گرچه آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، اختلاف با «رئیس جمهور مردمی و محبوبش» را انکار میکند، صندلی رئیس دولت دهم در جلسات کابینهاش همچنان خالی مانده و محمود احمدینژاد حاضر نشده است که سکوت خود را در این زمینه بشکند.
رادیوفردا در گفتوگو با حسن شریعتمداری، فعال سیاسی مقیم آلمان، هدف آیتالله خامنهای از ابقای علنی حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات، را جویا شده است:
حسن شریعتمداری: هدف نهایی آقای خامنهای این است که یک احمدینژاد تسلیم و بال و پر شکسته در خدمتش داشته باشد، نه احمدینژادی که از ابتدای دوره دوم ریاست جمهوری، اختلافاتش را علنی کرده و سعی کرده است که خودش را به عنوان رئیس جمهوری جلوه دهد که دستنشانده ولی فقیه نیست.
این قصه سر درازی دارد. از بعد از جنگ بین نیروهای سپاه و امنیتی که جوانتر بودند بحثهای زیادی پیش آمد که روحانیت قابلیت اداره کشور را ندارد و انقلاب را به انحراف میبرد.
پارهای از آنها هم به دلایل قدرتطلبانه و مادی و هم به جهات دیدگاههای ایدئولوژیک در پی قبضه کردن قدرت برآمدند و آقای احمدینژاد در حقیقت نماینده آنها بود.
این گروه میخواستند که ولی فقیهی ضعیف در چنگال داشته باشند و آقای خامنهای هم در ابتدا به خاطر همراهی آقای احمدینژاد در اهداف ضدغربیاش، با ایشان همراهی کرد.
ولی از آن سو آقای احمدینژاد یک ولی فقیه تابع میخواست. ولی فقیه هم در ایران فقط یک رئیس جمهور کارگزار میخواهد. بنابراین اختلاف اکنون به نهایت خودش رسیده است و باید یکی از طرفین تسلیم شود.
اولا آقای خامنهای از نظر آقای احمدینژاد از اختیارات قانونی استفاده نکرده است. تغییر وزیر بر اساس قانون اساسی از اختیارات رئیس جمهور است و ولی فقیه در این کار قانونا هیچ دخالتی نباید داشته باشد.
ایشان حتی دستور ابقاء آقای مصلحی را طبق اصل ۱۱۰ به رئیس جمهور ننوشته است، بلکه به خود وزیر نوشته است که این خود خلاف دیگری است. بنابراین پس از این ماجرا هم آقای خامنهای با اختیارات خودش به جنگ آقای احمدینژاد نخواهد رفت تا او را مغلوب کند.
بلکه او میداند که حذف آقای احمدینژاد از یک سو در این مرحله منجر به ریزش بزرگی در درون نظام خواهد شد و از سوی دیگر ولی فقیه مورد اتهام قرار خواهد گرفت که تا دیروز احمدینژاد را تایید میکرده و امروز علیه او وارد جنگ شده است.
از سوی دیگر، مشارکت مردم در برگزاری انتخابات آینده بدون وجود تیم احمدینژاد بسیار کمتر خواهد شد.
بله. آقای خمینی البته در مواقع عادی سعی میکرد که دخالت نکند، ولی هر زمانی که ضروری بود دخالت میکرد و «ولایت مطلقه فقیه» را ایشان عنوان کرد و به هیچ قانونی هم اکتفا نمیکرد.
منتها چون یک شخصیت کاریزماتیک بود، سعی میکرد چنین دخالتهایی را به وسیله سفارشها و از مجرای افراد مورد اطمینانش پیش ببرد و شخصا زیاد مداخله نکند.
رادیوفردا در گفتوگو با حسن شریعتمداری، فعال سیاسی مقیم آلمان، هدف آیتالله خامنهای از ابقای علنی حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات، را جویا شده است:
حسن شریعتمداری: هدف نهایی آقای خامنهای این است که یک احمدینژاد تسلیم و بال و پر شکسته در خدمتش داشته باشد، نه احمدینژادی که از ابتدای دوره دوم ریاست جمهوری، اختلافاتش را علنی کرده و سعی کرده است که خودش را به عنوان رئیس جمهوری جلوه دهد که دستنشانده ولی فقیه نیست.
- منشاء این اختلافات را باید در چه چیزی جستجو کرد؟
این قصه سر درازی دارد. از بعد از جنگ بین نیروهای سپاه و امنیتی که جوانتر بودند بحثهای زیادی پیش آمد که روحانیت قابلیت اداره کشور را ندارد و انقلاب را به انحراف میبرد.
پارهای از آنها هم به دلایل قدرتطلبانه و مادی و هم به جهات دیدگاههای ایدئولوژیک در پی قبضه کردن قدرت برآمدند و آقای احمدینژاد در حقیقت نماینده آنها بود.
این گروه میخواستند که ولی فقیهی ضعیف در چنگال داشته باشند و آقای خامنهای هم در ابتدا به خاطر همراهی آقای احمدینژاد در اهداف ضدغربیاش، با ایشان همراهی کرد.
ولی از آن سو آقای احمدینژاد یک ولی فقیه تابع میخواست. ولی فقیه هم در ایران فقط یک رئیس جمهور کارگزار میخواهد. بنابراین اختلاف اکنون به نهایت خودش رسیده است و باید یکی از طرفین تسلیم شود.
- با توجه به این که رهبر در ایران از دایره قدرت و اختیارات به مراتب بیشتری نسبت به رئیس جمهور برخوردار است، فکر میکنید که کدام یک از این دو غالب نهایی خواهد شد و این ماجرا به تسلیم کدام یک از طرفین خواهد انجامید؟
اولا آقای خامنهای از نظر آقای احمدینژاد از اختیارات قانونی استفاده نکرده است. تغییر وزیر بر اساس قانون اساسی از اختیارات رئیس جمهور است و ولی فقیه در این کار قانونا هیچ دخالتی نباید داشته باشد.
ایشان حتی دستور ابقاء آقای مصلحی را طبق اصل ۱۱۰ به رئیس جمهور ننوشته است، بلکه به خود وزیر نوشته است که این خود خلاف دیگری است. بنابراین پس از این ماجرا هم آقای خامنهای با اختیارات خودش به جنگ آقای احمدینژاد نخواهد رفت تا او را مغلوب کند.
بلکه او میداند که حذف آقای احمدینژاد از یک سو در این مرحله منجر به ریزش بزرگی در درون نظام خواهد شد و از سوی دیگر ولی فقیه مورد اتهام قرار خواهد گرفت که تا دیروز احمدینژاد را تایید میکرده و امروز علیه او وارد جنگ شده است.
از سوی دیگر، مشارکت مردم در برگزاری انتخابات آینده بدون وجود تیم احمدینژاد بسیار کمتر خواهد شد.
- آقای شریعتمداری، آیا در دوران آیتالله خمینی، او هم به عنوان رهبر، این عزل و نصبها را انجام میداد یا این که اساسا در کار رئیس جمهور و نخست وزیر دخالتی میکرد؟
بله. آقای خمینی البته در مواقع عادی سعی میکرد که دخالت نکند، ولی هر زمانی که ضروری بود دخالت میکرد و «ولایت مطلقه فقیه» را ایشان عنوان کرد و به هیچ قانونی هم اکتفا نمیکرد.
منتها چون یک شخصیت کاریزماتیک بود، سعی میکرد چنین دخالتهایی را به وسیله سفارشها و از مجرای افراد مورد اطمینانش پیش ببرد و شخصا زیاد مداخله نکند.