لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۶:۱۲

برادر ساسان قربانی: برادرم را با گلوله زدند و نگذاشتند رسیدگی پزشکی شود


سامان قربانی دقایقی که در مقابل یک میوه‌فروشی به تماشای اعتراضات مردمی در مقابل کلانتری رضوان‌شهر نشسته بود، هرگز گمان نمی‌کرد مرد جوانی که گلوله خورده و روی زمین افتاده برادرش ساسان است.

سی شهریور، ساسان قربانی ۳۱ ساله، در حالی که به یکی از معترضانی که بر اثر اصابت گلوله ساچمه‌ای زخمی شده بود کمک می‌کرد هدف گلوله جنگی قرار گرفت و ساعاتی بعد جان باخت.

برادرش می‌گوید که به جای انتقال به بیمارستان او و برادر زخمی‌اش را به داخل کلانتری برده‌ و مورد ضرب و شتم قرار داده‌اند.

برادر ساسان قربانی: با گلوله زدند و نگذاشتند رسیدگی پزشکی شود
please wait

No media source currently available

0:00 0:11:36 0:00
لینک مستقیم

در گواهی فوت ساسان قربانی علت مرگ برخورد اجسام سخت یا تیز، اصابت شی پرتابی شتابدار عنوان شده است.

سامان قربانی که به اتفاق برادرش در مسیر رفتن به سر کار، در اعتراضات مردمی در مقابل کلانتری رضوان‌شهر حضور داشته به رادیو فردا می‌گوید: «ما داشتیم نگاه می‌کردیم. گاز اشک‌آور می‌زدند، شلیک می‌کردند. اکثرا آدم‌های بسیجی بودند. برادرم داشت بچه‌های ۱۷ - ۱۸ ساله را از آنجا دور می‌کرد. اینجا شهر کوچک است و همه همدیگر را می‌شناسند. نیروهای انتظامی و بسیجی که داخل کلانتری رفتند از همان بالا به مردم شلیک می‌کردند. برادرم روبروی شبکه بهداشت بود یک نفر تیر ساچمه‌ای خورده بود و رفت او را بلند کند با تیر جنگی به کشاله ران سمت راستش زدند و روی زمین افتاد»​.

او که سمت دیگر خیابان نشسته بود می‌گوید که هرگز گمان نمی‌کرد آن فردی که گلوله خورده برادرش باشد: «من این طرف خیابان برای خودم نشسته بودم. تاریک بود، دید نداشت، آرام رفتم دیدم برادرم است. زمین را چنگ زدم تمام انرژی بدنم تحلیل شد و شوکه شدم»​.

ساسان قربانی اما به جای انتقال به بیمارستان همراه با برادرش به داخل کلانتری منتقل می‌شود. برادرش می‌گوید: «​من و برادرم را داخل کلانتری بردند. من می‌گفتم چرا برادرم را کشتید، یک بسیجی آمد مرا با باتوم زد و می‌گفت آشوبگر، اغتشاشگر که رئیس کلانتری مرا از دست او نجات داد. برادرم روی زمین افتاده بود و از او خون می‌رفت و مرا می‌زدند. با یک ماشین ال ۹۰ که شیشه جلویش هم شکسته بود برادرم را به بیمارستان شهدای رضوان‌شهر رساندیم و توی بیمارستان به برادرم خون ندادند و برادرم بدون خون مرد. اگر خون می‌زدند برادرم زنده می‌ماند»​.

سامان قربانی می‌گوید که برادرش بر اثر خونریزی و عدم رسیدگی پزشکی جان باخته است: «​برادرم با من صحبت کرد گروه خونی‌اش را گفت از من خواست موبایلش را بردارم. یکی دو نفر از فرمانداری آمدند با کادر بیمارستان صحبت کردند نمی‌دانم چی گفتند. بعد گفتند اینجا خون نداریم در حالی که بچه‌ها برای خون دادن آماده بودند. گفتند باید ببرید رشت و تا به بیمارستان پورسینا در رشت رسیدیم برادرم تمام کرد»​.

او توضیح می‌دهد که برای گرفتن جنازه برادرش از پدرش تعهد گرفته‌اند: «​فردای همان روز پنج‌شنبه ۳۱ شهریور، جنازه را به ما ندادند. گفتند شورای تامین باید تصمیم بگیرد. یکبار گفتند خودمان می‌بریم لاهیجان خاک می‌کنیم به شما خبر می‌دهیم. یکبار گفتند باید پول بدهید. در نهایت جنازه را فردای آن روز به ما تحویل دادند. پولی دریافت نکردند اما از پدرم تعهد گرفتند که حق ندارید در مسجد مراسم بگیرید، حق ندارید قرآن‌خوان بیاورید، حق ندارید تجمع بکنید»​.

در اعتراضات روز سی شهریور در رضوان‌شهر علاوه بر ساسان قربانی، دو نفر دیگر، فرزین لطفی و یاسین جمالزاده جان باخته‌اند.

برادر ساسان قربانی می‌گوید: «منت سر ما می‌گذارند که شهرهای دیگر می‌برند جنازه‌ها را جای دیگری دفن می‌کنند ولی ما جنازه را به شما تحویل دادیم. منت می‌گذارند و می‌گویند که ما داریم با شما مسالمت‌آمیز رفتار می‌کنیم و از این جور حرف‌ها».

او توضیح می‌دهد: «هیچ نهادی به ما پاسخگو نبوده و نیست. به من گفتند که خشک و تر با هم می‌سوزند. گفتند که نباید اینجا می‌آمد. گفتند که اینها از شهر دیگری آمده بودند اینجا شلوغ کردند و از این شهر رفتند و مردم شهر ما آسیب دیدند. در حالی که هیچ کدام، مردم شهر دیگری نبودند. همه بچه‌های همین شهر و اکثرا بچه‌های ۱۶ تا ۱۸ ساله بودند».

ساسان قربانی متولد ۱۸ تیر ۱۳۷۰ بود. خیلی زحمت‌کش بود. او از سال ۱۳۹۱ در کارگاه آهنگری به اتفاق برادرش کار می کرد. برادرش می‌گوید: «با اینکه خانه ما رفت‌و آمد می‌شود و مردم شهر می‌آیند ابراز همدردی می کنند ولی وضعیت روحی روانی خانواده ما خوب نیست. مادرم پیر شده افسرده شده یک بار دست به خودکشی زد. هیچ کس نیست بیاید بگوید برای چی زدیم. حتی یک سنگ زده نشده حتی شیشه یک مغازه نشکسته. فقط چند بنر مردم آتش زدند».

اعتراضات در ایران با جان باختن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد جرقه خورد، همچنان ادامه دارد، اما هیچ آمار دقیقی از جانباختگان این اعتراضات در دست نیست.

  • 16x9 Image

    فرشته قاضی

    فرشته قاضی از پاییز ۹۹ به تحریریه رادیوفردا پیوست. او که بیش از دو دهه سابقه روزنامه‌نگاری دارد، در ایران به ویژه در حوزه سیاست داخلی، دولت و مجلس، فعالیت می‌کرد. در یک دهه گذشته نیز پس از خروج از ایران او با روزآنلاین، یورونیوز، و بی‌بی‌سی فارسی همکاری می‌کرد که محصول این دوره صدها گفت‌وگو و گزارش اختصاصی مرتبط با سیاست داخلی و حقوق بشر در ایران است.

XS
SM
MD
LG