روزنامه سپید در شماره چهارشنبه خود گزارش میدانی دارد از روستای قره محمد، در زنجان، محل زندگی ندا دختر دانش آموز ۹ سالهای که مورد تعرض معلمش قرار گرفت و نوشته است: نفس ندا هنوز از ترس بالا نمیآید و «شبها با آرزوی دکتر شدن سرش را بر بالش میگذارد و ساعتی بعد با کابوس چنگ زدنهای آقا معلم بر بدنش از خواب میپرد.»
نگین باقری خبرنگار این روزنامه نوشته است: «همه روستا درگیر پرونده ندا شدهاند. حتی پسرکی که برای کمک پدرش در بقالی کار میکند برای شهادت به دادگاه رفته و گفته که آقا معلم ندا را به دفتر مدرسه میبرد. مردم روستا آموزشوپرورش را مقصر میدانند» و دانش آموزان می گویند که این معلم آنها را «با شلنگ یا با چوب» هم تنبیه میکرده است.
به نوشته این روزنامه «حالا بیش از ۴۰ روز از آن نفسنفس زدنهای شوم میگذرد. از آن روز که آقا معلم بچههای دیگر را سرگرم کرد و ندا را به دفتر برد. ابتدا مثل روزهای قبل به دخترک فیلمهای مبتذل نشان داد و همان کارهای همیشگی. مثل همیشه هم تهدیدش کرد که اگر به خانوادهاش خبر بدهد او را تجدید میکند» اما دختر دانش آموز «بعد از ماهها آزار جنسی آن روز قفل دفتر را باز و برای اولین بار از دست آقا معلم فرار میکند» و با اینکه «معلم متجاوز بعد از شکایت خانواده ندا چند روز را در زندان میگذراند اما بعداً با نامه دوم پزشک قانونی به علت اینکه عمل تجاوز دقیقاً بهطور کامل انجامنشده و نشاندهنده صرفاً تلاش معلم به تعرض به کودک بوده، با اتهام رابطه نامشروع از زندان آزاد میشود.»
خبرنگار روزنامه سپید با اشاره به اینکه «بر در رنگ و رو رفته مدرسه ۲۲ بهمن روستای قره محمد، در ۷۰ کیلومتری زنجان، تبلیغات نمایندههای مجلس هنوز کنده نشده است»، نوشته آنها «انگار از دردهای دختری که روزها در همین مدرسه ضجه زده است خبر ندارند. حتی در این مدت آموزشوپرورش منطقه یا استان هیچگاه به کمک خانواده ندا نیامدهاند.»
این روزنامه با اشاره به اینکه خانواده ندا «چند روز ندا را برای دریافت مشاورههای روانشناسی به بهزیستی استان زنجان بردهاند اما دیگر حتی پول اینکه به آنجا بروند را هم ندارند»، از قول مشاور ندا در بهزیستی نوشته است: «ما میخواهیم کمک کنیم تا آنها به زنجان بیایند و او را در مدرسهای خوب ثبتنام کنیم؛ اما کسی حمایت مالی نمیکند.»
روزنامه اعتماد عکس و تیتر یک شماره چهارشنبه خود را به تشکیل «فراکسیون امید به ریاست محمدرضا عارف» اختصاص داده و نوشته است روز سه شنبه سالن همایشهای شماره ١ نمایشگاه بینالمللی تهران میزبان منتخبینی بود که نام امید را که در انتخابات برایشان خوشیمن افتاد برای فراکسیون خود نیز برگزیدند، منتخبینی که برای دو دستور وارد این نشست شده بودند، تصویب اساسنامه و انتخاب هیاترییسه موقت فراکسیون تا زمان تشکیل مجلس دهم.»
این روزنامه با اشاره به اینکه «از اعضای فراکسیون امید در جلسه روز سه شنبه ١٠٥ نفر حضور داشتند»، نوشته است: « ٢٣ نفر برای هیاترییسه نامزد شدند اما پیش از آن اعضای جلسه با قیام خود رأی به ریاست محمدرضا عارف دادند تا بزرگترین رقیب علی لاریجانی برای دستیابی به کرسی اداره مجلس ریاست فراکسیون امید را به نام خود گره بزند.»
اعتماد همچنین خبر داده که در این جلسه «غلامرضا تاجگردون، محمدرضا تابش، الیاس حضرتی، محمود صادقی، احمد مازنی، مصطفی کواکبیان، محمدعلی وکیلی و علی نوبخت به همراه محمدرضا عارف ۹ عضو هیات رییسه موقت فراکسیون امید شدند.»
این روزنامه همچنین از حضور همزمان محمدرضا عارف و علی لاریجانی به همراه ۲۰۰ تن از منتخبان مجلس نهم در ضیافت شام حزب اعتدال و توسعه خبر داده است.
روزنامه شرق هم با تیتر «اردوی امید برای بهارستان» خبر داده که «اولین فراکسیون مجلس دهم تشکیل شد.»
به نوشته این روزنامه، روز سه شنبه درحالیکه جلسه فراکسیون امید از ساعت سه آغاز شده بود، اصولگرایان نیز برای همایشی در محل مجلس مشروطه که از ساعت ١٧:٣٠ آغاز میشد، فراخوانده شده بودند»، که پس از اخبار صد و نقیض در «این جلسه پشت درهای بسته برگزار شد.»
شرق این را هم نوشته که مصطفی کواکبیان در نشست فراکسیون امید «از برخی عهدشکنیهای منتخبان لیست امید بهشدت انتقاد کرده و در کنار آن از پیوستن حدود ٣٠ نماینده مستقل به این فراکسیون» خبر داده است.
روزنامه آرمان اما در تیتر یک خود از «تعیین هیات رئیسه مردانه امید» انتقاد کرده و نوشته است: «نکته قابل تأمل «عدم انتخاب زنان برای هیات رئیس فراکسیون امید بود و این در حالی است که ۵ عضو خانم برای حضور در این جایگاه ثبت نام کرده بودند.»
این روزنامه با اشاره به اینکه «بیشتر اعضای فراکسیون امید را اصلاحطلبان تشکیل میدهند که به حضور زنان در مناصب مدیریتی تاکید دارند»، از قول محمود صادقی درباره دلیل رأی ندادن اعضای حاضر در نشست به زنان منتخب نوشته است: «من خودم به خانمها رأی دادم اما سهمیه جنسیتی برای عضویت خانمها در هیات رئیسه تعیین نشده بود.»
آرمان نوشته است: عدم رأی به زنان برای حضور در هیات رئیسه فراکسیون امید «باعث سوالاتی در اذهان نسبت به شعارهای اولیه این فراکسیون شده است.»
روزنامههای ابرار و ایران رد پیشنهاد توقیف اموال آمریکا در خلیج فارس توسط مجلس را مورد توجه قرار دادهاند. روزنامه ابرار نوشته است: روز سه شنبه حمید رسایی در جریان بررسی «طرح الزام دولت به پیگیری جبران خسارات ناشی از اقدامات و جنایات آمریکا علیه ایران و اتباع ایرانی» پیشنهاد ضبط اموال آمریکا در تنگه هرمز را مطرح کرد که با مخالفت مجلس مواجه شد.
به نوشته این روزنامه، حمید رسایی درباره دلایل طرح چنین پیشنهادی گفت که «باید بگویم اگر بخواهند آمریکاییها دست به اموال ملت ایران بزنند، تنگه هرمز به شکل منطقی و قانونی ناامن میشود و جلوی کشتیهای آمریکایی گرفته میشود.»
روزنامه ایران، نزدیک به دولت، نیز خبر داده است که «با مخالفت دولت و اکثریت مجلس، پیشنهاد جنجالی پایداریها برای بستن تنگه هرمز رأی نیاورد.»
مؤید حسینی صدر، نماینده مجلس نهم، نیز طی یادداشتی در روزنامه ایران هشدار داده است که «در شرایط فعلی هر نوع ناامنی در منطقه خلیج فارس شاید بیش از همه برای ایران مضر باشد و شاید یکی از خواستههای مخالفان هم عصبانی کردن و واداشتن ما به انجام برخی اقدامات و تحرکات اختلافبرانگیز است تا از این طریق ایران را وارد یک بازی خطرناک کنند.»
این نماینده مجلس تاکید کرده که «شبیه چنین مباحثی و بستن تنگه هرمز سالها پیش مطرح بود و یکی از نمایندگان وقت مجلس گفته بود که آجر لازم برای بستن تنگه هرمز را من متقبل میشوم. این قبیل اظهارات بهانه به دست مخالفان و دشمنان ما میدهد همچنان که در دوره قبل نطقها و مواضع برخی مسئولان هزینههای زیادی را بر ملت و نظام تحمیل کرد بدون آنکه فایدهای داشته باشد.»
روزنامه همدلی انتقاد حسین دهدشتی نماینده آبادان از «بیتقوایی سیاسی» و ممنوعالتصویری محمد خاتمی در نطق میاندستور را مورد توجه قرار داده و از قول وی نوشته است: «فردی را که مورد اعتماد و وثوق و مردم است زیر بار شدیدترین حملات صداوسیما و تریبونهای رسمی و غیر رسمی ممنوع التصویر، ممنوع البیان کرده و اجازه دفاع از خود هم به او ندهیم اخلاقی است.»
حسین دهدشتی با اشاره به اینکه «مگر نه اینکه طبق اصل سیوهفتم قانون اساسی اصل، برائت است و هیچکس از نظر قانون مجرم شناخته نمیشود، مگر این که جرم او در دادگاه صالح اثبات شود»، گفته است: «قانون اساسی که نباید فقط زینتالمجلس ما باشد» و آیا «خندهدار نیست صداوسیمای ما تصویر نخستوزیر رژیم صهیونیستی را نمایش میدهد، اما از نشان دادن تصویر رییس جمهور اسبق جمهوری اسلامی ابا دارد؟»
علی شکوهی در یادداشتی با تیتر «آقایان! تمامش کنید!» در روزنامه اعتماد بهائیت را «مذهب ساختگی» توصیف کرده اما نوشته است: «طی همین ۱۵۰ سال از عمر این مذهب ساختگی، کسانی هستند که بهایی زاده شده و در خانواده بهایی هم به دنیا آمدهاند و جمعی از مردم کشورمان را تشکیل میدهند و طبیعی است که حق زندگی و حیات و کار و تحصیل دارند و باید از این حقوق برخوردار باشند.»
یادداشت نویس روزنامه اعتماد البته تاکید کرده که «نظام اسلامی هم در طی این سالها، اگر آنان (شهروندان بهائی) اصراری به علنی کردن دین خود نداشتند، تجاهلالعارف کرده و فرصتهایی را در اختیارشان قرار داده است اما متاسفانه تبعیت آنان از سازمان بهاییت مستقر در اسراییل موجب شده است که خودشان اصرار بر علنی کردن مذهب ساختگی خود داشته باشند و همین امر موجب برخورد با بخش تشکیلاتی سازمان بهاییان شده است. زندانی شدن برخی از رهبران بهاییت هم به همین دلیل و ارتباط جدی سازمانی با یتالعدل صورت میگیرد.»
علی شکوهی در یادداشت خود با اشاره به آنچه حملات «جریان مخالف آیتالله هاشمیرفسنجانی و دولت و اصلاحطلبان» به بهانه دیدار فائزه هاشمی با فریبا کمال آبادی توصیف کرده، نوشته است: «کارکرد این طیف در حمله به خانواده و دوستان آیتالله هاشمیرفسنجانی، یک نتیجه منفی ناخواسته هم دارد و آن کشانیدن بخشی از نیروهای جوان و کمتجربه و ناآشنا با ماهیت بهاییت به عرصه دفاع از بهاییان است» چرا که «میزان انزجار از عملکرد نیروهای موسوم به دلواپسان در میان بخشی از جامعه بهحدی است که اگر آنان از هر کسی انتقاد کنند، طرفدارانی پیدا خواهد کرد.»
وی همچنین به سابقه آشنایی فائزه هاشمی با فریبا کمال آبادی در زندان اشاره کرده و نوشته است: «زندان بهخودی خود میان انسانها، نزدیکی و ارتباط ایجاد کرده و روند رابطه عاطفی میان افراد را تسهیل و تسریع میکند. همه زندانیان در وضعیتی قرار دارند که خود را محکوم دستگاه سیاسی و قضایی بیرون میدانند و به همین دلیل نوعی همسرنوشتی را احساس میکنند و به تدریج نوعی همبستگی میان آنان ایجاد میشود. با اقامت چندینماهه افراد در کنار یکدیگر، به تدریج رفاقت و دوستی و محبت ضمنی شکل میگیرد و این امر ارتباطی به نوع نگرش سیاسی و مذهبی و ماهیت متفاوت جرائم آنان هم ندارد.»
یادداشت نویس روزنامه اعتماد با اشاره به اینکه «فائزه هاشمی قطعاً بیتدبیری کرد که اجازه رسانهای شدن خبر این دیدار را داد و باید از خود نقد جدی کند»، خطاب به منتقدان وی نوشته است: «این ماجرا قبل از آنکه فرصتی برای شما باشد، بستری برای همان جریانی است که شما ملاقات با سران آن را بهانه حمله به آیتالله هاشمیرفسنجانی قرار دادهاید. تمامش کنید و نگذارید بیش از این آب به آسیاب یک فرقه ضاله و ساختگی ریخته شود.»
همزمان روزنامه کیهان در سرمقاله شماره چهارشنبه خود با عنوان «نوبهاییها و نوکشمیریها» نوشته است: «اگر کلاهی و کشمیری کار ویژه ترور فیزیکی داشتند، نوکشمیری ها کارهای پیچیدهتری باید انجام دهند و اگر بهائیت در سده پیش از انقلاب اسلامی یک مأموریت داشته، نوبهایی ها مأموریت به روزرسانی شدهای دارند که باید در نقشه بزرگ مقابله با انقلاب و جمهوری اسلامی دیده شود.»
محمد ایمانی در سرمقاله کیهان با تاکید براینکه «در طول دو دهه اخیر با جماعتی روبرو هستیم که همنشینی با فاسقان و فاجران و جفاپیشگان و خیانتکاران در حق اسلام و انقلاب و ایران تبدیل به خط مشی آنها شده است؛ ابتدا دزدکی و با تأیید و تکذیب و انکار و به تدریج؛ همپیمانی آشکار سیاسی و فرهنگی و اقتصادی»، به سفرها های فائزه هاشمی به خارج از ایران و دیدارش با فریبا کمال آبادی در جریان مرخصی این شهروند بهائی از زندان اشاره کرده و نوشته است: «در اینجا نه با یک اتفاق بلکه با فساد و افساد سازمان یافته روبرو هستیم که حرف اول آن را بیغیرتی و خودفروشی و دینفروشی و وطنفروشی میزند.»
سرمقاله نویس کیهان همچنین محسن کدیور و محمدتقی فاضل میبدی و مجمع محققین و مدرسین» و همچنین کسانی که آنها را «برخی اعضای باند مهدی هاشمی در دفتر آقای منتظری» خوانده را متهم کرده است که «گام اول برای تبرئه بهائیت و تراشیدن حقوق و امنیت برای این شبکه اصالتاً جاسوس و تحریفگر دین را برداشتند» و همزمان نوشته است: «اگر بهائیت منکر خاتمیت و مهدویت بود مگر نه اینکه آقای سروش به انکار رسالت پیامبر اعظم پرداخت و هممسلکانش منکر وجود امام عصر شدند.»
این روزنامه تاکید کرده است که «دشمن بیمحابا به میدان آمده است»، نوشته است: «مقصود دیدن آن اتاق فرماندهی دشمنان است که صفآرایی و نقشهچینی میکند» و «باید فهمید دشمن مشغول کدام طراحی و عملیات است و بیمعطلی و رودربایستی به میانه میدان آمد.»