مذاکرات هستهای به مراحل حساس خود نزدیک شده است. مهلتی کمتر از یک ماه پیش روی مذاکرهکنندگان است تا بر سر چارچوب یک توافق جامع هم نظر شوند. در زمینه ابعاد فنی برنامه هستهای ایران و اعمال محدودیتها بر آن، مسیر هموارتر به نظر میرسد، و چالش بزرگتری که در این هفتهها بیشتر از آن میشنویم، رویکرد ایران و گروه ۱+۵ به موضوع تحریمها و تدوین جدول زمانبندی برای رفع آنهاست.
مهرداد عمادی، کارشناس اقتصادی ساکن بریتانیا، دلیل چالشبرانگیز بودن موضوع تحریمها را اینگونه توضیح میدهد:
«آن بخشی از تحریمها برای آمریکا و اتحادیه اروپا از حساسیت بیشتری برخوردار است که اگر محدودیتها برداشته شود، کنترل دوباره دسترسی ایران به فناوریهای فرافضایی که برای این نوع از پروژهها، بهرهدهی زیادی خواهد داشت، بسیار مشکل خواهد شد. این میتواند ایران را تبدیل به یک ابرقدرت منطقهای کند و این کشورها در حال حاضر پذیرای این موضوع نیستند».
آقای عمادی اما نگرانی ایران را اینگونه توصیف میکند:
«از سوی ایران حساسیت این است که اگر این توافق به یک باره به دست نیآید، آن تجربهای که ما از عراق داریم، آن تجربهای که از کشورهای تحت تحریم دیگر داریم، این است که تحریم تبدیل به یک ابزار سیاسی برای فلج کردن آن کشور شده و اینکه میگویند تحریمها را به صورت مرحلهای برمیدارند، ایران میگوید معلوم نیست شش ماه بعد سقف انتظارات را برای برداشتن تحریمها بالا نبرند. به اصطلاح نگرانی از همان شل کردن، سفت کردن است که در فارسی از آن استفاده میشود».
هدف از انجام گفتوگو بین ایران و شش قدرت جهانی، دو موضوع مشخص است. بارها اعلام شده است که در پی این گفتوگوها باید توافقی حاصل شود با نتیجه برد-برد، که جامعه جهانی از ماهیت برنامه هستهای ایران که میگوید صلحآمیز است مطمئن شود، و ایران در حالی تبدیل به یک کشور مجهز به انرژی هستهای شود که تحریمهای بینالمللی در پی این راستیآزمایی رفع شوند. اما از روزی که دو طرف گفتوگو برای دستیابی به توافق جامع را آغاز کردند، این سئوال نیز بسیار مطرح شد که ضمانت اجرای یک توافق جامع احتمالی چه خواهد بود. این سئوال را هفته نامه «صدا» با محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، در میان گذاشته و او راهحل را در یک «قطعنامه فصل هفتم منشور ملل» دانسته که میگوید «توافق از این طریق مورد تایید» قرار میگیرد. این راهحل را ناظران این حوزه رویکردی عقلانی و مبتکرانه میدانند.
از آن جمله سعید محمودی، استاد حقوق بینالملل در استکهلم است که درباره فواید استفاده از این سازوکار به رادیوفردا میگوید:
«بر اساس ماده ۱۰۳ اساسنامه سازمان ملل متحد تمام قطعنامههای شورای امنیت به خصوص و با تاکید بر روی فصل هفتم که حتما از لحاظ حقوقی برای تمام اعضای سازمان ملل لازمالاجراست، چنین قطعنامههایی از لحاظ حقوقی بر تمام قوانین داخلی کشورها، بر قراردادهای بینالمللی دیگری که کشورها ممکن است در همان زمینه داشته باشند، توفق دارد و بالاتر از آنهاست. یعنی اگر تعارضی بین این قطعنامه و حقوق داخلی کشورها و یا موافقتنامههای بینالمللی دیگری که آنها داشته باشند، وجود داشته باشد مفاد قطعنامه لازمالاجرا خواهد بود».
اهمیت چنین بدعتی، صرفنظر از جزییات آنکه محمد جواد ظریف آن را فاش نکرده زمانی بیشتر میشود، که بر وضعیت سیاست داخلی در خود ایران یا آمریکا تمرکز کنیم. در تازهترین، شکل از ابراز انتقاد از روند فعلی مذاکرات، ۴۷ سناتور جمهوریخواه، نامه سرگشاده به رهبران ایران نوشتهاند و هشدار دادهاند که هرگونه توافق هستهای با دولت آمریکا، بدون نظر موافق کنگره، پس از ریاست جمهوری اوباما، دوام نخواهد یافت. این سناتورها، قانونگذاران نهادی هستند که تحریمهای متعددی را در کنار تحریمهای یکجانبه با حکم رئیس جمهوری آمریکا، تحریمهای شورای امنیت سازمان مللمتحد، و اتحادیه اروپا، بر ایران اعمال کرده است.
اگرچه، مهرداد عمادی میگوید، بخشی از تحریمهای کنگره، الزاما احتیاجی به رفع شدن توسط این نهاد منتقد به مذاکرات ندارد. او دراین باره میگوید:
«آن دسته از تحریمهایی که توسط کنگره بر اساس روابط تجاری و یا سرمایهگذاری کشورهای ثالث یا شرکتهایی از کشورهای ثالث در صنایع ایران و حوزه انرژی ایران اعمال شده، اعتبار محدود دارد. اگر فرض کنیم که مثلا سازمان ملل ۴ ماه دیگر قطعنامه ۱۹۲۹ را از اعتبار ساقط کند و بگوید دیگر ادامه نخواهد یافت، تمام تصمیمهای کنگره مربوط به کشورها و شرکتهای ثالث بیاثر خواهد بود. حتی اگر کنگره اصرار کند که اعتبار تحریمها در داخل آمریکا برای شرکتهای آمریکایی ادامه یابد، این شرکتها میتوانند به دادگاههای فدرال آمریکا مراجعه کنند، و خواستار شکستن تصمیم کنگره شوند».
از همین روست، که استفاده احتمالی از یک قطعنامه تازه، برای الزامآورکردن توافق از دید ناظران، با اهمیت ارزیابی شده است. چرا که نه تنها، این قطعنامه، با تایید توافق احتمالی جامع آن را تبدیل به توافقی بینالمللی میکند، بلکه، تحلیلگران میگویند، چنین قطعنامهای ابزاری موثر برای دور زدن منتقدان توافق، در پایتختهایی چون تهران و واشینگتن خواهد بود.