خبرگزاری رویترز، در گزارشی ویژه، از یک مطالعهٔ رسمی ۳۳صفحهای حکومت ایران پرده برداشته است که بر اساس آن، تهران قصد داشت با بازسازی اقتصادی سوریه برای خود یک امپراتوری ایجاد کند و در عین حال نفوذش بر حکومت بشار اسد را عمق ببخشد.
رویترز میگوید این سند که اردیبهشت سال ۱۴۰۱ از سوی بخش سیاسی- اقتصادی سفارت ایران در سوریه تهیه شده بود، در جریان غارت سفارت جمهوری اسلامی در دمشق هنگام سقوط پایتخت سوریه به دست شورشیان مخالف اسد در آذرماه ۱۴۰۳ پیدا شد.
در این مطالعه، با اشاره به «طرح مارشال» برای بازسازی اروپا پس از جنگ جهانی دوم، آمده بود که «استراتژی ایالات متحده موفقیتآمیز بود: با ایجاد وابستگی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی-فرهنگی، اروپا را به خود وابسته کرد».
رویترز در این گزارش که روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت منتشر کرد، میگوید جمهوری اسلامی ایران نیز با بازسازی سوریهٔ ویرانشده در جنگ داخلی قصد داشت که همین کار را انجام دهد.
این مطالعه بخشی از صدها سند دیگر ازجمله نامهها، قراردادها و طرحهای زیرساختی بود که در سفارت ایران در دمشق و در دیگر نقاط پایتخت سوریه کشف شد، و نشان میدهد چگونه حکومت ایران قصد داشت میلیاردها دلاری را که برای نجات حکومت بشار اسد در طول جنگ داخلی طولانیمدت این کشور خرج کرده بود، جبران کند.
خبرنگاران رویترز هنگام بازدید از مراکز قدرت ایران در سوریه پس از سقوط بشار اسد، شامل دفاتر دیپلماتیک، اقتصادی و فرهنگی، از حدود دو هزار پرونده ازجمله قراردادهای تجاری، طرحهای اقتصادی و تلگرامهای رسمی عکس گرفتند و آنها را در همان جایی که یافتند، رها کردند. سپس خبرنگاران از هوش مصنوعی، از جمله دستیار حقوقی هوش مصنوعی متعلق به تامسون رویترز، برای خلاصه و تجزیه و تحلیل متون استفاده کردند.
مقامهای ایران به درخواستهای رویترز برای اظهارنظر دربارۀ یافتههای خود پاسخ ندادهاند. مقامات دولت جدید سوریه نیز حاضر نشدهاند که دربارهٔ نقش ایران در دوران حکومت اسد اظهارنظر کنند.
یک فرصت ۴۰۰ میلیارد دلاری
یکی از نکات مهم در این مطالعه میگوید: «یک فرصت ۴۰۰ میلیارد دلاری».
به گزارش رویترز، امیدهای امپراتوری اقتصادی ایران زمانی رنگ باخت که شورشیان مخالف سوریه در آذرماه پارسال حکومت بشار اسد را سرنگون کردند، دیکتاتور مخلوع به روسیه گریخت، شبهنظامیان و دیپلماتها و شرکتهای ایرانی با عجله از این کشور خارج شدند و سفارت جمهوری اسلامی در دمشق توسط مخالفان غارت شد.
این ساختمان مملو از اسنادی بود که چالشهای پیش روی سرمایهگذاران ایرانی را برجسته میکرد.
رویترز میگوید که با دهها تاجر ایرانی و سوری مصاحبه کرده، وبسایت شرکتهای ایرانی را که در مناطق خاکستری تحریمها فعالیت میکردند، بررسی کرده و از برخی سرمایهگذاریهای رهاشدۀ ایران که شامل اماکن مذهبی، کارخانهها، تأسیسات نظامی و غیره بود، بازدید کرده است.
این سرمایهگذاریها بهدلیل حملات شبهنظامیان، فساد محلی، تحریمها و بمبارانهای آمریکا و اسرائیل به نتیجهای نرسید.
به گزارش این خبرگزاری، احداث یک نیروگاه ۴۱۱ میلیون یورویی در ساحل لاذقیه از جمله این سرمایهگذاریها بود که توسط یک شرکت مهندسی ایرانی ساخته شد. این نیروگاه از کار افتاده است.
یک پروژهٔ استخراج نفت در صحرای شرقی سوریه به حال خود رها شده است. پل ریلی احداثشده بر روی رود فرات به ارزش ۲۶ میلیون دلار که توسط یک نهاد وابسته به علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، ساخته شد و سالها پیش در اثر حمله هوایی ائتلافی به رهبری آمریکا فروریخت، نه تعمیر شد و نه هزینۀ آن به طور کامل از سوی حکومت سوریه پرداخت شد.
این گزارش میافزاید: تقریباً ۴۰ پروژه در پروندههای بهجامانده از سفارت ایران نشاندهندۀ بخشی از سرمایهگذاری کلی جمهوری اسلامی در سوریه است. اما رویترز دریافته است که یک قلم از این موارد، بدهیهای معوق سوریه به شرکتهای ایرانی است که در پایان جنگ به حداقل ۱۸۷ میلیون دلار بالغ میشد.
برخی نمایندگان پیشین مجلس شورای اسلامی کل بدهی حکومت اسد به ایران را بیش از ۳۰ میلیارد دلار تخمین زدهاند.
در گزارش رویترز آمده که حسن شاخصی، تاجر ایرانی، ۱۶ میلیون یورو قطعات خودرو را که به بندر لاذقیهٔ سوریه فرستاده بود، درست قبل از فرار اسد از دست داد.
آقای شاخصی گفته است: «من یک دفتر و خانه در سوریه دستوپا کرده بودم که همه از بین رفت.»
او میگوید که هرگز برای این کالا که ناپدید شده، پولی دریافت نکرده است: «امیدوارم فقط تاریخ طولانی ایران با سوریه از بین نرود. حالا برای تجارت به جاهای دیگر نگاه میکنم.»
در نهایت، ناکامی امیدهای ایران برای تقلید از طرح مارشال و ساختن یک امپراتوری اقتصادی که سوریه را شامل میشد، فراتر از هزیمت آمریکا در عراق و افغانستان بود.
مداخلهٔ اولیه در جنگ داخلی سوریه در حمایت از بشار اسد، نفوذ ایران را بر این کشور ساحلی دریای مدیترانه عمیقتر کرد. داستان سرمایهگذاریهای هدررفته نشاندهندهٔ ریسک مالی است که این مداخله به همراه داشت و اینکه چگونه اتکای متقابل دولتهای منفور سوریه و ایران به هر دو آسیب میزند.
برای مقامات جمهوری اسلامی، سقوط اسد و فروپاشی نقشههای آنها در سوریه در یک وضعیت متزلزل اتفاق افتاد. با نابودی نیروهای نیابتی ایران در منطقه توسط اسرائیل، یعنی حزبالله لبنان و حماس در غزه، جمهوری اسلامی ضعیف شده بود. تهران همچنین تحت فشار دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، قرار دارد تا به توافقی تن دهد که میتواند برنامه هستهای ایران را به عقب بازگرداند یا در صورت مخالفت، با اقدام نظامی احتمالی مواجه خواهد شد.
رقبای منطقهای ایران، از جمله ترکیه و اسرائیل، عجله دارند تا خلأ ناشی از خروج ایران از سوریه را پر کنند. حکومت جدید دمشق نیز، به نوبۀ خود، در تلاش برای بازسازی این کشور ویرانشده در جنگ داخلی است.
عباس اکبری؛ مسئول طرحهای اقتصادی ایران در سوریه
رویترز میگوید فردی که وظیفۀ اجرای برنامههای اقتصادی ایران در سوریه را بر عهده داشت، یک مدیر ساختوساز دارای محاسن از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به نام عباس اکبری بود.
آقای اکبری در اسفند سال ۱۳۹۱ با کلی سروصدا به مدیریت تشکیلاتی به نام «ستاد توسعه روابط اقتصادی ایران و سوریه» منصوب شد. وظیفۀ این تشکیلات، تقویت تجارت و به نتیجه رساندن سرمایهگذاریهای ایران بود. تیم او مطالعهای را انجام داد که طرح مارشال را به عنوان یک الگو در دستور کار خود قرار داد.
رویترز میگوید نامههایی را با امضای اکبری در سفارت غارتشدۀ ایران پیدا کرد. این اسناد شامل جزئیات پروژههایی است که او از آنها حمایت کرده یا پول اختصاص داده است. اکبری به درخواست رویترز برای اظهارنظر پاسخ نداده است.
برنامههای اقتصادی جمهوری اسلامی ایران در سوریه خیلی قبل از ورود عباس اکبری آغاز شد. گروه مپنا اولین قرارداد بزرگ خود را در سال ۲۰۰۸ برای توسعۀ یک نیروگاه در نزدیکی دمشق به دست آورد. بهزودی قرارداد دوم برای احداث نیروگاه دیگری در نزدیکی شهر حمص امضا شد.
رویترز در گزارش مفصل خود با ذکر جزئیات سرمایهگذاریهای ایران در سوریه، در پایان نتیجهگیری کرده که سقوط اسد در سال گذشته طرح عباس اکبری برای سوریه را ناکام گذاشت.