همه چیز از یک گردهمایی در مونیخ آغاز شد. گروهی از هواداران پادشاهی و مخالفان جمهوری اسلامی به دعوت شاهزاده رضا پهلوی، ولیعهد پیشین ایران و یکی از شناخته شدهترین چهرههای مخالف جمهوری اسلامی، زیر عنوان «همکاری ملی برای نجات ایران» گردهم آمدند.
پیشتر در جریان جنگ ۱۲ روزهٔ اسرائیل علیه ایران، شاهزاده رضا پهلوی با راهاندازی کارزاری، یک سکو و رمزینه پاسخ سریع (QR Code) را به مخالفان لشکری و کشوری جمهوری اسلامی معرفی کرده بود تا به گفتهٔ او از راهی «امن در هماهنگی برای براندازی و برپایی یک دولت سکولار نقش ایفا کنند».
شاهزاده رضا پهلوی در گفتوگویی با نشریه آمریکایی «پولیتیکو» مدعی است که بیش از ۵۰ هزار نفر از دستاندرکاران جمهوری اسلامی از طریق این سکوی ارتباطی با کارزار او تماس گرفتهاند.
اما شاهزاده رضا پهلوی در نشست مونیخ از تشکیل دو نهاد اجرایی و قانونگذاری برای جایگزینی نظام جمهوری اسلامی پرده برداشت.
برخی از مقام های حکومتی نزدیک به دولت مسعود پزشکیان به این نشست واکنش نشان دادند و آن را «طبل توخالی» نامیدند که «در مونیخ صدایی هم نداشت». رسانههای نزدیک به حکومت هم به قیاس این نشست با نشست «آیندهٔ جنبش دموکراسی ایران» پرداختند و پراکنده شدن چهرههای کلیدی آن نشست را نشانهٔ «ناتوانی» اپوزیسیون در تداوم همکاریهایشان دانستند.
در میزگردی با حضور رامین پرهام، نویسنده و تحلیلگر سیاسی ساکن فرانسه، و محمدرضا حیدری، دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی در نروژ، به نشست مونیخ، رویدادهای پیش رو و آنچه که گذشت، پرداختیم.
پرهام: اپوزیسیون باید در داخل کشور باشد
رامین پرهام که پیشتر در حلقهٔ مشاوران شاهزاده رضا پهلوی بود و اکنون در کسوت منتقدان شیوه رهبری اوست، میگوید: اپوزیسیونِ یک کشور ضمن برخورداری از پایگاه مردمی ملموس و قابل سنجش باید در داخل مرزهای جغرافیایی آن کشور باشد.
این تحلیلگر سیاسی برای گروههای مخالف در خارج از مرزهای جغرافیایی یک کشور تنها نقش «نظری و گفتمانی» قائل است.
رامین پرهام در پاسخ به این پرسش که آیا او گمان میبرد شاهزاده رضا پهلوی فاقد «مشروعیت سیاسی کثرتگراست»، میگوید: در سالهای گذشته هیچ حضور ملموس گسترده یا درخور، به نفع شخصی به نام رضا پهلوی ساکن واشینگتن در کشور پهناوری به نام ایران وجود نداشته است.
آقای پرهام در پاسخ به این پرسش که آیا او گمان میبرد شاهزاده رضا پهلوی فاقد «مشروعیت سیاسی کثرتگراست»، میگوید: در سالهای گذشته هیچ حضور ملموس گسترده یا درخور، به نفع شخصی به نام رضا پهلوی ساکن واشینگتن در کشور پهناوری به نام ایران وجود نداشته است.
با وجود تجمعهای پراکنده هواداران پادشاهی و برگزاری دو نشست در مونیخ، این منتقدِ شیوهٔ رهبری مخالفان در نگاه شاهزاده رضا پهلوی معتقد است که نخبگان سیاسی، فرهنگی و مدنی ایران به ولیعهد پیشین اقبالی نشان ندادهاند.
محمدرضا حیدری، کنسول پیشین ایران در نروژ که همزمان با اعتراضهای موسوم به «جنبش سبز» در سال ۱۳۸۸ از مسئولیت خود استعفا کرد، به سمت شاهزاده رضا پهلوی چرخش کرده و پیامی تصویری را به نمایندگی از «کمپین سفارت سبز»، گروهی که او از هنگام خروجش راهاندازی کرده، به نشست مونیخ ارسال کرد.
آقای حیدری میگوید او جمهوریخواه است و دنبال سلطنت نیست اما شاهزاده رضا پهلوی را جایگزینی برای عبور از جمهوری اسلامی میداند.
او مدعی است که اسناد و مدارکی را در زمان فعالیتش در وزارت خارجه ایران دیده که شاهدی است بر تلاش سازمانیافتهٔ جمهوری اسلامی برای تخریب و جلوگیری از بیشتر شناخته شدن شاهزاده رضا پهلوی.
آقای حیدری از «میلیاردها دلار بودجهٔ سری» وزارت خارجه جمهوری اسلامی برای «تطمیع» افرادی میگوید که میتوانستند در کنار شاهزاده باشند.
رامین پرهام، نویسنده کتاب «مشروطه نوین»، شاهزاده رضا پهلوی را یک نام میداند که بار سرمایهای عاطفی را نه در میان نخبگان بلکه در میان تودهها به دوش میکشد.
این کنشگر سیاسی میگوید: این یک انرژی عاطفی است که آن را نوستالژی مینامند، اما برکنار از سرکوبهای حکومتی که در اعتراضهای ۸۸ و جنبش «زن، زندگی، آزادی» شاهدش بودیم، در هر شرایطی نمیتواند به انرژی بالقوه و کف خیابانی تبدیل شود.
آقای پرهام انتخاب محل برگزاری این دو نشست در مونیخ آلمان را هم با اشاره به ظهور جنبش فاشیسم و نازیسم آلمانی از این شهر، «بد سلیقگی» دانسته و آن را نکوهش میکند.
منتقدان این نشست زنجیرهای، ایرادهای شکلی هم به آن وارد کردهاند. آنها به سخنرانیهای سراسر مدح از شاهزاده رضا پهلوی، حرکتهای اغراق آمیز برخی حاضران و سخنرانان، از جمله سجده کردن تا گریه کردن، اشاره میکنند.
در موردی هم به «کشاندن پای» مادر دادخواه سالخوردهای به این نشست اشاره میکنند که دخترانش به اتهام عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران از سوی جمهوری اسلامی در دههٔ ۶۰ خورشیدی اعدام شدهاند.
این مادر ۸۷ ساله در این نشست به بیانیهٔ میرحسین موسوی از رهبران اعتراضهای موسوم به جنبش سبز که همچنان در حبس خانگی به سر میبرد اشاره و از آن به شدت انتقاد کرد.
آقای موسوی که در زمان کشتار زندانیان سیاسی ایران نخستوزیر بود و اکنون به منتقد سیاستهای آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، تبدیل شده است، بر برگزاری همهپرسی و تشکیل مجلس مؤسسان برای گذار از جمهوری اسلامی تآکید دارد.
محمدرضا حیدری در اینباره می گوید اینها نکاتی نیست که او هم ندیده باشد.
به گفتهٔ کنسول سابق جمهوری اسلامی در نروژ، «خیلیها با شعارهای تند و چاپلوسانه در خدمت جمهوری اسلامی اقداماتی را برای تخریب شاهزارده رضا پهلوی انجام میدهند».
او معتقد است که نخبگان خارج از کشور هنوز نتوانستهاند یک گردهمایی ده نفره درست کنند اما همیشه از شاهزاده رضا پهلوی ایراد گرفتهاند.
آقای حیدری میگوید خمینی با همه «بیسوادیاش» افراد را دور خودش جمع کرد، همین نخبگان دور او جمع شدند و ما را به اینجا رساندند.
به گفتهٔ مؤسس «کمپین سبز»، منتقدان نشست مونیخ چشمان خود را بر حرکت بنیانگذار جمهوری اسلامی میبندند و از شاهزاده رضا پهلوی انتقاد می کنند، در صورتی که در آن زمان «نظام پهلوی هزینهای برای تخریب خمینی» نکرد.
به گفتهٔ محمدرضا حیدری، منتقدان نشست مونیخ چشمان خود را بر حرکت بنیانگذار جمهوری اسلامی میبندند و از شاهزاده رضا پهلوی انتقاد می کنند، در صورتی که در آن زمان «نظام پهلوی هزینهای برای تخریب خمینی» نکرد.
این دیپلمات پیشین با انتقاد از رامین پرهام، او و دیگر افرادی که آقای پرهام از آنان با عنوان «نخبگان ایرانی» نام میبرد و با شیوهٔ نگرش سیاسی شاهزاده رضا پهلوی برای تغییر مخالفند، متهم کرد که «چوب لای چرخی میگذارند که مردم داخل ایران روی آن حساب کردهاند»و
رامین پرهام نیز در پاسخ گفت،: «هیچ چیز ضعیفالنفستر و مبتذلتر از رهبر خودخوانده نیست»، و در این زمینه به موقعیت مریم رجوی، «رئیسجمهور منتخب» سازمان مجاهدین خلق اشاره کرد.
آقای پرهام شاهزاده رضا پهلوی را مروج «نیهیلیسم» (هیچانگاری) در عرصه سیاسی دانست و گفت کار «نیهیلیسم» تهی کردن واژهها از مفاهیم است.
او با اشاره به صحبتهای شاهزاده رضا پهلوی که خود را «رهبر انقلاب ملی» خوانده است، از سکوت او در محکوم کردن حملهٔ اسرائیل به ایران انتقاد کرد و آن را همسویی با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، برای «نابود کردن انسجام ملی ایران» و تهی کردن واژه ملی از مفهومش دانست.
آقای پرهام افزود: «ما هم باید با رژیم جمهوری اسلامی که مسئولیت تام و تمام در بروز وضعیت موجود را دارد مبارزه کنیم و هم با رضا پهلوی».
محمدرضا حیدری در پاسخ به صحبتهای رامین پرهام میپرسد، چرا باید شاهزاده رضا پهلوی این حمله را محکوم کند؟
به گفتهٔ آقای حیدری، «مردم ایران و آنها که آزادی ایران را میخواهند میگویند این جنگ، جنگ مردم ایران نیست، جنگ جمهوری اسلامی است که از آغاز پیدایش میخواست اسرائیل را نابود کند».
او میافزاید: «ایرانیها وظیفه دارند مانع از صدمه دیدن مردم ایران شوند اما جمهوری اسلامی ۴۶ سال میخواست با اسرائیل بجنگد، حالا که عرصهٔ مقابله فراهم شده، شعار ایران ایران سر میدهد».