، کارشناس انرژی خاورمیانه در آرگوس مدیا مستقر در بریتانیا، میگوید: «این تحریمها – و تحریمهایی که احتمالاً به دنبال آن خواهد آمد – قطعاً تأثیرگذار خواهد بود. اما سؤال اصلی این است که این تأثیر تا چه حد خواهد بود؟ و این در نهایت بستگی دارد به اینکه قصد دولت ترامپ برای مقابله با تجارت نفت ایران تا چه حد جدی است.»
توافق هستهای موسوم به برجام در سال ۱۳۹۴ تحریمهای آمریکا را لغو کرد و به ایران اجازه داد نفت بفروشد. اما ترامپ در ۱۳۹۷ از این توافق خارج شد و تحریمهایی را اعمال کرد که صادرات نفت ایران را به حدود ۴۰۰ هزار بشکه در روز کاهش داد.
جمهوری اسلامی بعداً با دور زدن تحریمها، افزایش تقاضای چین و کاهش نظارت آمریکا در دوران ریاستجمهوری جو بایدن، فروش نفت خود را افزایش داد.
تحریمهای جدید بخشی از بازگشت دولت ترامپ به کارزار «فشار حداکثری» است که سیاست اصلی او علیه ایران در دوره اول ریاستجمهوریاش بود. ترامپ مدعی است که ایران «بیش از حد به ساخت بمب نزدیک شده است»، اما تهران همواره تأکید کرده که برنامه هستهایاش صلحآمیز است.
تام کیتینگ میگوید: «یکی از اهداف ترامپ اکنون این است که ایران را به ورشکستگی بکشاند. از زمانی که [ترامپ] رئیسجمهور بود، جامعه تحریمها – هم در بخش عمومی و هم در بخش خصوصی – چیزهای زیادی درباره هدفگیری درآمدهای نفتی یک کشور و زیرساختهای گستردهتر آن آموختهاند، عمدتاً از طریق تجربهای که با ناوگان مخفی روسیه به دست آوردهاند.»
ناوگان مخفی چگونه کار میکند؟
ایران برای دور زدن تحریمها و انتقال مخفیانه نفت خود به چین و سایر کشورها از «ناوگان سایه یا ناوگان ارواح» نفتکشها استفاده میکند.
این استراتژی شامل انتقال کشتی به کشتی، استفاده از واسطهها، انجام معاملات مالی پنهان و تغییر برند نفت برای مخفی کردن منشأ ایرانی آن و جعل آن بهعنوان نفتی از کشوری دیگر است.
این روشها به حکومت ایران این امکان را داده که با وجود تحریمها، همچنان نفت صادر کند و درآمد داشته باشد.
طبق دادههای «اتحاد علیه ایران هستهای»، که یک گروه غیردولتی مخالف برنامه هستهای جمهوری اسلامی است، ایران در سال ۲۰۲۴ حدود ۵۸۷ میلیون بشکه نفت صادر کرده که ۹۱ درصد آن به چین رفته است.
بر اساس دادههای شرکت تحقیقاتی کپلر، چین از سال ۲۰۲۲ بهطور رسمی خرید نفت از ایران را متوقف کرده است تا از تحریمهای آمریکا اجتناب کند. با این حال، میلیاردها دلار نفت تحریمشده ایران همچنان از طریق شبکه ناوگان مخفی به چین راه رسیده است.
گام بعدی ترامپ چیست؟
مقامات آمریکایی در تلاش بودهاند که با فشار به چین و دیگر کشورها برای خودداری از مشارکت در این معاملات و اعمال تحریمهایی بر نفتکشهایی که در حمل نفت ایران نقش دارند، جلوی صادرات نفت ایران را بگیرند.
جدیدترین دور تحریمها نفتکشها و شرکتهای حملونقل مرتبط با صادرات نفت ایران را هدف قرار داده است.
تام کیتینگ، مدیر مرکز مطالعات جرایم مالی و امنیتی در لندن، میگوید: «این تحریمها نشاندهندهٔ توسعهٔ روشی است که ایالات متحده و متحدانش در سالهای اخیر علیه کشتیهای حمل نفت روسیه به کار گرفتهاند.»
او معتقد است که اقدامات تحریمی میتوانند فراتر از کشتیهای حمل نفت گسترش یابند و سایر زیرساختهای ناوگان مخفی ایران را هدف قرار دهند، مانند:
- شرکتهایی که بیمهٔ این کشتیها را تأمین میکنند
- آژانسهایی که خدمهٔ کشتیها را جذب میکنند
- بنادری که این کشتیها را میپذیرند
- فشار دیپلماتیک بر کشورهایی که این نفتکشها را ثبت کردهاند
نادر ایتایم معتقد است که چنین اقداماتی ممکن است «خریداران چینی که ریسکگریزتر هستند» را بترساند، اما تأثیر محدودی بر کاهش صادرات نفت ایران خواهد داشت.
او میگوید: «برای کاهش بیشتر صادرات نفت ایران، فشار بیشتری بر بنادر، خریداران و واسطههای چینی، از جمله بانکهای این کشور، لازم خواهد بود.»
اما چنین اقدامی میتواند روابط واشنگتن و پکن را متشنجتر کند، که اخیراً با وضع تعرفههای جدید دچار تنش شده است.
کیتینگ میگوید که کاهش صادرات نفت ایران میتواند موضوع بخشی از مذاکرات گستردهتر میان ترامپ و رئیسجمهور چین، شی جینپینگ، باشد. او اضافه میکند که
«چین بزرگترین چالش در مسیر محدود کردن نفت ایران است، اما آیا ترامپ واقعاً خواهان یک جنگ تحریمی با شی است؟»