۱۷ تن از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت در نامهای به محمدسعید جبلعاملی، رئیس این دانشگاه ضمن انتقاد به عملکرد شش ساله او در این دانشگاه، خواهان حضور و پاسخگویی او به انتقادات دانشجویان این دانشگاه شدهاند.
سجاد ویس مرادی، از فعالان دانشجویی در این زمینه به پرسشهای رادیو فردا پاسخ داده است.
بعد از پیروزی انقلاب و حتی در سالهای پیش از آن هم، همواره یک نگاه امنیتی به دانشگاههای کشور حاکم بوده است. منتها در سالهای مختلف، سیاستهای مختلفی هم از سوی حکومتها در قبال دانشگاهها در پیش گرفته میشد.
در سالهای مختلف، حداقلی از پرسشگری و انتقادگری از سوی دانشجویان پذیرفته شده بود. اما از سال ۱۳۸۴ که آقای احمدینژاد بر سر کار آمدند نوعی نگاه تنگنظرانه در قبال دانشگاه شدت پیدا کرد و سیاستهای حذفی در قبال دانشجویان منتقد در پیش گرفته شد.
این سیاست روز به روز افزایش پیدا کرد و بعد از حوادث سال ۱۳۸۸ نیز این سیاست به شکل شدیدتری پیگیری میشود. اینکه امروز ۱۷ تن از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت نامهای را خطاب به رئیس این دانشگاه مینویسند و از مشکلات میگویند و انتقاداتی را مطرح میکنند، هم نشان از شجاعت این دانشجویان دارد و هم نشان از سطح مشکلات عمیقی که این دانشجویان در دانشگاهها دارند.
دانشجویان هم پذیرفتهاند که با وجود هزینههای احتمالی که ممکن است متقبل بشوند، این نامه را با نام خودشان منتشر کنند. فکر میکنم که عمل بسیار شجاعانهای است و امیدوارم که نتایج مثبتی هم داشته باشد.
موارد مختلفی ذکر شده است ولی در یک کلیت میشود گفت که عملکرد شش ساله مدیریت آقای جبل عاملی که از سوی وزارت علوم به مدیریت این دانشگاه منتصب شده است مورد نقد قرار گرفته شده است.
به طور جزیی نیز به موارد متعددی اشاره شده است. مثل سیاستهای ایشان در قبال تشکلهای دانشجویی، تعطیل کردن تشکلهای صنفی دانشجویان، توقیف کردن نشریات و در پیش گرفتن سیاستهای تنگ نظرانه در قبال کانونهای فرهنگی – هنری.
همچنین به مسائل و مشکلاتی که دانشجویان دختر در طول این سالها با آن مواجه بودهاند اشاره شده است. به آتشسوزی که چندی پیش در خوابگاه دختران رخ داد و دانشجویی به نام میترا رضایی بر اثر سهلانگاری در این دانشگاه کشته شد و همچنین به حذف برخی از دانشجویان در مقطع کارشناسی ارشد در این دانشگاه نیز در این نامه اشاره شده است.
مورد دیگر هم بحث منشور اخلاقی بود که در این دانشگاه پیاده شده است و به افرادی اشاره شد که در سطح دانشگاه به دانشجویان در مورد نحوه پوشش و ارتباطاتشان با همدیگر، به آنها تذکر میدهند و اینکه با این کارشان دانشگاه و دانشجو را زیر سؤال بردهاند.
مورد آخر هم این بحث بود که بعد از درگذشت آقای کیانوش آسا که توسط نیروهای امنیتی در خیابان و به عنوان معترض کشته شد، دانشجویان پارکی را در یک حرکت خودجوش در حوالی دانشگاه به نام آقای کیانوش آسا نامگذاری کردند و این پارک را دیگر به نام آقای آسا میشناسند.
دانشجویان در آن محل هم گاهی تجمعاتی برگزار کردند. ما میدانیم که همواره در تجمعات آقای کیانوش آسا کسی بوده که دانشجویان همواره سعی کردهاند یاد و خاطره او را زنده نگه دارند. اکنون به نظر میرسد که مدیریت دانشگاه در تقابل با دانشجویان و کیانوش آسا، قصد دارد با اجرای مراسمی همین پارک را تحت عنوان بوستان یزدانپرست مجدداً افتتاح کند.
در این نامه دانشجویان سؤال کردهاند که پارکی که چهل سال قدمت دارد، چطور حالا قصد دارید آن را افتتاح کنید. مشخص است که این اقدام در تقابل با حرکت خودجوش دانشجویان انجام میشود.
۱۷ تن از دانشجویانی که این نامه را نوشتهاند مشخصاً خواستار پاسخگویی آقای جبل عاملی به موارد مطرح شده در این نامه شدهاند. آنها در این نامه هم نوشتهاند که امید چندانی به پاسخگویی ندارند. چون شخص آقای جبل عاملی از سوی وزارت علوم منصوب شده و یک مدیر انتصابی است و سابقهاش نشان داده که در سالهای گذشته به دانشجویان و یا هیئت علمی دانشگاه پاسخگو نبوده است.
ما میدانیم که حتی آقای جبل عاملی در سال ۸۸ از سوی دیوان عدالت اداری به دلیل برخورد نامناسب با دانشجویان که یکی از دانشجویان شکایتی علیه ایشان مطرح کرده بود به یکسال انفصال از خدمت محکوم شدهاند، ولی با پافشاری وزارت علوم آن حکم اجرا نشد.
اما در مورد اینکه چه برخوردی با دانشجویان نگارنده نامه خواهد شد، باید بگویم سابقه نشان میدهد که در این گونه موارد حتی اگر به طور مستقیم با دانشجویان برخورد نشده اما منتظر نشستهاند تا کوچکترین حرکتی از سوی دانشجویانی که در این گونه حرکات اعتراضی فعال هستند، انجام شود، و آن وقت با این دانشجویان برخورد میکنند.
نمونه آن هم باید به دانشجویان معترض دانشگاه پلی تکنیک در زمان حضور آقای احمدینژاد دراین دانشگاه اشاره کرد که به طور مستقیم و در همان زمان با دانشجویان معترض مستقیماً برخورد نشد ولی در آینده تمام آن دانشجویان معترض به انحای مختلف، احکام محرومیت از تحصیل دریافت کردند.
سجاد ویس مرادی، از فعالان دانشجویی در این زمینه به پرسشهای رادیو فردا پاسخ داده است.
- آقای ویس مرادی، پس از مدتها این نخستین بار است که دانشجویان در نامهای انتقادی به ریاست دانشگاه، نامه خود را با نام و شماره دانشجویی خود منتشر میکنند. هدف از انتشار نامه به این صورت چه بوده است؟
بعد از پیروزی انقلاب و حتی در سالهای پیش از آن هم، همواره یک نگاه امنیتی به دانشگاههای کشور حاکم بوده است. منتها در سالهای مختلف، سیاستهای مختلفی هم از سوی حکومتها در قبال دانشگاهها در پیش گرفته میشد.
در سالهای مختلف، حداقلی از پرسشگری و انتقادگری از سوی دانشجویان پذیرفته شده بود. اما از سال ۱۳۸۴ که آقای احمدینژاد بر سر کار آمدند نوعی نگاه تنگنظرانه در قبال دانشگاه شدت پیدا کرد و سیاستهای حذفی در قبال دانشجویان منتقد در پیش گرفته شد.
این سیاست روز به روز افزایش پیدا کرد و بعد از حوادث سال ۱۳۸۸ نیز این سیاست به شکل شدیدتری پیگیری میشود. اینکه امروز ۱۷ تن از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت نامهای را خطاب به رئیس این دانشگاه مینویسند و از مشکلات میگویند و انتقاداتی را مطرح میکنند، هم نشان از شجاعت این دانشجویان دارد و هم نشان از سطح مشکلات عمیقی که این دانشجویان در دانشگاهها دارند.
دانشجویان هم پذیرفتهاند که با وجود هزینههای احتمالی که ممکن است متقبل بشوند، این نامه را با نام خودشان منتشر کنند. فکر میکنم که عمل بسیار شجاعانهای است و امیدوارم که نتایج مثبتی هم داشته باشد.
- جزئیات این نامه چیست و در آن به چه مواردی اشاره شده است؟
موارد مختلفی ذکر شده است ولی در یک کلیت میشود گفت که عملکرد شش ساله مدیریت آقای جبل عاملی که از سوی وزارت علوم به مدیریت این دانشگاه منتصب شده است مورد نقد قرار گرفته شده است.
به طور جزیی نیز به موارد متعددی اشاره شده است. مثل سیاستهای ایشان در قبال تشکلهای دانشجویی، تعطیل کردن تشکلهای صنفی دانشجویان، توقیف کردن نشریات و در پیش گرفتن سیاستهای تنگ نظرانه در قبال کانونهای فرهنگی – هنری.
همچنین به مسائل و مشکلاتی که دانشجویان دختر در طول این سالها با آن مواجه بودهاند اشاره شده است. به آتشسوزی که چندی پیش در خوابگاه دختران رخ داد و دانشجویی به نام میترا رضایی بر اثر سهلانگاری در این دانشگاه کشته شد و همچنین به حذف برخی از دانشجویان در مقطع کارشناسی ارشد در این دانشگاه نیز در این نامه اشاره شده است.
مورد دیگر هم بحث منشور اخلاقی بود که در این دانشگاه پیاده شده است و به افرادی اشاره شد که در سطح دانشگاه به دانشجویان در مورد نحوه پوشش و ارتباطاتشان با همدیگر، به آنها تذکر میدهند و اینکه با این کارشان دانشگاه و دانشجو را زیر سؤال بردهاند.
مورد آخر هم این بحث بود که بعد از درگذشت آقای کیانوش آسا که توسط نیروهای امنیتی در خیابان و به عنوان معترض کشته شد، دانشجویان پارکی را در یک حرکت خودجوش در حوالی دانشگاه به نام آقای کیانوش آسا نامگذاری کردند و این پارک را دیگر به نام آقای آسا میشناسند.
دانشجویان در آن محل هم گاهی تجمعاتی برگزار کردند. ما میدانیم که همواره در تجمعات آقای کیانوش آسا کسی بوده که دانشجویان همواره سعی کردهاند یاد و خاطره او را زنده نگه دارند. اکنون به نظر میرسد که مدیریت دانشگاه در تقابل با دانشجویان و کیانوش آسا، قصد دارد با اجرای مراسمی همین پارک را تحت عنوان بوستان یزدانپرست مجدداً افتتاح کند.
در این نامه دانشجویان سؤال کردهاند که پارکی که چهل سال قدمت دارد، چطور حالا قصد دارید آن را افتتاح کنید. مشخص است که این اقدام در تقابل با حرکت خودجوش دانشجویان انجام میشود.
- فکر میکنید که واکنش مسئولان و ریاست دانشگاه علم و صنعت به این نامه چه خواهد بود و چه پاسخی به این نامه داده خواهد شد؟ و اینکه این نامه چه هزینههایی برای دانشجویان نگارنده آن خواهد داشت؟
۱۷ تن از دانشجویانی که این نامه را نوشتهاند مشخصاً خواستار پاسخگویی آقای جبل عاملی به موارد مطرح شده در این نامه شدهاند. آنها در این نامه هم نوشتهاند که امید چندانی به پاسخگویی ندارند. چون شخص آقای جبل عاملی از سوی وزارت علوم منصوب شده و یک مدیر انتصابی است و سابقهاش نشان داده که در سالهای گذشته به دانشجویان و یا هیئت علمی دانشگاه پاسخگو نبوده است.
ما میدانیم که حتی آقای جبل عاملی در سال ۸۸ از سوی دیوان عدالت اداری به دلیل برخورد نامناسب با دانشجویان که یکی از دانشجویان شکایتی علیه ایشان مطرح کرده بود به یکسال انفصال از خدمت محکوم شدهاند، ولی با پافشاری وزارت علوم آن حکم اجرا نشد.
اما در مورد اینکه چه برخوردی با دانشجویان نگارنده نامه خواهد شد، باید بگویم سابقه نشان میدهد که در این گونه موارد حتی اگر به طور مستقیم با دانشجویان برخورد نشده اما منتظر نشستهاند تا کوچکترین حرکتی از سوی دانشجویانی که در این گونه حرکات اعتراضی فعال هستند، انجام شود، و آن وقت با این دانشجویان برخورد میکنند.
نمونه آن هم باید به دانشجویان معترض دانشگاه پلی تکنیک در زمان حضور آقای احمدینژاد دراین دانشگاه اشاره کرد که به طور مستقیم و در همان زمان با دانشجویان معترض مستقیماً برخورد نشد ولی در آینده تمام آن دانشجویان معترض به انحای مختلف، احکام محرومیت از تحصیل دریافت کردند.