لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۱۱:۵۸

گشایش دیپلماتیک در رابطه ایران و غرب، و رقابت در بازار نفت


تماس‌های اخیر مقامات ایران و امریکا هر چند هنوز به نتیجه مشخص و ملموسی نرسیده است اما به نوعی نشانه‌های گشایش باب گفتگو میان دو کشور تلقی می‌شود.

پیشرفت این گفتگوها هر چند کند و گام به گام اگر به گشایش ملموسی بیانجامد توازن قوا را در بازار نفت، به‌ویژه در حوزه خلیج فارس، دگرگون خواهد کرد. بنابراین پیشرفت مذاکرات از منظر چگونگی تأثیر بر قدرت رقابت بازیگران در بازار نفت و به‌خصوص کشورهای حوزه خلیج فارس حائز اهمیت است.

این رقابت تنها به افزایش سطح تولید نفت خام منحصر نمی‌شود بلکه بر عرصه‌های دیگری همچون فن‌آوری، سازمان و مدیریت و بازاریابی نفت، و حتی کارآمدی منابع هم مؤثر خواهد بود. توضیح اینکه در سه دهه اخیر، صنعت نفت و گاز ایران به تدریج جایگاه خود را از دست داد و بازار را به رقبای خود واگذار کرد.

ایران و عربستان سعودی زمانی جزو کشورهای مقتدر اوپک به شمار می‌آمدند. در سال‌های دهه ۷۰ میلادی تولید نفت خام دو کشور با کمی نوسان تقریباً هم‌سطح بود. بنا بر آمار تاریخی اوپک و همچنین شرکت بریتیش پترولیوم در سال ۷۰ میلادی حتی تولید نفت خام ایران از عربستان سعودی پیشی گرفت. اما در پایان سال گذشته، یعنی ۴۳ سال بعد، تولید نفت عربستان به کمی بیش از سه برابر ایران رسید.

بازماندن تولید ایران نسبت به عربستان بازتاب از بین رفتن قدرت رقابت ایران در مراحلی گوناگونی همچون اکتشاف، استخراج و پالایش و فن آوری و نوآوری و بازاریابی بین‌المللی است. سایر کشورها حوزه خلیج فارس نیز تولید خود را به شدت افزایش دادند و در این میان تنها ایران بود که ظرفیت و سطح تولید خود را از دست داد.

بدین ترتیب سهم ایران از تولید اوپک که تا پیش از انقلاب به ۲۰ درصد کل اوپک رسیده بود، در سال پایان سال گذشت با هفت درصد نزول به حدود ۱۳ درصد رسید. سال جاری اما با شدت گرفتن تحریم‌ها و ظاهر شدن اثرات آن که خود را در طول زمان به نمایش می‌گذارد، تولید نفت خام ایران دچار کاهش بیشتری شد تا جایی که عراق به عنوان رقیب، در صدد است تا جایگاه ایران را به عنوان دومین تولیدکننده اوپک تصاحب کند.

اما در تازه‌ترین گزارش خود، مرکز پژوهش‌های مجلس پیش‌بینی کرده است که ایران در سال‌های آینده جایگاه خود در تولید نفت و گاز جهان را از دست خواهد داد، از سوی دیگر توسعه فازهای پارس جنوبی به دلیل کاهش شدید تزریق منابع مالی و اعتباری متوقف و یا با پیشرفتی ناچیز همراه شده که اجازه رقابت با کشورهای حوزه خلیج فارس را نمی‌دهد. به طوری که این کشورها موفق شده‌اند نه تنها تولید خود را در افزایش دهند بلکه حتی به میزان چندین برابر از میدان‌های نفتی مشترک با ایران نفت استخراج کنند.

سرمایه‌گذاری در صنعت نفت که دارای ویژگی‌های منحصر به فرد است در مقابل ریسک سیاسی و اقتصادی بسیار حساس است. صنعت نفت صنعت خاصی است که به اصطلاح سرمایه بر بوده، از نظر حجم عظیم و دارای فن‌آوری ویژه خود است. همانگونه که جدول رتبه‌بندی بنگاه‌های اقتصادی جهان نشان می‌دهد بزرگترین شرکت‌های دنیا از نظر سرمایه و حجم کار همین شرکت‌های نفتی هستند.

بنابراین نیاز به سرمایه کلان، فن‌آوری ویژه خاص خوداست. با انزوای بین‌المللی ایران و تحریم‌های گسترده، رابطه صنعت نفت ایران با شرکت‌های بزرگی که سرمایه و فن‌آوری این صنعت را در اختیار دارند قطع شده است. هیچ شرکت و کشوری به تنهایی نمی‌تواند پروژهای نفتی را اجرا کند و افزایش شکوفایی صنعت نفت و گاز در کشورهای حاشیه خلیج فارس هم بدون همکاری با شرکت‌های فراملیتی میسر نبود.

اینک اما با آشکار شدن تمایل مقامات ایرانی و آمریکایی رقبای ایران، کشورهای اوپک و به‌ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس، انتظار می‌کشند تا ببیند که آیا این گفتگوها به همکاری عرصه صنایع نفت و گاز منجر خواهد شد.

همکاری ایران و شرکت های فراملیتی نفتی می‌تواند مشکلات بسیاری را از صنعت نفت و گاز ایران حل کند. مشکل مالی برای سرمایه‌گذاری هر چند مانع مهمی برای توسعه صنعت نفت و گاز است ایران است اما تنها یکی از چندین ایران است ولی همه آن نیست، مشکل سازمان و مدیریت، نیرو کارو مهارت، فن‌آوری، و نوآوری هم هست.

همکاری شرکت‌های فرامیلتی زمینه‌ساز حل بخش قابل توجهی از این مشکلات خواهد بود. بدین ترتیب اگر ظرفیت تولید نفت و گاز میدان‌های نفتی ایران و به‌خصوص میدان‌های مشترک افزایش یافته، و با بهبود بازاریابی صنعت نفت ایران بتواند جایگاه مناسب گذشته را بازیابد، مزیت اقتصادی این کشورها در بازار جهانی دیگر چون گذشته نخواهد بود. چه، صنعت نفت و گاز ایران دارای قدمتی بیش از رقبای خود در حوزه خلیج فارس بوده و سازمان و مدیریت آن علیرغم آسیب‌های جدید هنوز قابلیت نوسازی را دارد.

وسعت جغرافی و تنوع اقلیمی، نیروی کار نسبتاً ارزان و ماهر این صنعت در ترکیب با این واقعیت که هنوز ایران بعد از عربستان دارای بزرگترین ذخایر اثبات‌شده نفت خام است و بسیاری از ذخایر فسیلی و هیدروکربوری ایران هنوز حتی به آزمون هم گذاشته نشده، این مزیت اقتصادی را توجیه می‌کند.

چه سرمایه‌گذاری در صنعت نفت و گاز با آن حجم انبوه خود، در مناطق نفتی وسیع‌تر سودآورتر و کارآمدتر خواهد بود. بنابراین شرکت‌های فراملیتی ترجیح می‌دهند که سرمایه‌گذاری خود را متوجه مناطقی نمایند که از این مزیت وسعت، سابقه تاریخی، و بازار بزرگ برخوردار باشد. به ویژه اینکه بازار بزرگ و منطقه‌ای ایران می‌تواند جوابگوی بسیاری از نیازمندی‌هایی باشد که امکان فراهم آوردن آن در کشورهای رقیب حوزه خلیج فارس دشوارتر خواهد بود.

از منظر ایران، پروژه‌های نفتی آن قدر سرمایه‌بر هستند که بازار کوچک سرمایه در ایران، که بسیار هم ناکارآمد است، نمی‌تواند نیازهای صنعت نفت را بپوشاند. از این گذشته دولتی که از نابسامانی، بی‌انظباطی مالی و ریسک سیاسی و اقتصادی بالا رنج می‌برد، چگونه می‌تواند با اوراق قرضه سرمایه جمع کند.

نهادهای نظامی-امنیتی فاقد تجربه رقابت در بازار بین‌المللی، تخصص و یا کارآمدی هستند، و کارکردشان چیدن رانت و واگذار کردن قراردادهای نفتی به پیمانکاران دست چندم بود. این نهادها معمولاً با توجه به دسترسی به رانت اطلاعات، قدرت و سرمایه شرایط رقابت آزاد را از بین می‌بردند.

پیامد چنین امری فرار سرمایه و بخش خصوصی از صنعت نفت است. بنابراین هر چند از منظر کشورهای غربی و به‌خصوص امریکا و شرکت‌های چند ملیتی و همچنین ایران همکاری در صنعت نفت و گاز به توسعه و شکوفایی این صنعت انجامیده و به بازی برد-برد آنها منجر خواهد شد، اما کشورهای رقیب ایران در عرصه نفت و گاز به‌ویژه در حوزه خلیج فارس مزیت پیشین خود را برای غرب نخواهد داشت و با رقابت جدی روبه‌رو خواهند شد.

---------------------------------------------------------------------------
* احمد علوی اقتصاددان ساکن سوئد است.
XS
SM
MD
LG