لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۵:۳۴

یمن در پنجمین سال جنگ


گفت‌وگوی گروه‌های یمنی در سوئد در آذرماه ۹۷
گفت‌وگوی گروه‌های یمنی در سوئد در آذرماه ۹۷

سلمان بن عبدالعزیر در ۲۳ ژانویه ۲۰۱۵ به عنوان پادشاه عربستان قدرت را به دست گرفت. او بلافاصله پسرش محمد بن سلمان را به عنوان وزیر دفاع منصوب کرد. در ۲۵ مارس همان سال یعنی در عرض دو ماه از به قدرت رسیدن ملک سلمان و ظهور شخصیتی جنجالی به نام محمد بن سلمان که آن زمان تنها ۲۹ سال داشت و هیچ تجربه‌ای در امور نظامی نداشت، جنگ در یمن آغاز شد.

تا پیش از این پدر و پسر، عربستان یکی از محافظه‌کارترین کشورهای عرب بود. در هیچ جنگی ورود نمی‌کرد و تمنای رهبری جهان عرب و جهان اسلام را در سر نداشت. اما، با آغاز دوره جدید، ریاض با قدرت مالی و نظامی که در خود می‌دید ائتلافی را مرکب از ۱۰ کشور پدید آورد که به رغم همه توانمندی‌هایش اینک پس از ۴ سال از نظر نظامی پیشبرد چشمگیری به دست نیآورده است.

این در حالی بود که ارزیابی‌های اولیه ائتلافی که توسط سفیر عربستان در واشینگتن اعلام موجودیت کرد تا نشانی باشد از حمایت آمریکا از این ائتلاف،‌ این بود که در عرض سه ماه جنگ را یکسره خواهد کرد. چنین ارزیابی تاکنون محقق نشده؛هیچ؛ جنگ تاکنون تا پنجمین سال به درازا کشیده در حالی که بنا به ارزیابی ناظران و صاحب‌نظران هیچ چشم‌اندازی برای حل مسالمت‌آمیز این بحران به چشم نمی‌خورد.

در آن سو، گروه شیعیان حوثی موسوم به انصارالله قرار دارند که در آغاز تنها از سوی تهران حمایت می‌شدند. مقامات ارشد نظامی ایران، انکار نکرده‌اند که به حوثی‌ها کمک استشاری (بخوانید کمک مالی- لجستیکی-آموزشی) می‌دهند.

در سوی دیگر، با بالا گرفتن اختلاف میان عربستان و قطر در ژوئن ۲۰۱۷ که منتهی به محاصره زمینی-دریایی-هوایی قطر توسط عربستان، امارات، بحرین و مصر شد، امدادرسانی سرشار قطر به کمک حوثی‌ها آمد تا نشانی باشد از شکاف درون جبهه برادران عرب در حوزه خلیج فارس.

به این ترتیب، بحران در حوزه کشورهای خلیج فارس به گونه‌ای است که مثلث ایران-قطر-حوثی در یک سو و مثلث عربستان- امارات-بحرین (در کنار مصر) در سوی دیگر در جنگ یمن در برابر هم صف‌آرایی کرده‌اند؛ جنگی که بنا به گزارش‌های رسمی سازمان ملل موجب شده یکی از بزرگ‌ترین فجایع انسانی به گونه‌ای رقم بخورد که دو سوم از جمعیت ۲۳ میلیونی این کشور نیازمند کمک‌های فوری و صدها هزار کودک در معرض گرسنگی منتهی به مرگ قرار گیرند.

این خسارت انسانی در یک سو مردم یمن را زمین‌گیر کرده و در سوی دیگر فشار روانی و مالی را بر عربستان افزایش داده است. بنا به گزارش مجله انگلیسی تایمز فقط هزینه جنگنده‌های ائتلاف چیزی بالغ بر ۲۳۰ میلیون دلار در ماه و هزینه روزانه جنگ ۲۰۰ میلیون دلار است که سالانه به رقم ۷۲ میلیارد دلار سر می‌زند.

اینک با ورود جنگ در پنجمین سال، ارزیابی صاحب نظران این است که نه ائتلاف توانسته گروه حوثی را نابود سازد و نه گروه حوثی دیگر توان پیشروی دارد. این گروه اینک در موضع دفاعی قرار گرفته و تنها قدرت مؤثرش بهره‌ بردن از موشک‌های بالستیکی است که هر از چندگاه به اهدافی در درون خاک عربستان شلیک می‌کنند. عربستان به رغم همه برتری هوایی تاکنون نتوانسته توان موشکی حوثی‌ها را نابود کند. منهای این توانمندی حوثی‌ها، تردیدی نیست که آن‌ها قدرت پیشروی زمینی را از دست داده و استراتژی خود را تدافعی (نه تهاجمی) ترسیم کرده‌اند. به عبارت دیگر با آغاز سال پنجم، وضعیت جنگ در یمن «گره‌خورده» است. این در حالی است که نه راه حل نظامی مؤثر پس از این سال‌ها دیده می‌شود و نه راه حل سیاسی.

فقدان راه حل سیاسی- دیپلماتیک در شرایطی است که در دسامبر ۲۰۱۸ به ابتکار مارتین گریفیتس، نماینده ویژه سازمان ملل در امور یمن مذاکراتی در استکهلم آغاز شد که برای اولین بار یمنی‌های حوثی مورد حمایت ایران زیر یک سقف رو به روی یمنی‌های مورد حمایت عربستان با یکدیگر به مذاکره پرداختند. این مذاکرات به منظور تبادل اسیران و توافق بر کمک‌رسانی انجام شد. به رغم امیدهای اولیه پس از توافق حاصل آمده، آخرین ارزیابی ها این است که هیچ بند از سند توافق عملیاتی نشده است.

روشن است که گشودن این گره کور جای دیگر است. یعنی در حل اختلافات عربستان با ایران و قطر؛ دو حامی حوثی‌ها. این در حالی است که پس از قتل خاشقجی فشارها بر عربستان برای پایان دادن به جنگ در یمن افزایش یافته است. در یک نمونه آمریکا اعلام کرده که سوخت‌رسانی خود به هواپیماهای ائتلاف به رهبری عربستان را متوقف خواهد ساخت. چنین تصمیمی آن هم از دولت ترامپ که حمایت‌های بی‌شائبه‌ای از عربستان به عمل آورده قطعاً پیام ناگواری برای ریاض است.

در آغاز پنجمین سال جنگ در یمن وضعیت این کشور را چیزی به مانند سوریه باید ارزیابی کرد که پس از ۸ سال جنگ داخلی و مچ‌اندازی تهران و ریاض هنوز این کشور روی آسایش به خود ندیده است. گرچه سوریه از فاز نظامی وارد فاز سیاسی شده ولی تصمیم درباره سرنوشت بشار اسد همچنان موضوع لاینحل سوریه باقی مانده است. تهران به هیچ وجه حاضر به دست شستن از رئیس‌جمهور قانونی سوریه نیست همچنان که عربستان نیز در یمن به هیچ وجه مایل به دست شستن از منصور هادی رئیس‌جمهور قانونی یمن نیست. در سوریه ریاض از جریان مسلح مخالف اسد حمایت می‌کند و در یمن نیز عیناً تهران از جریان مسلح حوثی حمایت می‌کند. در اختلاف عمیقی که میان قطر و عربستان سر گرفت، دوحه نیز با پول‌های سرشار خود جانب حوثی‌ها را گرفته است.

در چنین وضعیتی در آغاز سال پنچم جنگ یمن، چیزی که اینک به چشم نمی‌خورد یکی پیروزی نظامی و یکی چشم‌انداز مذاکرات صلح است.

نظرات طرح شده در این یادداشت الزاماً بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.
XS
SM
MD
LG