بسیاری از مردم اسرائیل معتقدند که دونالد ترامپ، در کنار فشار نظامی ارتش اسرائیل، موجب رهایی آخرین گروگانهای زنده شد و او را «کوروش کبیر زمانه» لقب دادهاند.
۲۰ نفری که روز دوشنبه ۲۱ مهر در سفر کوتاه دونالد ترامپ به اسرائیل از دست حماس آزاد شدهاند، همگی غیر از دو پدر ۴۸ و ۳۳ ساله، مردان بیستوچندسالهای هستند که بیشتر آنها دو سال و اندی پیش (۷ اکتبر ۲۰۲۳) در روز حملۀ حماس به اسرائیل از جشنوارهٔ موسیقی نوآ ربوده شده و چند تن از آنها نیز سربازان ارتش بودند.
این ۲۰ مرد آزادشده که دو سال را عمدتاً در تونلهای حماس گذراندند، اکنون در بیمارستانها بستری هستند و پزشکان و روانکاوان، وضعیت جسمانی و روحی آنها را بررسی میکنند.
اسرائیل در ازای آزادی این شهروندان خود، یکهزار و ۹۹۶ زندانی فلسطینی را آزاد کرده که ۲۵۰ نفر از آنها به اتهام کشتن اسرائیلیها، حکم حبس ابد داشتند.
با این حال پروندهٔ این فصل خونین در نزاع دیرینهٔ فلسطینیان و اسرائیل بسته نشده، زیرا حماس که قرار بود ۲۸ گروگان جانباخته را در مرحلهٔ نخست طرح دونالد ترامپ به اسرائیل تحویل دهد، شمار کمی از پیکرها را فعلاً مسترد کرده است.
این گروه افراطی که علاوه بر اسرائیل، آمریکا و اتحادیه اروپا هم آن را یک سازمان تروریستی میدانند، مدعی است که از محل پیکر باقی گروگانها آگاهی ندارد و یا بیرون آوردن اجساد از اماکنی که حدس میزند در آنجا باشند، بهدلیل ویرانی شدید، به تجهیزات سنگین نیاز دارد.
از نظر اسرائیل و افکار عمومی آن، تا پیکر آخرین گروگان جانباخته به خانه بازنگردد، این بحران هنوز ادامه دارد.
خانوادهٔ گروگانها جزئیاتی را از سخنانی که از فرزندانشان پس از آزادی شنیدهاند، با رسانههای اسرائیل به اشتراک گذاشتهاند که چند نمونه از آنها در ادامه میآید.
مرد جوانی که «قبر خود را در تونل» کند
هشت ماه پیش، وقتی برخی گروگانها معامله شدند، حماس فیلمی را منتشر کرد که نشان میداد دو گروگان به نامهای گای گیلبواع دلال و اویاتار داوید را با خودرو به محل آزادی آن گروگانها برده است. در آن فیلم، این دو مرد جوان، پس از پایان «مراسم» رها شدن گروگان دیگر، عومر وانکرت، با حال نزار فریاد میزدند و از دولت اسرائیل میخواستند برای رهایی آنها و بقیهٔ گروگانها اقدام کند.
گای و اویاتار با هم از محل جشنوارهٔ موسیقی نوآ ربوده شده بودند. گای اهل شهر کفرصبا در نزدیکی تلآویو و اویاتار اهل شهرک آلفی منشه، روز هفتم اکتبر دو سال پیش به دوستانشان در جشنوارهٔ نوآ پیوستند. ران تسرفاتی و عیدان هاراماتی، دو دوست دیگرشان، در همانجا در حال گریز از نیروهای حماس کشته شدند.
گال گیلبواع، برادر گای، توانست آن روز از این محل جان سالم به در ببرد. حدود سه ساعت و نیم پس از شروع حملهٔ حماس، فیلمی از کشاندن گای و اویاتار با ضربوشتم به درون غزه منتشر شد که از نخستین فیلمهای ربودن اسرائیلیها بود.
حماس حدود دو ماه پیش، فیلم دیگری از اویاتار داوید را در حالی منتشر کرد که بهشدت لاغرتر شده و با بدن استخوانی خود داشت در تونل تنگ و تاریکش گودالی را میکند که حماس به او دستور داده بود. نیروهای حماس گفته بودند بهزودی خواهد مرد و خودش باید قبر خویش را در این تونل بکند.
او در آن فیلم میگفت: «غذایی نیست بخورم، هر دو سه روز یکبار در حد یک لیوان آب برای نوشیدن دارم.» آن فیلم غوغای زیادی در افکار عمومی اسرائیل ایجاد کرد و بر فشارها بر دولت افزود. پدرش گفت بعد از آن فیلم، هم گروگانگیرها به روال خود ادامه داده و او را شدیداً گرسنه نگاه داشته بودند.
همچنین ایلان، پدر گای گیلبواع دلال، گفت که وضعیت پسرش مانند اویاتار بود. بعد از آن فیلم «کندن قبر در تونل»، گای و اویاتار تا سه ماه و نیم دیگر نیز شدیداً گرسنه نگاه داشته شدند. گال، برادر گای، گفت گروگانگیرها گفته بودند: «میخواهیم تو مانکن پوست و استخوان باشی.»
گروگانگیرها گای را یک ماه و نیم پیش از اویاتار جدا کرده و پس از مدتی تنهایی، او را به تونل دیگری در شهر غزه بردند که در آن آلون اوهل، گروگان جوان دیگر، با چشم زخمی در دست حماس بود.
هنگامیکه ارتش اسرائیل دو ماه پیش در آستانهٔ عملیات «ارابههای گیدئون - مرحلهٔ ب» بود، حماس، گای و آلون را مجبور کرد نامهای برای خانوادهٔ خود بنویسند و از آنها بخواهند که ارتش اسرائیل را وادار کنند تا از ورود به شهر غزه خودداری کند. حماس این نامه را به صلیب سرخ داد که به دست خانوادهٔ این دو برساند.
بهگفتهٔ ایلان، پسرش در تمامی دو سال، در تونلها در تلاش برای بقای خود بود و حال با دیدن یک بسته پفک نمکی شادی میکند.
آقای گیلبواع گفت گروگانگیرها در دو سه روز آخر و در آستانهٔ آزادی پسرش، به زور خوراک زیادی به او خوراندند تا با وضع جسمانی بهتری دیده شود. بهدلیل همین خوراک خوراندنهای روزهای اخیر، گای، اویاتار و دیگر گروگانها پس از آزادی، دچار دردهای شکمی هستند.
گای و اویاتار که اکنون ۲۳ سال دارند، در حالیکه از جهنم حماس جان بهدر بردهاند، هر دو لاغر و فرتوت، یکدیگر را دوباره در بیمارستان تلآویو دیده و در آغوش کشیدند. گای تا حدی شنوایی خود را از دست داده است.
آلون اوهل، پیانیست جوانی که اکنون ۲۴ ساله شده، ترکشهای گلوله در یک چشم دارد. او گفته که اکثر این دو سال را با زنجیر به دست و پا در یک تونل گذرانده و کمتر جابهجا شده است. عیدیت، مادرش، گفت آلون چند باری فیلمهایی را که گروگانگیرها به او نشان دادند، دید و متوجه شد که عکسش در دست مردم است اما نمیدانست که در سراسر اسرائیل، صدها پیانو در اماکن عمومی به یاد او نهاده شده و بهروی آن نامش حک شده است؛ «به امید رهایی او و نواختن دوبارهاش».
در قفس، در تونل، بسته به زنجیر
فیلم ربودن نوآ آرگامانی و دوستپسرش، آویناتان اور، و جدا کردن آندو از یکدیگر، از پربینندهترین فیلمهای روز حملهٔ حماس به اسرائیل بود. نوآ آرگامانی پس از مدتها در یک عملیات کماندویی از غزه نجات یافت و مادرش را، که بیمار سرطانی پیشرفته بود، در آخرین روزهای حیاتش در آغوش کشید. نوآ سه هفته پس از آزادی خود، مرگ مادر را تجربه کرد، اما برای آزاد کردن آویناتان و بقیهٔ گروگانها، تا به کاخ سفید رفت و در سازمان ملل سخنرانی کرد.
یارون، پدر آویناتان، گفت پسرش تعریف کرده که او در تونلهای غزه، گرسنه و تشنه رها شده بود. او یکبار تلاش کرده بود فرار کند، اما بهسختی مجازات و شکنجه شد و پس از آن، با زنجیر در قفسی که داخل تونل قرار داشت، حبس شد. قفس، ابعادی در حد یک متر در یک و هشتاد سانتیمتر داشت و این مرد بسیار قدبلند، دائم خمیده بود. او بیش از یک سال را در این وضعیت تحمل کرد.
او تمامی دو سال و یک هفته را بهتنهایی بسر برد و هیچ فرد دیگری غیر از گروگانگیرها را ندید؛ «کسانی که حس انتقام شدید داشتند و بستگانشان در حملات اسرائیل کشته شده بودند».
با شلاق میخواستند «اسلام بیاورد»
تامی، مادر روم برسلاوسکی، گفت پسرش که حالا ۲۳ ساله شده، تعریف کرده که مرتب زیر شکنجه بوده است. ماههای اوایل بهار تا اواسط تابستان امسال، بیش از هر زمان دیگری شکنجه شد. با شلاق، تازیانه میخورد. از او خواسته بودند اشهد بگوید و مسلمان شود و در آن صورت، غذا و هدایایی کوچک خواهد گرفت. پس از آن از یک «جای بسیار بسیار بد» که دستان و پاهایش در زنجیر بود، روزی نصف پیتای خشک جلوی او میانداختند.
یک روز که در تونل تنها رها شده بود، توانست دست خود را آزاد کند و لباسی از گروگانگیر و یک کتاب را آتش زد و بوی سوختگی بلند شد. مردم محل ظاهراً فهمیدند که آنجا یک گروگان اسرائیلی نگهداری میشود و گروگانگیرها او را بهجای دیگری بردند.
فیلمهایی که گروگانگیرها از او منتشر کرده بودند، گواهی میداد که چقدر فرتوت شده است. گروگانگیرهایش از سازمان جهاد اسلامی فلسطین بودند. این سازمان، که ساشا تروپانوف را نیز در گروگان خود داشت، تنها چند روز روم و ساشا را در کنار هم قرار داده بود و روم، اکثر این دو سال تنها بود.
بهگفتهٔ تامی، گروگانگیرها به او گفته بودند که وضع اسرائیل در جنگ بسیار بد است و «شکست خورده» و سههزار سرباز اسرائیلی کشته شدهاند. همچنین به او بهدروغ گفته بودند پدر و مادرش برای رهاییاش تلاش نکردهاند و «کسی به فکر او نیست».
ریوکا، مادر الکانا بوخبوت، ۳۳ ساله، نیز گفت پسرش متحمل ضربات شدید شده، دائم در گرسنگی طاقتفرسا بوده و از فرط شکنجه، در حالیکه با زنجیر بسته شده بود، حساب روز و هفته و ماه را از دست داده بود. او با آرزوی در آغوش کشیدن فرزند خردسال و همسر جوانش، با پاره کردن تکهشلواری در تونل، عروسکی درست کرد و با عروسک حرف میزد.
دیوارهای تونل گروگانها با اصابت بمب فرو ریخت
عنات آنگرست، مادر ماتان آنگرست، سرباز ۲۷ ساله، به رسانهها گفت پسرش شکنجههای بسیار شدید را تجربه کرده و زیر بازجوییهای طولانی، آنقدر او را کتک میزدند که از هوش میرفت.
او را با کیسهٔ سیاه بزرگ پوشانده و کشانکشان با خود میبردند. جای سوختگی بر بدنش مانده و انگشت کوچک دست راستش را شکسته بودند. فکر کرده بودند که اطلاعات زیادی از ارتش دارد، در حالیکه تنها رانندهٔ یک تانک در نیروی زمینی بود.
این مادر گفت پسرش تعریف کرده که چگونه دیوارهای یکی از تونلهایی که او را به آن انداخته بودند، با اصابت بمبهای اسرائیل فرو ریخته است. ماتان، ۴ ماهِ آخر از این دو سال را در این تونل در مرکز غزه گذراند؛ جایی بهشدت تنگ و تاریک.
ماتان گفته بود در برابر هیولاهایی که او را گرفتار کرده بودند، روحیهٔ خود را به هر شکلی حفظ میکرد و ترانههایی از خوانندگان محبوبش را در دل میخواند و در هر فرصتی که گروگانگیرها دور بودند، این ترانهها را با صدای بلند میخواند. او تلاش کرده بود نیایشهای یهودی را بهجا آورد.
ماتان در این مدت طولانی همچنین اخبار بسیار کمی از جنگ و تحولات دو سال اخیر داشت، اما در یک فرصت، که یکی از گروگانگیرها داشت از موبایلش فیلم تظاهرات را میدید، صدای خالهٔ خود را شنید.
گروگانگیرها به ماتان هم گفته بودند که حماس بر اسرائیل تسلط یافته و این گروه حملات بیشتری مانند هفتم اکتبر را برنامهریزی میکند. به ماتان بهدروغ گفته بودند که پدر و مادرش او را رها کردهاند و کسی به فکر او نیست. این دروغ را نیز به او گفته بودند که پدربزرگ و مادربزرگش فوت شدهاند. اما او در دل، این امید را حفظ کرده بود که پدربزرگ و مادربزرگ خود را، که بازماندهٔ هولوکاست بودند، دوباره در آغوش بکشد.
برادران دوقلوی برمن
گالی و زیو برمن، برادران دوقلوی چشمآبی که تکنسین نورپردازی بودند و با هم کار میکردند، از خانهٔ مشترکشان در کیبوتص «کفر غزه» در جنوب اسرائیل ربوده شدند. گالی و زیو در تمامی دو سال و یک هفته در دست گروگانگیرها، یکدیگر را ندیده بودند. آنها را از یکدیگر جدا کرده و تا روز رهایی نمیدانستند که برادر در محلی در همان نزدیکی است و همراه با او آزاد خواهد شد. هر دو از جهان بیرون کمترین خبر را داشتند.
دو برادر گفتند در دورههایی، با کمبود شدید غذا روبهرو بودند، اما در هر حال، مواقعی هم بود که کمی غذای بیشتری میگرفتند. هر دوی آنها گفتهاند که گروگانگیرها با زبان عبری با آنها حرف میزدند. آنها مواقعی صدای نیروهای ارتش اسرائیل را در نزدیکی محل اختفای خود شنیده بودند.
دیگر برادران آزادشده
حماس ۸ ماه پیش، یائیر هورن، ۴۶ ساله، را از برادر ۳۷ سالهاش، ایتان، جدا کرد و او را در معاملهٔ آن زمان به اسرائیل مسترد کرد. در فیلمی که حماس منتشر کرد، دو برادر در تونل تنگ غزه، در آغوش یکدیگر میگریستند و نمیدانستند که آیا باز یکدیگر را خواهند دید یا نه.
ایتان، که دوستانش او را مردی فرهنگی و مملو از زندگی توصیف میکردند، در خانهٔ یائیر در کیبوتص «نیرعوز»، در روز عید مذهبی «سایبانها» که حماس آن را برای حمله به اسرائیل انتخاب کرده بود، ربوده شده بود.
خانوادهٔ هورن تأکید داشت که تا رهایی ایتان از کوشش باز نخواهد ایستاد. خانم روت، مادر آرژانتینیالاصل این دو مرد، پیاپی در گفتوگوهای رسانهای خود در دو سال تلاش برای آزادی پسرانش میگفت اطمینان دارد که پسر دیگر خود را نیز زنده و سالم در آغوش خواهد کشید.
ایتان در گرسنگی در تونلها، ۶۰ کیلو از وزن خود را از دست داده است.
یهودا کوهن، یکی از منتقدین سرسخت دولت بنیامین نتانیاهو در دو سال اخیر بود، زیرا نگران بود که پسر سربازش، نیمرود، آخرین گروگانی باشد که حماس او را رها کند. نیمرود از درون تانک در نزدیکی غزه ربوده شد. او آن وقت تازه سرباز شده بود و ۱۸ سال داشت.
آقای یهودا، که اکنون خود و خانوادهاش را بعد از در آغوش کشیدن نیمرود، «بر فراز ابرها» احساس میکند، گفت پسرش بخش بزرگی از این دوره را در تونلها، در کنار دو برادر، ایتان و یائیر هورن، ساگی دکلـخن و داوید کانیو بود. (ایتان هورن و ساگی دکلـخن ۸ ماه پیش آزاد شده و یائیر و داوید در کنار ایتان مانده بودند).
بهگفتهٔ یهودا کوهن، پسرش فعلاً چیزی در مورد شکنجه شدن نگفته، اما بهشدت رنگپریده است، نور آفتاب را ندیده و در ۷۳۸ روزی که در دست گروگانگیرها بود، از دنیای بیرون کاملاً بیاطلاع مانده بود. نمیدانست که مردم اسرائیل در «میدان گروگانها» در تلآویو شبانهروز برای آزادی آنها در تلاش هستند.
اما در دوران المپیک، گروگانگیرها به او و دو گروگان دیگر، که در آن دوره به روی زمین بودند و نه در تونلها، فرصت دادند کمی مسابقات المپیک را ببینند.
آقای یهودا کوهن گفت از ماه مارس امسال، غذایی که به پسرش و دو گروگان دیگر داده شده، بسیار کم شده و جنگ روانی گروگانگیرها با پسرش و بقیه، برای درهم شکستن روحیهٔ آنها، بهشدت در جریان بوده است.
ایتان مور در تونل غزه عزالدین حداد را دید
پدر ایتان مور، برخلاف پدر ایتان کوهن، از حامیان قوی دولت بنیامین نتانیاهو و از مخالفان پایان جنگ در غزه بود. دکتر تسویکا مور در هر فرصتی تأکید داشت که با معاملات نصفهنیمه بر سر گروگانها مخالف است و همهٔ آنها باید یکجا آزاد شوند.
در فیلمی که از ملاقات بنیامین نتانیاهو با ایتان مور و والدینش پس از رهایی ایتان منتشر شد، او به نخستوزیر اسرائیل گفت: روزی عزالدین حداد، فرماندهٔ کنونی حماس در غزه، به تونلی آمد که او را در آنجا نگهداری میکردند و حداد به گروگانگیری که از سوی حماس مسئول مراقبت از او تعیین شده بود، گفت: «خانوادهٔ مور را در فیلمهای اعتراضات اسرائیل نمیبینم، آنها برای آزادی پسرشان تظاهرات نمیکنند، و بنابراین، اولین گروگانی که آزاد شود، ایتان خواهد بود.»
ایتان عربی را در حد سخن گفتن و خواندن کتاب، بهخوبی از گروگانگیرها آموخته است.
پسر پیرمردی با ریش بلندِ سفید در میدان گروگانها
عمری میران، ۴۸ ساله، از خانهٔ خود در کیبوتص «نحل عوز» ربوده شد. او دیر ازدواج کرده بود و دو دختربچه داشت: عالما دو ساله بود و رونی ششماهه. لیشای، همسرش، در حالیکه دو دخترک خود را در آغوش داشت، در روز حملهٔ حماس، فریاد میزد که همسر او را به گروگان نگیرند.
عمری، ایام بسیار زیادی از این دو سال را در تونلها، و در حالیکه دستانش در زنجیر بود، گذراند؛ اما مدتی نیز دستانش باز بود و حتی برای گروگانگیرها آشپزی کرد و آنها گفته بودند از غذایی که درست کرده، خوششان آمده است.
او حساب کرده بود که گروگانگیرها، او را به ۲۳ نقطهٔ مختلف بردهاند؛ روی زمین و یا در تونلها.
بهگفتهٔ ناداو، برادر عمری، روزهایی هم بود که گروگانگیرها با عمری ورقبازی کردند. عمری دقیقاً در ذهنش حساب کرده بود که چند روز گروگان بوده؛ با وجودیکه کاغذی برای یادداشت کردن نداشت، هر روز از ۷۳۸ روز را در دل شمرده و گیج نشده بود. او دقیقاً میدانست هر روز چه روزی است.
دانی، پدرش، میگوید: «عمری فردی است که حتی گروگانگیرها احترام او را حفظ کردند.»
لیشای گفت: عمری در چند باری که فرصت داشته تا با گروگانگیرها اخبار شبکهٔ الجزیره را ببیند، در تجمعهای اعتراضی برای رهایی گروگانها، خانوادهٔ خود را بر صفحهٔ تلویزیون دیده است.
اما بهگفتهٔ خانم لیشای، عمری تعریف کرده که روزهای بسیار سختی را نیز پشت سر گذاشته؛ روزهایی که فکر میکرد هر لحظه، مرگ به سراغش خواهد آمد.
در یکی از فیلمهایی که گروگانگیرها از او منتشر کردند، او در تونلی میگفت: «برای فرزندانم و همسرم و همهٔ خانوادهام بسیار دلتنگ هستم؛ به ما اینجا بسیار سخت میگذرد.»
اولین بار که عکسی از عمری در غزه منتشر شد، او ریشی بلند داشت. پدر عمری، که برای آزادی فرزندش تلاش زیادی انجام داد، سوگند خورد ریش خود را نتراشد تا بعد از رهایی عمری، ریشش را با او بتراشد. اما آخرین عکسهایی که از عمری در غزه منتشر شد، نشان میداد که گروگانگیرها ریش او را تراشیدهاند.
از دانی پرسیدند آیا او هم ریش خود را میتراشد؟ آقای میران گفت: «این ریش بلندِ سفید، دیگر به نشانهای از من تبدیل شده و آن را حفظ خواهم کرد.»