رضا شفاخواه، وکیل امیرحسین موسوی در تهران، در گفتوگو با رادیو فردا، ادعاها و اتهامات مطرح شده در ویدئوی پخش شده از اعترافهای اجباری موکلش توسط صداوسیمای جمهوری اسلامی را رد و تأکید کرد که موکلش صرفا به دلیل فعالیت در فضای مجازی بازداشت شده است.
او گفت که فیلم تقطیع شدهای که در صداوسیمای جمهوری اسلامی پخش شده، «نقض حقوق قانونی و انسانی» موکلش و نشانهٔ بارز پروندهسازی علیه او است.
صداوسیما شامگاه ۱۴ مهر با پخش ویدئویی از اعترافات اجباری امیرحسین موسوی، او را به «جاسوسی و همکاری اطلاعاتی و امنیتی با اسرائیل» متهم کرد.
امیرحسین موسوی که با نام کاربری «جیمز بیدین» در شبکههای اجتماعی فعالیت میکرد، با انتشار نامهای سرگشاده از زندان اوین اعلام کرده که تمام اتهامات مطرحشده علیه او «نادرست و تحریفشده» است. آقای موسوی نوشته که پس از ۱۴۸ روز انفرادی، بازداشت همسرش و تهدید به تکرار شکنجهها، وادار به انجام مصاحبهای اجباری شده است.
«اعترافات» اجباری یک شیوه شناخته شده در جمهوری اسلامی ایران است که به گفتهٔ بسیاری از زندانیان آزاد شده، زیر شکنجههای جسمی و روانی و با فریب دادن متهم با وعده آزادی یا کاهش مجازات، گرفته میشود.
امیرحسین موسوی از ۲۸ آذر ۱۴۰۳ بازداشت و اکنون در بند ۷، سالن ۱ زندان اوین نگهداری میشود.
در گفتوگو با رضا شفاخواه، وکیل او، فیلم اعترافات اجباری پخش از از صداوسیمای جمهوری اسلامی و پرونده امیرحسین موسوی را بررسی کردهایم. فایل صوتی این گفتوگو را میتوانید همینجا بشنوید یا متن آن را در ادامه بخوانید.
شامگاه ۱۴ مهر اعترافات اجباری موکل شما، امیرحسین موسوی، از صداوسیما پخش شد. این اعترافات اجباری چه مبنای حقوقی و چه ارزشی دارد؟
طبق قوانین آیین دادرسی، ضابطین به هیچ عنوان اجازه ندارند اقدام به انتشار فیلم اعترافات تقطیعشده و اجباری متهمی که هنوز دادگاه و جلسه رسیدگی به اتهاماتش برگزار نشده بکنند. متهمی که خودش میگوید «همسر من پشت سر من ضجه میزد و من به این خاطر مجبور شدم» و آنطور که در بیانیهاش توضیح داده، به او گفتهاند که «هر کسی میخواهد از ۲۰۹ خارج شود باید این فیلم را ضبط کند و کسی نیست که این فیلم را از او نداشته باشیم و ما صرفاً برای بایگانی خودمان میخواهیم»؛ ولی آیا این درست است که شما بر خلاف قانون آیین دادرسی کیفری، دوغ و دوشاب را با هم بیامیزید و در برههای که در واقع همه گمان میکنند که جنگی دوباره آغاز میشود فیلم یک شهروندی را که خانوادهاش اساساً، خانواده مذهبی ایرانی هستند، قبل از جلسهٔ محاکمهاش، پخش بکنید و بعد بگویید که نه ما صورتش را مات کردیم و هویتش مشخص نیست؟ هر کسی که امیرحسین را از دور و نزدیک چه میشناخته چه نمیشناخته، فهمید که این چه شخصی است و شما چرا دارید این کار را میکنید.
گفتید که دادگاهش تشکیل نشده. یعنی هنوز هیچ حکمی صادر نشده و اتهامات منتسب به موکل شما هنوز در هیچ دادگاهی بر اساس قوانین خود جمهوری اسلامی هم تأیید نشده. با چه هدفی این فیلم پخش شده؟
در درجهٔ اول، دقیقاً با هدف به انحراف کشیدن دادگاه و تأثیر بر ذهن قاضی و در درجهٔ بعدی تاثیرگذاری بر اذهان مردم، برنامهٔ رسانهای که مدنظرشان بوده را پیاده کردند. شما نگاه کنید اصلاً زمانی که امیرحسین بازداشت شده یعنی ۲۸ آذر ۱۴۰۳ هیچ صحبتی از جنگ ایران و اسرائیل نبود. فرماندهان عالیرتبه ایران در رسانه ملی ایران میگفتند که هیچ جنگی رخ نخواهد داد و اسرائیل جرأت حمله به ایران را ندارد. در زمانی که خود امیرحسین از حمله اسرائیل به زندان مورد آسیب قرار گرفته، صدمه خورده، زندانیان در اثر برخورد موشک به زندان اوین پرت شدند و به دیوارها برخورد کردند و به زندان تهران بزرگ منتقل شدند تا آقایان زندان اوین را بازسازی کنند و دوباره این عزیزان به بندهای خودشان برگردند.
حالا من اصلاً به آئین دادرسی کاری ندارم، به این تخلفات ضابطین کاری ندارم، به اینکه ضابطینِ زیر نظر دولت که انتظارات بیشتری از آنها میرود کاری ندارم، شما بروید کسانی که حمله کردند، جاسوسانی که مسبب این حمله بودند و ۳۳ تن از فرماندهان عالی نظامی ایران را کشتند را پیدا کنید. ضابطین امنیتی که زیر نظر دولت هستند، دولتی که ادعای تغییر رویکردها و تغییر رویهها را دارد و می گوید ما نگاه متفاوتی داریم. ضابط همین دولت به جای پیدا کردن آنها، یک کاربر توئیتر را که با خانمش در حال سفر در ایران بودند صرفاً به خاطر فعالیت مجازی گرفته. یعنی اگر قرار باشد کل اتهامات امیرحسین موسوی بررسی شود نهایتاً در قالب فعالیت تبلیغی علیه نظام میتواند قابل بررسی باشد. ولی شما آمدید دوغ و دوشاب را به هم آمیختید و اتهاماتی که اصلاً در پرونده نیست به نوعی عنوان میکنید که انگار کسی که ۲۸ آذر ۱۴۰۳ دستگیر شده و دارندهٔ یک اکانت توئیتری بوده مسبب جنگ است.
یک کاربر عادی توئیتر چه اطلاعات نظامی داشته؟ کسی که تحصیلات عادی دارد و کارمند یک مؤسسه ملکی است، چه اطلاعات نظامی میتواند داشته باشد که شما دوغ و دوشاب رو با همدیگر میآمیزید؟ کاربر مجازی را دستگیر کردید و برایش پرونده ساختید و اینطور در قالب یک نمایش تلویزیونی به خورد میلیونها نفر میدهید. ما جوابیهای تنظیم کردیم. قطعاً رسانهٔ ملی به این جوابیه پاسخ نخواهد داد و حاضر به انتشار آن نخواهد شد. ولی آقایان ضابطین امنیتی، کسانی که طوفان توئیتری به پا میکنند را دستگیر میکنند که شما با این کار میخواهید در روند دادگاه اخلال ایجاد کنید. بعد خودشان در بخش خبری ۲۰:۳۰ که آن همه بیننده دارد متهمی که ۱۱ آبان قرار است به اتهامش در شعبه ۱۵ رسیدگی شود را اینطور با اتهاماتی که حتی در پرونده نیست، محکوم میکنید. تا پای محکومیت به نظر من در این فیلم پیش رفتهاند.
آقای شفاخواه، هم خود آقای موسوی در نامهای که از زندان اوین منتشر کرده و هم الان شما اشاره کردید اتهاماتی که در این ویدئوی تقطیعشده به ایشان منتسب شده، در کیفرخواست و در پرونده ایشان نیست. اتهامات آقای موسوی چیست؟
آن چیزی که در کیفرخواست آمده و در پرونده هست به هیچ عنوان ارتباط با دول متخاصم نیست. به هیچ عنوان جاسوسی نیست. به هیچ عنوان حتی تشکیل گروه نیست.
اتهامات امیرحسین، اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت ملی، فعالیت تبلیغی علیه نظام، نشر اکاذیب و توهین به مقدسات است. همین چهار اتهام است که توهین به مقدسات و نشر اکاذیب در دادگاه کیفری یک رسیدگی خواهد شد و دادگاه انقلاب هم به اتهامات امنیتی رسیدگی میکند. بنابراین ضابط آمده نه اتهاماتی که در کیفرخواست هست و نه اتهاماتی که بازپرس سختگیر بازپرسی دادسرای ناحیه ۳۳ تشخیص داده، بلکه آن چیزی که خودش تعریف میکند را در قالب یک فیلم تلویزیونی به خورد میلیونها بیننده میدهد. این، نه تنها نقض فاحش دادرسی منصفانه است بلکه اصلاً با حقوق اولیه و انسانی هم منطبق نیست. با یک شهروند عادی، با کسی که نه اقدام عملی انجام داده و تنها توئیت کرده، تنها کاری که کرده نشسته در پشت میزش در محل کارش در قالب یک اکانت توئیتری، مثل میلیونها ایرانی دیگر نسبت به وضعیت موجود اعتراض کرده، این را به یک ملغمهٔ اساسی تبدیل میکنید که هم حیثیت متهم را از بین میبرد و هتک میکند و هم اذهان عمومی را اساساً تشویش میکند.
ما با یک نشر اکاذیب گسترده و وسیع مواجه هستیم. آقایان ضابطین به جای اینکه پاسخگو باشند که در جنگ ۱۲ روزه چه کردند، بهجای اینکه بگویند ما چند جاسوس واقعی را گرفتیم که اطلاعات هستهای ایران، اطلاعات نظامی ایران و جای آقای باقری و سلامی و حاجیزاده را به دشمن ارائه دادند، یک کاربر توئیتری را که ۲۸ آذر ۱۴۰۳ دستگیر شده آوردهاید میگویید با دشمن همکاری کرده. چه همکاریای؟
فرض کنید، آقایان، همکاری را این میدانند که یک نفر، یک اکانتی در فضای مجازی، به شما پیام میدهد که سلام حالت خوبه؟ چطوری؟ این یعنی ارتباط، این یعنی همکاری و همانطور که امیرحسین در بیانیهاش اشاره کرده بلافاصله وقتی میفهمد که از طرف اسرائیل است، از طرف دولت متخاصم است، او را بلاک کرده. اسم این را گذاشتهاند همکاری. این یک پروندهسازی بسیار بچگانه و مضحک است. این نمایشی که شما در تلویزیون ارائه کردید ضمن اینکه نقض فاحش حقوق یک متهم، یک انسان و هموطن ایرانی است، فریب افکار عمومی است. شما الان باید بیایید به حاکمان، به دولتمردان، به مسئولین و به مردم پاسخ بدهید که در جنگ ۱۲ روزه چه کردید که آقای رئیسجمهور قبلی این کشور میگوید مدیر میز اسرائیل در وزارت اطلاعات، جاسوس اسرائیل بوده. شما به جای اینکه بیاید راجع به این مسائل پاسخ بدهید به سؤال میلیونها ایرانی پاسخ بدهید که چرا فضای ایران اینطور در اختیار یک کشور خارجی قرار گرفت، رفتید یک شهروند، یک کاربر فضای مجازی را که هیچ کاری جز توئیت کردن نداشته میآورید و برایش پرونده تشکیل میدهید.
آقای شفاخواه اشاره کردید که آقای موسوی آذر ۱۴۰۳، ماهها قبل از حملهٔ اسرائیل به ایران و جنگ ۱۲ روزه بازداشت شده. آیا ایشان سابقهٔ بازداشت در سال ۱۴۰۱، در زمان اعتراضات هم داشتند و پرونده دیگری هم دارند؟ یا پرونده ایشان همین هست که الان توضیح دادید؟
من این را تأکید کنم که امیرحسین هیچ سابقهٔ کیفری نداشته و این اولین پروندهای است که در عمرش، برای این جوان ایرانی تشکیل شده. از سالی که به دنیا آمده یعنی ۲۸ بهمن ۱۳۶۴ تاکنون هیچ سابقه کیفری نداشته و حتی یک بار توسط پلیس دستگیر نشده. ولی متأسفانه در روز ۲۸ آذر ۱۴۰۳ زمانی که قصد داشت به منزل مسکونیاش در جزیرهٔ کیش برود همراه همسرش، توسط ضابط امنیتی بازداشت میشود و با توجه به بیماری همسرش، متأسفانه تحت فشار قرار میگیرد.
ببینید شکنجه صرفاً کشیدن ناخنهای یک نفر یا به کار بردن دستگاه جوش نیست. میشود همسر بیمار یک نفر را در اتاق کناری نگه داشت و به واسطهٔ همین، او را مورد بازجویی قرار داد. این مصداق بارز شکنجه است. متأسفانه موارد نقض حقوق متهم در این پرونده بسیار است. حالا از پروندهسازی اصلی که بگذریم که هنوز رسیدگی نشده و هنوز در همین سیستم قضایی حتی حکمی صادر نشده ولی ضابط، پیشاپیش جلو رفته، فیلم پخش کرده، حکم صادر کرده و حتی میتوانم بگویم دارد اجرا میکند. این یک پروندهسازی است. دلیل مصاحبه حقیر هم با حضرت عالی دقیقاً این است که این دادرسی منصفانه را برقرار بکنم، عدالت و انصاف و تعادل را برقرار بکنم.
بخش خبری ۲۰:۳۰ صداوسیما همه میدانیم که از طرف کجا اداره میشود. بنابراین ما انتظار نداریم که پاسخ ما، جوابیه ما را منتشر کنند یا فیلمی از ما را در قالب پاسخ، منتشر کنند.
متأسفانه رسانههای داخلی و خبرنگاران سیاسی به هیچ شکل حاضر نشدند تا به امروز راجع به او صحبت کنند. من برای اولین بار خودم سراغ خبرنگاران سیاسی و روزنامهنگاران سیاسی رفتم. تقاضا کردم که صدای این بچه رو بشنوند. هیچ یک از خبرنگاران روزنامههای در واقع اصلاحطلب حتی حاضر نشدند دربارهظ امیرحسین گزارشی کار کنند و گفتند که در واقع ما به نوعی معذوریت داریم. بنابراین اگر حقیر الان دارم صحبت میکنم برای برقراری این عدالت و انصاف حداقل در بعد رسانهای پرونده است. انشاالله که ما شاهد اتفاقات مثبتی در پرونده باشیم.