لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۲۲:۰۰

شمشیر داموکلس بر سر کانون نویسندگان ایران


کانون نویسندگان ایران هم از نظر قدمت نیم قرنی‌اش و هم از بابت تاریخ و کارنامه و نام‌هایی که از ابتدا بنیان‌گذار یا عضو آن بودند در فضای ادبیات و نشر ایران ماندگار شده است.

این کانون پس از ۱۲ سال که از دوران محمد خاتمی سال ۱۲۸۱ خورشیدی از سوی وزارت اطلاعات ایران قادر به برگزاری مجمع عمومی‌اش نبود سرانجام در شهریور ۱۳۹۳ موفق به برگزاری شد و هیئت دبیران و هیئت رئیسه تازه‌ای را انتخاب کرد. گشایش اندکی که تنها سال بعدش تکرار شد و شهریور امسال باز هم شمشیر داموکلس ممنوعیت را بر فراز سر این نهاد صنفی آویختند.

از رضا خندان مهابادی، عضو و از اعضای پیشین هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران دعوت کردم که به این برنامه بیاید. آقای خندان از تهران با ما است.

نمای دور، نمای نزدیک: گفت‌وگو با رضا خندان مهابادی درباره مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران
please wait

No media source currently available

0:00 0:09:57 0:00
لینک مستقیم

مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران امسال قرار بود طبق اساسنامه کانون برگزار شود ولی بنا به اطلاعیه کانون عده‌ای با حضور در محل از برگزاری مجمع عمومی سالیانه کانون جلوگیری کردند. جزئیات این ماجرا چه بود به طور مشخص، آقای خندان؟

رضا خندان مهابادی: پنجم شهریور قرار بود این مجمع برگزار شود اما مأموران امنیتی آمدند داخل ساختمان و اعضایی را که داشتند آنجا را برای برگزاری مجمع مرتب می‌کردند بیرون کردند و خودشان آنجا ماندند و کسانی را که برای شرکت در مجمع می‌آمدند راه نمی‌دادند.

بر اساس اطلاعیه کانون، قبل از این برگزاری چند نفر از اعضای هیئت دبیران و همین‌طور خود شما را به وزارت اطلاعات احضار کردند و تأکید کردند که مجمع عمومی کانون امسال برخلاف سال‌های اخیر برگزار نشود. چه دلیلی را اعلام کردند؟ آیا طبق معمول که دلیلی اعلام نمی‌شود این بار هم اعلام نشد یا دلیل مشخصی را به شما ابلاغ کردند؟

فکر می‌کنم اولین نفری که احضار شد من بودم و بعد از من آقای معصوم‌بیگی. روزهای بعد هم دو سه تا از دوستان. مرا که احضار کردند دو تا موضوع داشتند. یکی برای برگزاری مراسم شاملو بود که احتمالاً اطلاع دارید نیروی انتظامی کرج آمد و در گورستان را بست. به هر حال پشت درهای بسته و در خیابان آن مراسم اجرا شد. یک بحثشان این بود و مورد دومشان هم همین برگزاری مجمع بود که آنجا گفتند ما مخالف برگزاری امسال هستیم و چیزی که به من گفتند این بود: نمی‌آییم بگیریم ببندیم به هم بزنیم ولی چنانچه مجمع برگزار شود ما هیئت دبیران بعد را احضار خواهیم کرد. این را به ما گفتند.

دوستان دیگری که رفته بودند از جمله آقای معصوم‌بیگی، به همین ترتیب. بعد از آن همان‌طور که به روزهای برگزاری نزدیک می‌شدیم این فشارها بیشتر می‌شد از جمله با تلفن صاحبخانه‌ای را که قرار بود در منزل ایشان مجمع برگزار شود، خانم فاطمه صدرزاده را تحت فشار گذاشتند که نباید این کار را بکنید و اگر این اتفاق بیافتد چنین می‌شود و از این قبیل صحبت‌ها. همچنین منشی قانون قارن سوادکوهی را احضار کردند.

علیرضا عباسی یکی دیگر از اعضای هیئت دبیران را خواستند و به آنها هم گفته بودند که این کار نباید بشود. اما از آنجا که دعوتنامه‌ها فرستاده شده بود و ما نمی‌توانستیم کاری کنیم (و این را هم بهشان گفتیم که این از دست ما خارج است و ما نمی‌توانیم جلوی این کار را بگیریم) از جمله خانم صدرزاده هم که رفته بود آنجا و فکر می‌کنم روز چهارشنبه یعنی دو روز قبل از برگزاری مجمع ایشان را خواسته بودند و گفته بودند نباید راه بدهید و در را به رویشان باز کنید؛ که ایشان گفته بود از دست ما خارج است و اینها مهمانان من هستند و من نمی‌توانم کاری کنم. اگر خودتان فکر می‌کنید چاره‌ای دارد خودتان اقدام کنید. ما نمی‌توانیم این کار را بکنیم.

این بود که این فشارها از ده روز قبل از برگزاری مجمع روی اعضای هیئت دبیران و کسانی که شاید فکر می‌کردند تأثیری در این ماجرا دارندبه شدت گذاشته شد، ولی در هر صورت کانون رفت پای اینکه این برنامه را اجرا کند و روز جمعه هم تعدادی از دوستان رفتند آنجا که محل را آماده کنند، تا حدودهای ساعت یک و نیم بعد از ظهر هشت مأمور اطلاعات آمدند آنجا و کسانی را که آنجا مشغول بودند بیرون کردند. ساعت ۳ بعد از ظهر قرار بود مجمع شروع شود و آنها یک ساعت و نیم قبل از آغاز مجمع آمدند آنجا و چندتا از دوستان و اعضای کانون را که آنجا بودند بیرون کردند و خودشان آنجا مستقر شدند. هر کسی هم که می‌آمد عکسش را می‌گرفتند و یا شماره پلاک ماشین‌هایشان را برمی‌داشتند. در هر صورت نشد که برگزار شود.

آیا گفتند که این ممنوعیت شامل سال‌های بعد هم خواهد شد یا فقط اشاره به مجمع امسال کردند؟

راجع به سال‌های بعد حرفی زده نشد. اما حرفشان این است که کانون غیرقانونی است و نباید باشد و نباید فعالیت کند و بحثشان بر این پایه است.

به هر حال کانون تجربه انتخابات غیرحضوری را هم از طریق اینترنت داشته. آیا با توجه به اینکه کانون اعلام کرده هیئت کنونی تا انتخاب هیئت دبیران بعدی به وظایف خودش عمل خواهد کرد، یعنی امسال انتخاباتی برای هیئت دبیران نخواهد بود یا این انتخابات برگزار خواهد شد؟

به هر حال دوستان هیئت دبیران یک مقداری تابع شرایط هستند و اگر شرایط را مناسب ببینند حتماً اقدام می‌کنند.

کانون در اطلاعیه‌ای که چند روز پیش به همین مناسبت منتشر کرد گفته که ما بارها اعلام کرده‌ایم که نویسنده‌ایم و ما را با قدرت سیاسی کاری نیست، اما مخالف سانسور و خواهان آزادی بیان و اندیشه بی هیچ حصر و استثنا برای همگان هستیم. کانون با توجه به اینکه خودش را اساساً یک نهاد سیاسی نمی‌داند و قائل به فعالیت سیاسی هم اصولاً به دلیل ترکیب و هدف و اساسنامه‌اش نیست، تحلیل شما از این موضوع چیست که این‌قدر در برابر برگزاری مجمع عمومی کانون مقاومت می‌شود که شاید بیشترین فعالیتی که به آن اجازه داده می‌شود یا در توانش هست عملاً دادن اطلاعیه‌هایی در زمان‌های مختلف است، نه امکان چانه‌زنی دارد و به دلیل اینکه آن را غیرقانونی فرض کرده‌اند و اعلام می‌کنند، نه امکان ورود دارد در هنگام پیش آمدن مشکلات و مسایل صنفی برای نویسندگان یا اعضایش؟ تحلیل خود شما به عنوان عضو کانون و نویسنده ساکن ایران چیست؟

بحثِ فقط کانون نیست. شما هیچ تشکل مستقلی را نمی‌بینید که بتواند فعالیت کند. کانون هم از جمله اینهاست. یعنی این طوری نیست که بگوییم فلان اتحادیه یا فلان سندیکا و یا فلان انجمن و کانون کار صرفاً صنفی می‌کند و به هیچ چیز دیگری کار ندارد، آنها اجازه دارند و دارند کارشان را می‌کنند و کانون [نویسندگان] است که فقط نمی‌تواند کار کند چون به زعم بعدی‌ها فعالیت سیاسی دارد. این طوری نیست.

اصلاً صرف داشتن یک تشکل مستقل از نظر اینها یک معضل است و این است که مشکل ایجاد می‌کند و اینها همه بهانه است. بحث کلی این است که اصولاً هیچ تشکل مستقلی وجود نداشته باشد، از جمله کانون نویسندگان.

XS
SM
MD
LG