لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۷:۲۹

معترضان ایرانی شایسته حمایت همه جناح‌های سیاسی آمریکا هستند


یک بار دیگر مردم ایران به خیابان‌ها آمده‌اند. اعتراضات که با کاهش یارانه گاز و افزایش قیمت بنزین شروع شد به بیش از صد شهر ایران گسترش یافت و تاکنون بیش از صد نفر کشته و هزاران نفر بازداشت شده‌اند.

این اعتراضات همچون دی ماه سال ۹۶ با یک انگیزه اقتصادی شروع شد، ولی به سرعت به بیان نارضایتی‌های سیاسی بدل شد. اما تفاوت اعتراضات روزهای اخیر با گذشته همزمانی آنها با گذشت یک سال از سیاست اعمال فشار حداکثری دولت دونالد ترامپ بر حکومت روحانیت در ایران است. با وجود تشدید تحریم‌ها مردم همچون گذشته حکومت ایران و نه دولت آمریکا را مسئول وخامت اوضاع کشور می‌دانند.

این برای واشینگتن یک فرصت طلایی است تا برخی پیش‌فرض‌ها در مورد ایران را کنار گذاشته و برای آینده سیاستی دوحزبی درباره اعتراضات تدوین کند.

اعتراضات روزهای اخیر در ایران ثابت کرد که فرضیه‌های مربوط به «گردآمدن مردم حول پرچم» و غلیان ملی‌گرایی در حمایت از رژیم در واکنش به فشارهای خارجی نادرستند. این رویدادها نشان داد که مردم ایران از هر فرصتی، حتی بحران‌ها، استفاده می‌کنند تا تمایز خود از رژیم را به شکلی آشکار و تهاجمی نشان دهند.

در واقع اعتراضات مردمی پس از سال ۲۰۰۹ در ایران در برگیرنده همه عناصر، از مبارزه علیه حجاب اجباری و به چالش کشیدن اقتدار رهبری گرفته تا مخالفت با سیاست خارجی انقلابی حکومت و حتی به چالش کشیدن مبارزه ضد آمریکاییِ موردِ حمایتِ رژیم بوده است.

اگر رژیم حامی سیاستی است، به احتمال زیاد مردم ایران با آن مخالفند و بالعکس.

در چنین شرایطی دفاع آمریکا از اعتراضات مردم ایران (و نه رهبری کردن) برخلاف برخی از تصورات رایج بوسه مرگ نیست: هراس از اینکه حمایت از اعتراضات توسط آمریکا منجر به محکومیت معترضان در چشم هم‌میهنان‌شان یا حاکمان‌شان می‌شود. این فرصتی برای بنیان نهادن سیاست خارجی آمریکا از زاویه ارزش‌ها و منافع ما و همچنین مردم ایران است.

نخستین کاری که هر دولتی در آمریکا باید انجام دهد اعلام حمایت همه‌جانبه از معترضان به حکومت دینی در ایران و تأکید بر این موضع‌گیری از سوی منابع رسمی و غیررسمی در واشینگتن است. معترضان ایرانی شایسته حمایت همه جناح‌های سیاسی در آمریکا هستند، فارغ از اینکه چه حزبی کاخ سفید و یا کنگره را در کنترل دارد.

همین شیوه برخورد در مورد رسانه‌ها نیز صدق می‌کند. پوشش ضعیف و بی‌رمق در رسانه‌های آمریکا فشار کمتری برای حمایت از این اعتراضات به واشینگتن وارد خواهد کرد و از سوی دیگر خودکامگان تهران را تشویق خواهد کرد تا با شدت بیشتری اعتراضات را سرکوب کنند.

از نظر اقتصادی واشینگتن می‌تواند افراد و نهادهای مشخصی را هدف بگیرد. قوه مجریه آمریکا در زمینه تحریم اختیارات گسترده‌ای دارد و می تواند افراد و نهادهایی را که مانع آزادی اجتماعات و ارتباطات در ایران هستند معرفی کرده و مجازات کند.

چند ماه پیش دولت دونالد ترامپ با صدور یک دستور اجرایی جدید اعلام کرد که «منصوبان رهبری ایران» و یا «هر فردی که به یک مقام دولتی منصوب شود» را می‌تواند تحریم کند. این اختیارات همراه با سایر موارد باید به شکلی گسترده مورد استفاده قرار بگیرند تا حداکثر تأثیرگذاری را داشته باشند.

وزارت خزانه‌داری در روز جمعه محمد جواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات و فناوری را به خاطر نقشش در قطع اینترنت تحریم کرد. گام بعدی تحریم معاونان اوست که دستور او را اجرایی کرده‌اند. علاوه بر این، دولت آمریکا باید تحریم فرمانده پلیس و فرمانده بسیج ایران را به دلیل نقش آنها در سازماندهی سرکوب اعتراضات مدنظر قرار دهد. در عین حال باید وزیر کشور و را همراه با معاونان ذیربط، به خاطر مشارکت در سرکوب و تهدید معترضان تحریم کرد.

آمریکا درعین حال با احیای دسترسی به شبکه اینترنت که معترضان از آن برای هماهنگی اقدامات خود، افشای فساد رژیم و خبررسانی به جامعه جهانی در مورد جنايات رژیم استفاده می‌کنند، می‌تواند به مردم ایران کمک کند. قطع شبکه اینترنت به حکومت ایران امکان می‌دهد که معترضان را در پس یک دیوار آهنین سرکوب کند.

برایان هوک، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران در مصاحبه اخیر خود با رادیو فردا گفت پیش‌بینی می‌کرد که حکومت ایران در صورت وقوع اعتراض دسترسی به شبکه اینترنت را محدود خواهد کرد و برای مقابله با چنین وضعیتی اقداماتی انجام داده است. ریچارد گرنل، سفیر آمریکا در برلین از این فراتر رفت و در پیامی در شبکه توئیتر نوشت: «ما از این موضوع مطلع هستیم ولی در مورد اقداماتی که انجام شده هنوز نمی‌توانیم اطلاعاتی بدهیم.»

در نهایت، حداقل کاری که دولت آمریکا می‌تواند انجام دهد محکوم کردن حکومت ایران، اعلام حمایت از معترضان، اعمال تحریم‌های هدفمند و انجام اقداماتی در زمینه برقراری تماس‌های اینترنتی است. ولی اینها سقف کارهایی نیست که واشینگتن در حمایت از معترضان می‌تواند انجام دهد.

در عین حال باید گفت که فقط آمریکا نیست که می‌تواند چنین اقداماتی انجام دهد. سایر اعضای جامعه بین‌المللی، به خصوص اتحادیه اروپا، می‌توانند از طریق راهکارهای دیپلماتیک و افزایش تحریم‌های حقوق بشری تاثیر این اقدامات را افزایش دهند.

در همین راستا شبکه‌های اجتماعی با توجه به قطع اینترنت و اعتراضات روزهای اخیر در ایران باید حساب‌های کاربری مقامات رژیم ایران را مسدود کنند. چرا در شرایطی که مردم عادی ایران نمی‌توانند دیدگاه‌ها و نظرات خود را بیان کنند، نهادهای سرکوبگر رژیم می توانند توئیت‌های پرخاشگرانه خود را منتشر کنند؟

با وجود شعارها و ادعاهای پیروزمندانه مقامات حکومت ایران اقدامات آنها نشان می‌دهد که احساس امنیت و اعتماد به نفس ندارند و تاریخ ثابت می‌کند که نباید چنین احساسی داشته باشند.

مردم ایران بیش از یک قرن است که برای برقراری یک نظام انتخابی مبارزه می‌کنند و به نظر نمی‌رسد که قصد رها کردن این مبارزه را داشته باشند. حداقل کاری که دولت آمریکا می‌تواند انجام دهد واکنش در زمان، محل و شیوه مناسب است.

یادداشت‌ها آرا و نظرات نویسندگان خود را بیان می‌کنند و لزوماً بازتاب دیدگاه رادیو فردا نیستند.
XS
SM
MD
LG