دو سال پيش از برگزاری انتخابات رياست جمهوری سال ۸۸، در تيرماه سال ۸۶ مامورين وزارت اطلاعات او را به اتهام اقدام عليه امنيت ملی از طريق برپايی تجمعات و تبليغ عليه نظام بازداشت کردند، ۳۸ روز را در سلول انفرادی بند ۲۰۹ گذراند. در جريان بازداشت بر اثر شکنجه و جراحات حاصل از آن سه روز در بيمارستان بستری شد.
اما آن ۳۸ روز مهدی خدايی، دبير اسبق انجمن اسلامی دانشگاه آزاد واحد شهر ری را به سکوت نکشاند.
فعاليتهای مهدی خدايی، در اسفندماه ۸۸ و اين بار چند ماهی پس از بالاگرفتن اعتراض های مردمی به نتايج انتخابات و وقايع پس از آن، ماموران را به منزل پدری مهدی کشاند. هجوم ماموران در آن روز باعث شد که مادر اين فعال دانشجويی از شوک واردآمده، از حال برود.
خدايی بار ديگر به اوين بازگشت و اين بار ماهها انفرادی در بند ۲ الف سپاه پاسداران در انتظارش بود، همراه با فشارهايی که به گفته نزديکانش برای قبول اتهامات و اعترافات تلويزيونی بر او وارد می آمد.
پرونده اتهامات سال ۸۶ با حکم قاضی صلواتی، چهار سال حبس برای اين فعال حقوق دانشجويی به دنبال داشت و اتهامات مندرج در پرونده جديد آقای خدايی به حکم قاضی محمد مقيسه، محکوميت به تحمل سه سال زندان را برايش رقم زد.
در مجموع حکم هفت سال زندان مهدی خدايی در آذرماه سال ۸۹، تاييد شد.
پس از تاييد اين حکم بود که اين زندانی سياسی پس از تحمل ده ماه حبس از بند ويژه سپاه پاسداران به بند ۳۵۰ زندان اوين انتقال يافت، همان جايی که ديگر زندانيان سياسی- عقيدتی محبوس هستند.
مهدی خدايی از زمانی که بازداشت و زندانی شده به مرخصی نيامده است.
پدر مهدی خدايی می گويد:«هر دوشنبه که برای ملاقات کابينی با مهدی پشت درهای اوين به انتظار می ايستد به روزهايی در زمستان سال ۵۷ می انديشد که همراه با ديگر انقلابيون همين در آهنی را شکست تا زنداينان سياسی را از زندان آزاد کند، هر چند بيش از سه دهه پس از آن روزگار حال مجبور است برای ملاقات با پسرش که زندانی سياسی است، ساعت ها انتظار بکشد.»
مادر مهدی خدايی در گفت و گويی با سايت جرس گفته، نوروز ۹۱، سومين نوروزی بوده که پسرش در زندان گذرانده، اما حاضر نشده به مسوولان درخواست مرخصی بدهد.
مادر اين فعال دانشجويی در همان گفت و گو از « ايستادگی» و « روحيه بسيارعالی» پسرش خبرداده و گفته به داشتن چنين پسری به خود می بالد.
اما آن ۳۸ روز مهدی خدايی، دبير اسبق انجمن اسلامی دانشگاه آزاد واحد شهر ری را به سکوت نکشاند.
فعاليتهای مهدی خدايی، در اسفندماه ۸۸ و اين بار چند ماهی پس از بالاگرفتن اعتراض های مردمی به نتايج انتخابات و وقايع پس از آن، ماموران را به منزل پدری مهدی کشاند. هجوم ماموران در آن روز باعث شد که مادر اين فعال دانشجويی از شوک واردآمده، از حال برود.
خدايی بار ديگر به اوين بازگشت و اين بار ماهها انفرادی در بند ۲ الف سپاه پاسداران در انتظارش بود، همراه با فشارهايی که به گفته نزديکانش برای قبول اتهامات و اعترافات تلويزيونی بر او وارد می آمد.
پرونده اتهامات سال ۸۶ با حکم قاضی صلواتی، چهار سال حبس برای اين فعال حقوق دانشجويی به دنبال داشت و اتهامات مندرج در پرونده جديد آقای خدايی به حکم قاضی محمد مقيسه، محکوميت به تحمل سه سال زندان را برايش رقم زد.
در مجموع حکم هفت سال زندان مهدی خدايی در آذرماه سال ۸۹، تاييد شد.
پس از تاييد اين حکم بود که اين زندانی سياسی پس از تحمل ده ماه حبس از بند ويژه سپاه پاسداران به بند ۳۵۰ زندان اوين انتقال يافت، همان جايی که ديگر زندانيان سياسی- عقيدتی محبوس هستند.
مهدی خدايی از زمانی که بازداشت و زندانی شده به مرخصی نيامده است.
پدر مهدی خدايی می گويد:«هر دوشنبه که برای ملاقات کابينی با مهدی پشت درهای اوين به انتظار می ايستد به روزهايی در زمستان سال ۵۷ می انديشد که همراه با ديگر انقلابيون همين در آهنی را شکست تا زنداينان سياسی را از زندان آزاد کند، هر چند بيش از سه دهه پس از آن روزگار حال مجبور است برای ملاقات با پسرش که زندانی سياسی است، ساعت ها انتظار بکشد.»
مادر مهدی خدايی در گفت و گويی با سايت جرس گفته، نوروز ۹۱، سومين نوروزی بوده که پسرش در زندان گذرانده، اما حاضر نشده به مسوولان درخواست مرخصی بدهد.
مادر اين فعال دانشجويی در همان گفت و گو از « ايستادگی» و « روحيه بسيارعالی» پسرش خبرداده و گفته به داشتن چنين پسری به خود می بالد.