لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۱۰:۱۹

سیلوا هاراتونیان؛ جزئیات یک پرونده


سیلوا هارتونیان
سیلوا هارتونیان
خرداد ماه امسال یک سال از بازداشت سیلوا هاراتونیان می‌گذرد؛ درست همزمان با بازداشت آرش علایی، پزشک فعال حقوق بشر و پژوهشگر در زمینه بیماری ایدز و مواد مخدر که به دلیل تلاش برای براندازی نرم در زندان به سر می‌برد.

سیلوا هاراتونیان، ۳۴ ساله، ایرانی ارمنی تبار، کارمند موسسه خیریه آیرکس در زمینه بهداشت مادران ونوزادان بعد از ظهر روز پنجم ژوین سال گذشته توسط ماموران امنیتی در خانه‌اش توقیف شد و برای بازجویی به هتل استقلال برده شد.

خانم هاراتونیان، پس از این بازجویی که به آن اعترافات نام داده شد، به زندان اوین منتقل شد تا پس از تشکیل پرونده، به اتهام براندازی نرم همراه با محمد لسانی، مستند ساز و دکترکامیار علایی، به سه سال زندان محکوم شود. دکتر آرش علایی به شش سال زندان محکوم شد. حکم هر چهار متهم این پرونده در دادگاه تجدید نظر تایید شد.

محمد حسین آقاسی، که اخیرا همراه با عبدافتاح سلطانی، وکالت پرونده سیلوا هاراتونیان را پذیرفته است، درباره این پرونده -که تاکنون جزئیاتش از افکار عمومی پنهان مانده بود- به رادیو فردا می‌گوید:

اتهام اوليه‌ای که دادسرای انقلاب به خانم سيلوا هاراتونيان وارد کرده، اقدام عليه امنيت کشور و همکاری با گروه‌های معاند نظام است و اين اتهام تا مرحله دادگاه و کيفرخواست هم حفظ شده است.

دادگاه اتهام اقدام عليه امنيت کشور از طريق مذاکره، ملاقات و همکاری با دولت آمريکا را پذيرفته اما او را از اتهام همكاری با گروه‌های معاند تبرئه کرده است.

واقعيت امر اين است که خانم هاراتونيان به عنوان کارمند يکی از موسسات خيريه و غير دولتی آمريکايی درباره مسايل بهداشتی مرتبط با مادر و نوزاد فعاليت‌هايی را شروع کرده و افرادی را به اين موسسه معرفی کرده است، برای اين که دوره‌های آموزشی- علمی در آمريکا بگذرانند و به ايران بازگردند و در مناطق محروم کشور به فعاليت بپردازند. تنها کاری که موکل من، خانم سيلوا هاراتونيان، انجام داده همين است و بس.

گويا خود خانم هاراتونيان به آمريکا نرفته است؟

بله موکل من اصلا به آمريکا نرفته و در ارمنستان مقيم بوده و در آنجا با موسسه «آيرکس» که در ۵۰ کشور دنيا فعاليت خيريه انجام می‌دهد، همكاری داشته است.

محمد حسین آقاسی، وکیل سیلوا هاراتونیان: در حال حاضر در ۵۰ کشور دنيا که نيازمند چنين خدماتی هستند، اين برنامه تحت عنوان «تبادلات مردمی» انجام می‌شود، اما متاسفانه در ايران وزارت اطلاعات و دادگاه انقلاب با بدبينی خاصی به اين برنامه نگاه کرده و اين افراد را به اتهام ارتباط با دشمن محکوم می‌کنند.
در موسسه «آيرکس» به او پيشنهاد می‌شود، چند تن از افرادی که در رده پزشکی هستند معرفی کند تا برای گذراندن دوره مخصوص به آمريکا عزیمت کنند و در دانشگاه‌های هاروارد و هاپکينز بازديد‌های علمی و آشنايی با متدهای جديد پزشکی داشته باشند، سپس برای ارايه خدمات بهداشتی و پزشکی به ايران بازگردند. خانم هاراتونيان نيز چند نفر را به دکتر آرش و کاميار علایی معرفی می‌کند.

علت اين که پرونده خانم هاراتونيان با پرونده برادران علايی مشترک است، فقط همين است يا دلايل ديگری هم دارد؟

فقط همين مسئله است. برادران علایی در امور بهداشتی و پزشکی فعال بودند، کاميار علایی مشغول گذراندن دوره فوق دکترا در آمريکا بوده و برادر ديگر که در ايران و ساير نقاط دنيا خدمات بسيار ارزنده پزشکی انجام داده، با خانم سيلوا هاراتونيان آشنايی پيدا می‌کند و قرار می‌شود خانم هاراتونيان افرادی را که حاضرند دوره‌های آموزشی در آمريکا ببينند و به ايران بازگردند و در مناطق محروم با دستمزد کمتر که بخشی از آن به عنوان خيريه محسوب شود، به دکتر علایی پيشنهاد کند.

در حال حاضر در ۵۰ کشور دنيا که نيازمند چنين خدماتی هستند، اين برنامه تحت عنوان «تبادلات مردمی» انجام می‌شود، اما متاسفانه در ايران وزارت اطلاعات و دادگاه انقلاب با بدبينی خاصی به اين برنامه نگاه کرده و اين افراد را به اتهام ارتباط با دشمن محکوم می‌کنند.

گفته می‌شود خانم هاراتونيان اعترافاتی کرده و از او فيلم‌برداری هم شده است. آيا اين موضوع صحت دارد؟

وقتی من در زندان با خانم هاراتونيان ملاقات کردم، او تصور می‌کرد اين حرف‌ها اعتراف محسوب می‌شود، ولی اين‌ها به هيچ عنوان اعتراف نيست. او فقط پذيرفته است که به عنوان کارمند برای شرکت «آيرکس» کار می‌کرده و افرادی را برای گذراندن همان دوره‌ها به اين شرکت معرفی کرده است.

اين کار جرم نيست و من از نظر حقوقی نمی‌پذيرم که اقدام او در جهت معرفی افراد برای گذراندن دوره‌ها و بازگشتن به ايران برای ارايه خدمات بهداشتی و پزشکی اقدامی مجرمانه و پذيرش اين قضيه اقرار محسوب شود.

آن طور که مادر خانم هاراتونیان و يکی از بستگان او گفته، سيلوا در وضعيت بسيار بد روحی و افسردگی شديد به سر می‌برد. هنگام ملاقات با موکلتان وضعيت او چطور بود؟

من اعتقاد دارم اکنون روحيه او نسبت به اوايل کار که بازداشت شده بود قوی‌تر شده، اما ناراحت و گله‌مند است از اين که به علت مسيحی بودن برخی افراد در بازداشتگاه او را مورد آزار و اذيت عقيدتی قرار می‌دهند.

خانم هاراتونيان برای من نوشته است که برخی‌ها به او پيشنهاد می‌دهند دين خود را ترک کند و مسلمان شود؛ چيزی که برخی از افراد متعصب به عنوان ماموريت برای خود در برخورد با اقليت‌ها قايل هستند.

البته من اين مسئله را به عنوان يک دستور دولتی تلقی نمی‌کنم. توجه کنيد که ما چنين ماموريتی برای کارکنان زندان و نهادهای ديگر سراغ نداريم، بلکه افرادی به صورت خودسر مرتکب چنين اعمالی می‌شوند که باعث ناراحتی خانم هاراتونيان است.

اين فشارها از طرف ماموران زندان برای تغيير دين به او وارد می‌شود؟

ظاهرا برخی از ماموران زندان مزاحمت‌های فکری اين چنينی برای او فراهم می‌کنند. او او هم برخورد کرده و ما اميدورايم اين اعمال متوقف شده باشد.

تا آنجا که اطلاع داريم در دادگاه تجديد نظر هم حکم سه سال زندان خانم هاراتونيان تاييد شد. آيا راه ديگری هست که در پرونده او تجديد نظر شود؟

اعاده دادرسی مد نظر است. من و آقای سلطانی پرونده را بررسی کرديم و قرار است به طور مشترک لايحه ای را ارائه کنيم.

دادگاه شعبه ۱۵ که موکل مرا هم محکوم کرده، برای خانم رکسانا صابری هم با همين دست‌آويز که دولت آمريکا يک دولت متخاصم تلقی شده بود، حکم سنگينی صادر کرد. ولی ما اعتقاد داريم دولت آمريکا تحت تعريف کنوانسيون‌های ژنو دولت متخاصم محسوب نمی‌شود.

با توجه به اين که در جريان پرونده مربوط به آقای عباس عبدی، يعنی پرونده نظر خواهی، ديوان کشور تاييد کرد که مقامات قضايی و اطلاعاتی نمی‌توانند تعيين کنند که دولت متخاصم کيست و اين از وظايف شورای عالی امنيت ملی و رهبری است و تا کنون دولت آمريکا توسط شورای عالی امنيت ملی و رهبری دولت متخاصم اعلام نشده، بنابراين ما تقاضای اعاده دادرسی را پی‌گيری خواهيم کرد تا ثابت شود ارتباط سيلوا هاراتونيان با دولت متخاصم نبوده است. اگر چه او اصلا با دولت آمريکا ارتباط نداشته و با موسسه خيريه به عنوان کارمند همکاری می‌کرده است.
XS
SM
MD
LG