گری کاسپاروف، قهرمان سابق شطرنج جهان، رهبر «ائتلاف روسيه ديگر»، و از مخالفان برجسته ولاديمير پوتين، نخست وزير روسيه، روز جمعه در مقاله ای در روزنامه آمريکايی وال استريت جورنال به باراک اوباما توصيه می کند که فريب چشمان آرام پوتين را نخورد و در برخورد با وی به سابقه او توجه کند.
توصيه آقای کاسپاروف با اين جمله آغاز می شود و سپس پرسش اصلی را پيش می کشد: آقای اوباما بايد با رييس جمهوری رسمی يعنی ديميتری مدوديف و رهبر اصلی روسيه يعنی ولاديمير پوتين چه برخوردی داشته باشد؟
قهرمان سابق شطرنج جهان سپس خود پاسخ می دهد که انتخاب کاملاً روشن است: آقای اوباما می تواند با اين دو مانند رهبران کشورهای دموکراتيک رفتار کند يا می تواند رفتارش با آنها مانند «ديکتاتور بعد از اين» باشد، صفتی که شايسته اين دو است.
گری کاسپاروف معتقد است نحوه مواجهه باراک اوباما با پوتين و مدوديف نشان خواهد داد که اوباما تا چه حد در قرار خود برای ايجاد تغيير جدی است.
گری کاسپاروف می نويسد کرملين بسيار مايل است که به عنوان قدرتی برابر پذيرفته شود. ظاهراً اميدوار هم هست که اين پيام از جانب رييسجمهوری منتخب ارسال شود که وجود دموکراسی در روسيه چندان اهمیتی ندارد و سرکوب مخالفان و آزادی بيان موضوعی بي اهمیت است.
قهرمان سابق شرنج جهان به آقای اوباما يادآور می شود که وی منتخب ۶۶ ميليون نفر است اما مدويديف تنها به رأی يک نفر برای رسيدن به رياست جمهوری احتياج داشت آن هم رأی آقای پوتين بود.
«انتخابات روسيه ارزشی پايينتر از انتخابات ايران دارد»
به نظر آقای کاسپاروف جای ترديدی وجود ندارد که انتخابات روسيه ارزشی پايينتر از انتخابات ايران و ونزوئلا داشته است، و می گويد اگر دولت جديد آمريکا می خواهد در موضوعات حقوق بشر و آزادی در کشورهای ديگر برای خود اعتباری دست و پا کند، نبايد «رهبر معظم» روسيه را برگزيده انتخاباتی دموکراتيک بداند.
آقای کاسپاروف با اشاره به سخنرانی سخنرانی پنجم نوامبر آقای مدوديف که در آن خواستار بيشتر شدن دوره رياست جمهوری و نمايندگی پارلمان شد، می نويسد: «اين سخنرانی حامل دو پيام بود نخست آنکه قانون اساسی کشور که به مثابه اساسِ قوانين کشور است را ميتوان به راحتی تغيير داد. دوم آنکه آقايان پوتين و مدوديف به اختيار خود از قدرت کناره نمی گيرند.»
گری کاسپاروف معتقد است هر روز که می گذرد احتمال انتقال آرام قدرت در روسيه کمتر می شود و به نقل از جان اف کندی می گويد «آنهايی که وقوع انقلابی آرام و بدون خشونت را غيرممکن می سازند، انقلاب خشونت بار را به امری محتوم تبديل می کنند.»
وی به باراک اوباما يادآوری می کند که اين سخن در مورد رژيم پوتين خواب و خيال نيست، چون افراد متخصص زيادی بودند که نتوانستند سقوط شوروی را نيز پيشبينی کنند.
گری کاسپاروف در پايان مقاله خود به رييسجمهوری منتخب آمريکا ميگويد که رفتار وی زير ذرهبين است اگر ديکتاتوری پوتين را به درستی نشناسد در مواجهه با آن شکست خواهد خورد و اگر در اين کار موفق شود شايد بتواند کاری کند که اميد و تغيير به زندگی ۱۴۲ ميليون روس نيز برسد.