نخستین سرشماری جمعیت عراق که پس از نزدیک به چهل سال انجام شده است، از افزایش قابل توجه جمعیت این کشور تا حدود ۴۵.۴ میلیون نفر حکایت دارد.
این موضوع را محمد شیاع السودانی، نخستوزیر عراق، در روز دوشنبه پنجم آذرماه اعلام کرد.
هدف از این سرشماری سراسری که طی روزهای گذشته انجام شد، بهروزرسانی اطلاعات جمعیتی و برنامهریزی برای آینده عنوان شده است.
یک سرشماری غیر رسمی که پانزده سال پیش انجام شده بود، جمعیت عراق در آن زمان را ۳۱.۶ میلیون نفر تخمین زده بود. به این ترتیب، با فرض درست بودن آن آمار، به نظر میرسد جمعیت این کشور طی پانزده سال، تقریباً یکونیم برابر شده است.
بر اساس نتایج اولیۀ سرشماری تازه، مردان و زنان از جمعیت فعلی این کشور، سهمی تقریباً برابر دارند.
سرشماری نفوس و جمعیت در عراق میتواند موضوع مناقشهبرانگیزی بهشمار آید؛ بهخصوص با توجه به تأثیر آن بر شیوۀ توزیع منابع، نحوۀ اختصاص بودجه و طرحهای توسعۀ ملی.
اقلیتهای قومی و مذهبی هم نگران بودند که کاهش مستند جمعیتشان، باعث کمتر شدن نفوذ سیاسی و منافع اقتصادیشان شود؛ بهخصوص با توجه به ساختار قومیتی تقسیم قدرت در این کشور.
به دستور دادگاه فدرال عراق، موضوعات مرتبط با قومیت و فرقه از سوالات سرشماری حذف، و در بخش اطلاعات مذهبی، تنها به سوالات کلی در حد مسلمان و مسیحی محدود شد.
به گفتۀ علی آرین صالح، مدیر کل سرشماری وزارت طرح و برنامۀ عراق، مرحلۀ بعدی این سرشماری طی هفتههای آتی انجام خواهد شد و اطلاعات گروههای مذهبی را هم شامل خواهد شد.
این نخستین سرشماری در عراق است که برای جمعآوری و تحلیل دادهها از فناوریهای پیشرفته بهره میگیرد. مسئولان این کشور امیدوارند که به این ترتیب، تصویر واضحتری از ترکیب جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی عراق بهدست بیاید.
نزدیک به ۱۲۰ هزار نفر در انجام این سرشماری دو روزه مشارکت و همکاری داشتهاند.
سرشماری دیگری که ۲۷ سال پیش انجام شد، مناطق کردنشین را شامل نمیشد و به همیندلیل، یک سرشماری ملی به حساب نمیآمد.
ایران و سایر کشورهای منطقه
علاوه بر عراق، بیشتر دیگر کشورهای منطقه هم طی سالهای اخیر شاهد افزایش جمعیت بودهاند. از جمله میتوان به عربستان سعودی اشاره کرد که در نزدیک به نیم قرن اخیر، شاهد شش برابر شدن جمعیتش، از حدود شش میلیون نفر به نزدیک ۳۷ میلیون نفر بوده است.
یا امارات متحده عربی که در همین دوره از کشوری با حدود ۳۰۰ هزار تن جمعیت، به کشوری ۱۰ میلیونی تبدیل شده است.
قطر، کویت، عمان و بحرین هم با الگوهایی کموبیش مشابه شاهد افزایش قابل توجه جمعیت خود بودهاند.
رفاه اجتماعی، امنیت اقتصادی، درآمد ناخالص ملی بالا و جذابیت سرمایهگذاری- که به نوبۀ خود، منجر به تبدیل این کشورها به نقاطی جذاب برای مهاجرت میشود- از جمله دلایل رشد جمعیت این کشورها محسوب میشوند.
در این میان اما ایران با شرایطی کاملاً متفاوت روبرو است. شرایط نابسامان اقتصادی، کاهش درآمد ناخالص ملی، امنیت پایین سرمایهگذاری و البته شرایط دشوار سیاسی و اجتماعی، دستبهدست هم داده و علاوه بر شتاب بخشیدن به سیل مهاجرت آنهم از سنین پایین، میل و توان ازدواج و بهخصوص فرزندآوری را در میان جوانان به شدت کاهش داده است.
با وجود همۀ تلاشها و سیاستگذاریهای تشویقی و تبلیغات حکومت برای افزایش زاد و ولد، کار به جایی رسیده است که وزیر بهداشت جمهوری اسلامی دربارۀ قرار داشتن کشور در آستانهٔ سقوط در «چاله و چاه جمعیتی»، هشدار میدهد.
محمدرضا ظفرقندی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ایران، اول آذرماه در یک نشست عمومی گفت: «نرخ باروری اکنون از ۲.۰۱ در سال ۱۳۹۵ به ۱.۶۶ رسیده و اگر به ۱.۱ برسد، در چاله و چاه جمعیتی گرفتار میشویم».
او همچنین هشدار داد که برای اولینبار نرخ تولد در سال ۱۴۰۳ به زیر یک میلیون نفر خواهد رسید.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، از بزرگترین طرفداران افزایش جمعیت ایران به شمار میآید و بارها خواستار کاهش سن ازدواج و افزایش نرخ فرزندآوری شده است.
جمعیت ایران در حدود نیم قرن اخیر، تقریباً سه برابر شده و از حدود ۳۰ میلیون نفر به بیش از ۸۹ میلیون نفر رسیده است. رشدی که در مقایسه با سایر کشورهای منطقه، از نرخ بسیاری پایینی برخوردار است.