اسپانیا حالا چند سالی است که جامعهاش شکاف برداشته و انتخاباتهای مختلف هم به دلیل این شکافها کار تشکیل دولت را آسان نمیکنند. تا سه دهه پس از مرگ فرانکو در سال ۱۹۷۵ اتحاد نوشته و نانوشته سوسیالدمکراتها و محافظهکاران که گذشته دیکتاتوری و جنایات آن را به کناری بگذارند و سراغش نروند تا دمکراسی نوپا به تلاطم نیفتد کم یا بیش عمل میکرد. ولی در ده پانزده سال اخیر افزایش این درک و تقاضا که بازگشایی پرونده گذشته را نمیتوان تا ابد به عقب انداخت و بالاخره باید روزی قبرهای دستهجمعی بازشوند و روندی ولو از بازخوانی گذشته به جریان بیافتد از جمله عوامل شکاف رو به گسترش میان دو حزب عمده کشور شد، حزب محافظهکار که بعضاً وزرای فرانکو تشکیلش داده بودند و بازخوانی تاریخ دوران فرانکو را غیرضروری و غیرسازنده میدانستند و حزب سوسیالیست که از قربانیان دیکتاتوری فرانکو بود و دستکم از دوره به قدرت رسیدن ساپاترو در سال ۲۰۰۴ بازخوانی آن گذشته را ولو به صورتی آرام و تدریجی در دستور کار قرار داده.
علاوه بر این، متنوعشدن مطالبات جامعهای که دوران دیکتاتوری را پشت سر گذاشته و دو حزب عمده دیگر نمیتوانند همه این مطالبات را نمایندگی کنند و نیز فساد در این دو حزب عمده، به خصوص در حزب محافظهکار مردم، و همچنین نارضایتی از رویکرد دو حزب در مقابله با بحران مالی سال ۲۰۰۸ عملاً به پیدایش احزابی جدید در صحنه سیاسی اسپانیا منجر شد. بالا گرفتن جریان هویتطلبی و تقاضای خودمختاری بیشتر و رویکرد غیرسازنده محافظهکاران با آن نیز باد به بادبان جداییطلبان در ایالت مهمی مانند کاتالونی انداخته و از سال ۲۰۱۷ که رفراندوم جدایی در این ایالت اکثریتی ولو شکننده آورد بحرانی جدید هم به معضلات اسپانیا افزوده است. رهبران کاتالونیا که سازمانده رفراندوم بودند یا مجبور به فرار به خارج شدهاند یا در زندان هستند، اما جانشینان آنها نیز از ایده جدایی کوتاه نیامدهاند.
انتخابات پارلمانی زودرس یکشنبه که سومین انتخابات در طول سه سال و نیم گذشته است با این امید برگزار شد که به تشکیل اکثریتی باثبات بیانجامد، ولی نتیجهای روشن در این راستا به بار نیاورد. حزب سوسیالیست که از جمله به خاطر سیاستهای معطوف به حقوق اجتماعیاش، توجه و تمرکز بر تامین برابرحقوقی برای زنان و تلاش برای بازخوانی آموزنده از گذشته دیکتاتوری و نیز سیاستی نسبتاً منعطف در قبال پناهجویان بر آرای خود افزود و به پیشتاز این انتخابات بدل شد سی درصد آرا (۱۲۳ کرسی از کل ۳۵۰ کرسی مجلس) را از آن خود کرده است که با رأی حزب چپگراتر پودموس (۴۲ کرسی) هم برای دستیابی به اکثریت مطلق کفایت نمیکند. این حزب نسبت به دور قبل ۷ درصد آرای خود را از دست داده است.
موضوع محوری انتخابات: جدایخواهی در کاتالونی
به این ترتیب حزب سوسیالیست همچون دولتی که از خرداد سال گذشته و با سقوط دولت محافظهکار تشکیل داد با گزینه تشکیل دولتی با پودموس و شماری از احزاب کوچکتر روبهرو است که گرچه آن را از اتکا به آرا احزاب جدایخواه کاتالونیا بینیاز کند ولی آرای این دولت در مجلس شکنندهتر از آن است که بتوان از دولتی باثبات سخن گفت.
گزینه دوم و به لحاظ رأی باثباتتر دولتی در همراهی با پودموس و اتکای دوباره به رأی نمایندگان حزب ناسیونالیست بومی و خواهان خودمختاری بیشتر باتاسونا در ایالت باسک و احزاب جدایخواه محلی ایالت کاتالونیاست، چه به صورت ائتلاف و چه در شکل دولتی اقلیت که از حمایت غیرمستقیم احزاب یادشده برخوردار باشد. دولتی که به همین گونه از خرداد سال گذشته سرکار بود از جمله به دلیل اختلاف بر سر بودجه کارش به شکست انجامید و پترو سانچز، رهبر حزب سوسیالیست و نخستوزیر، تصمیم به انتخابات زودرس گرفت.
در ایالت کاتالونیا حزب چپ جمهوریخواه (ERC) که موضع معتدلی در جدایخواهی دارد و رهبر زندانی آن برای جلوگیری از به قدرترسیدن حزب راست افراطی وکس، قول حمایت (غیرمستقیم) از دولت سانچز را داده است به بیشترین کرسیهای کاتالان در مجلس سراسری (۱۴ کرسی) دست یافته است. این اولین بار در تاریخ معاصر اسپانیاست که مجموعاً احزاب جدایخواه کاتالونیا به شماری نسبتاً بالا از کرسیها در مجلس ملی کشور دست یافتهاند. اتکای دوباره سانچز به حزب جمهوریخواه کاتالونیا البته باز هم کار او را در برخورد با مسئله استقلالطلبی کاتالونیا آسانتر نخواهد کرد، چرا که ERC هم گرچه خواهان جدایی فوری کاتالونیا از اسپانیا نیست، ولی از سانچز احتمالًا خواهان قول و قرارهایی زمانمند برای برگزاری یک رفراندوم مجدد بر اساس الگوی رفراندوم اسکاتلند (بریتانیا) برای جدایی کاتالونیا خواهد شد.
سانچز در کارزار انتخاباتی ائتلاف با حزب راست لیبرال شهروندان (سیوادادانوس) را هم به عنوان گزینهای مطلوب معرفی کرده است. مشکل این است که گرچه مجموع رای دو حزب احتمالاً برای تشکیل چنین ائتلافی کافی خواهد بود، ولی رهبر حزب شهروندان از جمله به دلیل دیالوگ سانچزبا احزاب جدایخواه کاتالونیا و اتکا به رأی آنها برای تشکیل دولت اقلیت تا کنون، هرگونه ائتلاف با سوسیالیستها را رد کرده است. این نیز هست که سانچز برای ائتلاف با حزب شهروندان باید بخش مهمی از شعارهای انتخاباتی خود در رابطه با حقوق اجتماعی، حقوق زنان و ... که پیروزی حزبش را رقم زد به کناری بگذارد و احتمالاً در ماجرای استقلالخواهی کاتالونیا هم سختتر عمل کند، رویکردهایی که شاید با همراهی بدنه حزب روبهرو نشود.
قدرتگیری راست افراطی
همکاری تا کنونی سوسیالیستها با احزاب بومی ناسیونالیست و جدایخواه یادشده از محملهای حمله و تهاجم احزاب راست بهویژه حزب تازه راستگرای وکس vox به حزب سوسیالیست بوده است. قدرتگیری وکس که با گرایشهای بعضاً فاشیستی و ضدزن از دل حزب محافظهکار مردم بیرون آمده، واکنشی در برابر تشدید گرایشهای جداییخواهی در ایالت کاتالونیا تلقی میشود. وکس از جمله داعیه حفظ یکپارچگی اسپانیا در برابر خطر تجزیه را دارد و با سیاست پناهجویی دولت سوسیالیست به شدت مخالف است. این حزب پدرو سانچز، رهبر سوسیالیستها را اسب تروایی میداند که نهایتاً خواست جداییخواهان کاتالونی را برآورده خواهد کرد. در همین راستا مذاکرات او با رهبران منتخب ایالت جداییخواه کاتالونیا برای یافتن راهحلی در جهت حفظ این ایالت در چارچوب اسپانیا نابخشودنی و خیانتآمیز تلقی میشود. در مورد سیاست پناهجویی نیز وکس به بستن کامل درهای اسپانیا معقتد است و ملهم از سیاست ترامپ در ساختن دیوار در مرز مکزیک به دنبال ایجاد دیوار میان دو شهر سبته و ملیا و مراکش است. سبته و ملیا به اسپانیا تعلق دارند، ولی در آن سوی جبلالطارق و در همسایگی مراکش واقع شدهاند. گاه و بیگاه پناهجویانی سعی میکنند از داخل مراکش خود را به این دو شهر (اسپانیا) برسانند.
وکس سال ۲۰۱۴ از انشعابی از حزب محافظهکار مردم تشکیل شد ولی در انتخابات سال ۲۰۱۶ تنها دو دهم درصد آرا را از آن خود کرد و به مجلس راه نیافت. این بار وکس البته رأی بالایی که در نظرسنجیها پیشبینی میشد را نیاورد، ولی کسب ۱۰ درصد آرا (۲۴ کرسی) در این انتخابات پیروزی بزرگ راست افراطی و نشانه قویتری از تشدید شکاف در جامعه اسپانیا تلقی میشود. تا کنون تصور این بود که اسپانیا با توجه به تجربه تلخش با حکومت فاشیستی فرانکو به سختی دوباره به یک حزب با گرایشهای راست افراطی میدان خواهد داد.
وضعیت آسانتر نخواهد شد
حزب محافظهکار مردم و حزب لیبرال محافظهکار شهروندان (سیودادانوس) ابراز تمایل کردهاند که با وکس همچون نمونه ایالت اندلس در سطح ملی هم دولتی ائتلافی تشکیل دهند. ولی شکست بیسابقه حزب مردم که تا کنون بیشترین کرسیها را در مجلس در دست داشت احتمالاً سبب خواهد شد که این ائتلاف هم از اکثریت لازم برخوردار نشود. آشکار شدن فساد در حزب مردم که به استعفای رهبر سابق آن انجامید بیش از آن به وجهه این حزب ضربه زد که رهبر جدید آن هم به رغم چرخیدن بیشتر به راست و تأکید بر نقطه پایان گذاشتن بر پرونده فساد موفقیتی به دست آورد. بسیاری از هواداران این حزب آرای خود را به سود حزب وکس به صندوقها ریختند. به این ترتیب، کرسیهای حزب مردم از ۱۳۷ به ۶۶ (۱۷ درصد)کاهش یافته و گرچه حزب شهروندان شمار کرسیهای خود را از ۳۲ به ۵۷ افزایش داده، باز هم مجموع کرسیهای هر سه حزب برای رسیدن به ۱۷۶ کرسی (نیم به علاوه یک کل کرسیهای مجلس) کفایت نخواهد کرد. آنها قول داده بودند که در صورت تشکیل دولت از دولت محلی ایالت کاتالونیا خلع ید کنند، با احزاب جدایخواه برخوردی سخت پیش گیرند و ایالت را زیر اداره مستقیم دولت مرکزی قرار دهند.
در انتخابات روز یکشنبه ۳۷ میلیون اسپانیایی حائز حق رأی به پای صندوقها فراخوانده شده بودند. گرچه یکی از بالاترین نرخ مشارکتها در این انتخابات رقم خورد (۷۵ درصد، ۱۰ درصد بیش از دور قبل)، ولی شکافهای چهارمین قدرت اقتصادی حوزه یورو بار دیگر به نمایش درآمدند. سال ۲۰۱۶ هم به رغم دو انتخابات ظرف ۶ ماه اکثریتی قابل اتکا در مجلس شکل نگرفت و یک سالی هم اسپانیا فاقد دولت بود.
دولت جدید اسپانیا اگر شکل بگیرد با مشکلات بزرگی باید دست و پنجه نرم کند که در رأس آنها مسئله جدایخواهی در کاتالونیاست، جدایخواهیای که با توجه به پیروزی حزب چپ جمهوریخواه به رغم زندانی بودن شماری از رهبرانش، لزوماً کاهش نیافته است، اقتصاد کشور با وجود رشد خوبش در دو سه سال اخیر دوباره نشانههایی از رکود را نشان میدهد و بیکاری هم نزدیک به ۱۵ درصد است که در اتحادیه اروپا تنها یونان وضعیتی بدتر دارد.