لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۱۰:۰۲

چرا رسانه‌های حکومتی زنان را هدف قرار داده‌اند؟


مهم‌تر از همسویی رسانه‌‌ای ایرنا با رسانه‌های سپاه، شدت گرفتن تمرکز رسانه‌ای-امنیتی بر زنان در اعتراض‌های اخیر است.
مهم‌تر از همسویی رسانه‌‌ای ایرنا با رسانه‌های سپاه، شدت گرفتن تمرکز رسانه‌ای-امنیتی بر زنان در اعتراض‌های اخیر است.

خبرگزاری ایرنا در گزارشی که روز ۳۰ آبان با تیتر «حکایت زنانی که برای اغتشاش به ایران آمدند»، منتشر کرده، از فاطمه داوند به عنون یکی از «لیدر» اعتراض‌ها نام برده و بخشی از «اعترافات اجباری» او را هم منتشر کرده است.

به قاعده معمول باید چنین خبری نه در رسانه رسمی دولت که در رسانه وابسته به سپاه منتشر شود. از این رو، انتشار چنین گزارشی با تأکید بر این‌که «شناسایی این چهره‌ها ادامه دارد»، نمایانگر همسویی رسانه‌های دولتی با رسانه‌های سپاه و صداوسیما در گزارش‌دهی از اعتراض‌های اخیر در ایران است.

اما موضوع مهم‌تر از همسویی رسانه‌‌ای، این است که تمرکز رسانه‌ای-امنیتی بر زنان در اعتراض‌های اخیر به شدت افزایش یافته است.

برنامه تلویزیونی ۲۰:۳۰ در یک گزارش که شب چهارشنبه ۲۹ آبان پخش شد و شامل اعترافات اجباری فاطمه داوند است، روایت مفصل‌تری از نوع نگرش به زنان دارد. در این گزارش، زنان عامل «تحریک احساسات حاضرین» و «هدایت گروه‌ها» معرفی شده‌اند و تأکید می‌شود که «حضور پررنگ زنان به عنوان لیدر» در این اعتراض‌ها «خودنمایی می‌کند».

بلافاصله پس از اعتراف تلویزیون حکومت ایران به نقش قوی زنان در اعتراض‌های اخیر، این شبکه «اعتراف اجباری» یک زن بازداشت شده را پخش می‌کند که او را وابسته به خارج از کشور نشان دهد.

این رویکرد علیه زنان معترض مختص اکنون نیست. خبرگزاری فارس نخستین رسانه‌ای بود که روز ۲۷ آبان این رویکرد را شروع کرد. این خبرگزاری در گزارشی با تیتر «مردان تنومند جای زنان را گرفتند»، برخلاف سال ۱۳۹۶ که زنان هدایت گروه‌های اعتراضی را بر عهده داشتند، ادعا کرد در این اعتراض‌ها زنان در لایه سوم قرار دارند و با «تحریک عواطف»، دیگر معترضان را «تشویق می‌کنند».

فارس در گزارش دیگری که روز ۲۸ آبان با عنوان «گزارش میدانی» منتشر کرد، از نقش «زنی بدحجاب» برای همراه کردن بقیه و سر دادن شعار برای «آزادی زنان» نوشت.

اما برخلاف گزارش فارس که نوشته بود زنان به لایه سوم رفته‌اند، روزنامه صبح نو، روز ۲۹ آبان، در گزارشی نوشت که «میدان‌داری زنان» و «نقش ویژه در لیدری» اعتراض‌ها چشمگیر بوده است. این روزنامه سعی کرده بود با ذکر مشخصاتی چون «۳۰ تا ۳۵ سال» و «متحد الپوشش» و شرح مأموریت‌های جداگانه توأم با انتشار تصویر چند زن معترض، از زنان به عنوان اعضای یک شبکه تصویرسازی کند. این روزنامه همچنین با «حرفه‌ای» خواندن معترضان، هدف حضور زنان را «تحریک احساسات و عواطف و غیرت جامعه» و کمک به «بسط اعتراضات» تحلیل کرده بود.

عبدالله گنجی، مدیرمسئول روزنامه جوان وابسته به سپاه، نیز همان روز در یادداشتی نوشت که زنان «در تهییج جوانان» و «حمله به مراکز بسیج خواهران» نقش اساسی داشتند و رفتارشان مشابه «مانورهای زنانه» سازمان مجاهدین خلق بوده است.

این چند نمونه به خوبی نشان می‌دهد که تمرکز رسانه‌ای-امنیتی بر پرورش یک سناریوی معلوم است که در آن زنان معترض را عضو یک شبکه وابسته با مأموریت مشخص در گسترش و رهبری اعتراضات نشان دهد تا بتواند ضریب و ضرورت برخورد با آنان را به خوبی افزایش دهد. هدف دیگر این سناریو می‌تواند ارعاب معترضان به‌ویژه خانواده‌ها باشد.

در طول یک ‌دهه گذشته به موازات افزایش مشارکت سیاسی و اجتماعی و اقتصادی زنان، نقش آنها در حوزه‌های مختلف افزایش یافته است. در خلال این سال‌ها توجه به مسائل و مشکلات زنان ایران هم در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی دوچندان شده است. علاوه بر این، زنان نیز نقش پیشگام و محوری‌تری در پیشبرد ایده‌ها و مبارزه‌های خود در حوزه‌های مختلف داشته‌اند. به طور طبیعی، در این چشم‌انداز، نقش و مسئولیت و رهبری زنان در حرکت‌های اعتراضی رو به رشد و گاه منحصربه‌فرد بوده است.

گسترش سریع کمپین‌هایی چون آزادی‌های یواشکی، حرکت دختران خیابان انقلاب و نقش برجسته زنان در اعتراض‌های سال ۹۶ به خوبی نشان می‌دهد که نقش قوی و برجسته زنان در رویدادهایی مثل انتخابات سال ۸۸، هر سال در حال توسعه و تکامل است.

حضور زنان در این حوزه مختص مسائل نزدیک‌تر به جامعه خودشان، مانند قوانین ضد زن یا حجاب اجباری نبوده است. در دو دهه اخیر مشارکت اقتصادی زنان به شدت افزایش یافته است. با این حال، به موازات گرایش بیشتر زنان برای حضور در فضای اقتصادی، فرصت‌های اقتصادی برای آنان کمتر شده است.

یک گزارش که مهر ۹۷ منتشر شده، نشان می‌دهد که جمعیت زنان بیکار از سال ۹۰ تا ۹۶، از ۸۳۰ هزار نفر به یک میلیون و ۳۷هزار نفر افزایش یافته است. بنابراین وقتی اعتراض‌هایی که انگیزه‌های اولیه‌شان مانند اعتراض‌های دی‌ ۹۶ و آبان ۹۸ اقتصادی است،‌ زنان به‌ویژه زنان بیکار یا سرپرست‌خانوار خود را بخشی از جامعه درگیر و هدف این اعتراض‌ها می‌بینند و به دلیل رنج و فشار مضاعفی که به آن‌ها تحمیل می‌شود، انگیزه و خشم بیشتری برای اعتراض‌ها دارند.

به طور طبیعی، حکومت علاقه‌ای ندارد به تحلیل و فهم رشد فعالیت و مشارکت زنان که مانند حضور سپیده قلیان در اعتراض‌های آبان ۹۸ به فاصله چند روز پس از آزادی از زندان توأم با شجاعت و مقاومت کم‌سابقه‌ای بوده است.

در سال‌های اخیر رویکرد حکومت در برخورد با روزنامه‌نگاران زن، ایران را به بزرگ‌ترین زندان جهان برای روزنامه‌نگاران زن تبدیل کرد. بسیاری از فعالان برجسته مدنی زن در زندان هستند، دختران خیابان انقلاب بازداشت شدند و عناصر فریب‌خورده نامیده شدند. در سطحی وسیع‌تر، همکاری با کمپین‌های مدافع حجاب اختیاری مجرمانه تلقی شد و اکنون در حال پرورش یک سناریوی دیگر علیه بخشی از مردم هستند که در نگاه آن‌ها «دشمن» یا «ابزار دشمن» تلقی می‌شوند.

آن‌ها می‌خواهند رهبران ارشد یا حامیان حکومت را قانع کنند که اعتراض‌های اخیر، به تعبیر رهبر جمهوری اسلامی، مردمی نبوده، امنیتی بوده و زنان نیز بخشی از پروژه امنیتی هستند. هدف این سناریو محدود به سرکوب و ارعاب زنان نیست، آرامش بخشیدن به خودشان هم است.

XS
SM
MD
LG