لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۷:۱۱

حضور دولت‌آبادی در پراگ؛ وقتی «سیاست بر سر نویسندگان آوار می‌شود»


بیست و پنجمین دوره جشنواره نویسندگان پراگ، ۱۵ تا ۱۸ آبان ماه امسال، در کاخ سنای جمهوری چک در پراگ برگزار شد.

در این دوره از جشنواره که با موضوع اصلی «تجربه ترس» بر پا شده بود، محمود دولت‌آبادی از ایران، یشایی سارید از اسرائیل، و ساموئل شیمون از عراق، و همچنین شرکت‌کنندگانی از هلند، آمریکا و کشور میزبان حضور داشتند.

شرکت‌کنندگان علاوه بر داستان‌خوانی قرار بود در گفت‌وگوهایی که از قبل تحت عناوین ترس و جنگ به صورت جداگانه برنامه‌ریزی شده بود، شرکت کنند.

اما در روز اول این جشنواره ساعتی به آغاز برنامه گفت‌وگو بین سه نویسنده ایرانی، اسرائیلی و عراقی نمانده بود که برگزارکننده اعلام کرد محمود دولت آبادی گفته است در دو گفت‌وگو شرکت نخواهد داشت، بلکه ترجیحش تنها بر شرکت در گفت‌وگویی با عنوان جنگ است.

دولت‌آبادی ترجیح داد امسال تنها در گفت‌وگویی با موضوع جنگ شرکت کند
دولت‌آبادی ترجیح داد امسال تنها در گفت‌وگویی با موضوع جنگ شرکت کند

ذهنم به ۱۱ سال پیش سفر کرد. زمانی که در المپیک آتن شاهد کناره‌گیری آرش میراسماعیلی، جودوکار ایرانی، از مسابقه با حریف اسرائیلی‌اش بودم. میراسماعیلی که پرچم‌دار ورزشکاران ایرانی و شانس مسلم طلای ایران بود با اعلام مشکل پزشکی پیش‌آمده، از رویارویی با حریف اسرائیلی خود کناره‌گیری کرد.

اما همان لحظه به یاد آوردم یک بار از طهماسب مظاهری و ابراهیم شیبانی نمایندگان ایران در اجلاس بانک جهانی که در شهر دوبی برگزار شد، و میز کشور ایران به فاصله دو متری از میز نمایندگان کشور اسرائیل قرار داشت، عکاسی کردم. پس می‌شد با حضور نمایندگان اسرائیل در اجلاسی بین‌المللی، نمایندگان جمهوری اسلامی ایران نیز حاضر باشند و بازی روی میز سیاست این اجازه را به آنها می‌داد در صورتی که در امور مربوط به ورزش و فرهنگ این امر میسر نمی‌شود.

این بار نیز نه بر روی تشک کشتی، بلکه در میان نویسندگان حضور و گفت‌وگوی مستقیم با نمایندگانی از کشور اسرائیل همچنان معضلی اساسی خود را نمایان ساخت تا مخاطب سایه سنگین سیاست بر ادبیات و فرهنگ دو کشور را حس کند.

یشایی سارید از اسرائیل (راست)، و ساموئل شیمون از عراق دو میهمان جشنواره امسال پراگ بودند.
یشایی سارید از اسرائیل (راست)، و ساموئل شیمون از عراق دو میهمان جشنواره امسال پراگ بودند.

موضوعی که محمود دولت‌آبادی در پرسش و پاسخ جلسه کتابخوانی‌اش در روز دوم، و تشریح رابطه بین انسان، نویسنده و سیاست، بر آن تأکید داشت.

او گفت: «این رابطه درست مثل این است که آدمی زندگی می‌کند و خانه رویش آوار می‌شود. در حقیقت سیاست بر سر نویسندگان آوار شده است و این رابطه اصلاً دو طرفه نیست این رابطه یک سویه است. سیاست بر شما آوار می‌شود، بعد که آوار شد، راه باز می‌کند، بعد آدرس می‌دهد، بعد چه و چه و چه. منتها هوشمندی ما در این است که نمی‌خواهیم با سیاست یکه به دو کنیم. برای اینکه سیاست حرف روز است، امروز یک حرفی می‌زند فردا یک حرف دیگر، ولی ادبیات سخن انسان است».

در نهایت جلسه اول گروهی نویسندگان برای گفت‌وگو درباره ترس، بدون حضور محمود دولت آبادی برگزار شد و یشایی سارید، نویسنده اسرائیلی از حضور نداشتن محمود دولت‌آبادی در جلسه روز اول انتقاد کرد تا در روز دوم و در ابتدای جلسه داستان‌خوانی، دولت‌آبادی پاسخش را بدهد.

دولت‌آبادی ضمن عذرخواهی برای همزمانی قرار مصاحبه‌اش با جلسه مذکور، گفت: «دیروز بعد از ظهر من دو برنامه مصاحبه داشتم و نتوانستم در جمع باشم، عذر می‌خواهم و شنیدم که یک نویسنده عبری جمع ما از من گلایه کرده که نبودم. گلایه در زبان فارسی لفظ دوستانه است. گلایه در میان باشد، بهتر از آن است که سیاستمداران خشمگین روابط انسانی آدمیان را به هم بزنند و بدتر از آن این سیاستمداران بداندیش روی بام کشور ما ایران طیاره نظامی بفرستند. به هر حال من با تمام نویسندگان عالم احساس دوستی، برادری می‌کنم و سخن من همواره صلح بوده میان مردمان، و صلح و صلح. زیرا از جنگ جز ترس و نکبت و ویرانی و آوارگی هیچ چیز به دست نمی‌آید».

دولت‌آبادی در ابتدای جلسه داستان‌خوانی‌اش از «نویسنده عبری» عذرخواهی، ولی از سیاستمداران جنگ‌طلب انتقاد کرد.
دولت‌آبادی در ابتدای جلسه داستان‌خوانی‌اش از «نویسنده عبری» عذرخواهی، ولی از سیاستمداران جنگ‌طلب انتقاد کرد.

در پایان صحبت‌های دولت‌آبادی، نظر یشایی سارید را درباره اظهارنظر او جویا شدم. او از اینکه کارهای دولت‌آبادی را دنبال می‌کند، سخن گفت و همچنین از اینکه ناشر کتاب‌هایش در اسرائیل ناشری خوب است و همان ناشری است که کتاب «کلنل» دولت‌آبادی را به چاپ رسانده است.

اما وقتی دوباره از او درباره جمله‌ای که دولت‌آبادی بیان کرده بود پرسیدم، او گفت مگر آقای دولت‌آبادی چه گفت و با تعجب گفت که اصلاً این جمله را به یاد ندارد چرا که مترجم ممکن است جور دیگری ترجمه کرده باشد.

یشایی سارید گفت: «من نفهمیدم، من نشنیدم اما اگر ایشان این حرف را زد، می‌دانید ما نمی‌خواهیم ایران را بمباران کنیم. ترس واقعی این است که ایران ، اسراییل را بمباران کند. من فکر نمی‌کنم اسرائیل بخواهد ایران را یک دشمن طبیعی خود بداند. ما هیچ کاری با ایران نداریم».

بر خلاف اعلام رسمی که ابتدا از سوی برگزارکننده نام هر سه شرکت‌کننده در دو گفت‌وگو قید شده بود، این بار وب‌سایت جشنواره نام محمود دولت‌آبادی را از برنامه نشست اول، و نام یشایی سارید را از برنامه نشست دوم حذف کرده و نام جیمز گابه از امریکا به‌جای محمود دولت‌آبادی، و آرنون گرون‌برگ از هلند به‌جای یشایی سارید در نشست دوم قرار داده شده تا هیچ دیداری رسمی بین این دو نویسنده صورت نگیرد.

در نخستین برنامه اعلام شده از سوی فستیوال نام دولت‌آبادی و نویسنده اسرائیلی در دو برنامه در کنار هم قرار داشت.
در نخستین برنامه اعلام شده از سوی فستیوال نام دولت‌آبادی و نویسنده اسرائیلی در دو برنامه در کنار هم قرار داشت.

با این برنامه‌ریزی که حتی برگزارکننده نیز تمام جوانب ماجرا را سنجیده بود تا خطری برای محمود دولت‌آبادی ایجاد نشود، سؤال اینجاست آیا دولت‌آبادی با علم به اینکه یکی از شرکت‌کنندگان جلسه از اسرائیل است و همچنین قرار است در دو جلسه از پیش اعلام‌شده با وی و نویسنده عراقی شرکت کند، به این جشنواره آمده بود؟

یک هفته قبل از برپایی جشنواره نویسندگان پراگ، خبرگزاری ایسنا با اعلام خبری بدون اشاره به نام نویسندگان دیگر تنها به شرکت وی در فستیوال بین‌المللی ادبیات پراگ اشاره کرده و نوشته بود: دولت‌آبادی به همراه دو نویسنده از اروپا و آسیا در یک برنامه کتاب‌خوانی و گفت‌وگو شرکت می‌کند.

در انتهای جلسه داستان‌خوانی محمود دولت‌آبادی به جمله او فکر می‌کردم که با آن جلسه را به پایان برد: «ترسیدن از ترس، سنگین‌تر از خود ترس است، پس از ترس نباید ترسید».

اما ظاهرا همیشه نمی‌توان از ترس نترسید، حتی اگر موضوع جشنواره نویسندگان نیز همان «ترس» باشد.

XS
SM
MD
LG