علی رفیعی، طراح صحنه و لباس، نویسنده و کارگردان شناخته شدهٔ سینما و تئاتر ایران با اشاره به مشکلات امنیتی و قضایی که در سالهای اخیر برای تعدادی از فعالان هنرهای نمایشی ایران رخ داده میگوید بیرحمی زیادی در حق جوانهای ایران میشود.
آقای رفیعی که در تاریخ هنرهای نمایشی ایران نامی مطرح است، در گفتوگو با پادکست «صحنۀ» رادیو فردا، از قابل دوام نبودن شرایط فعلی در فضای هنرهای نمایشی ایران سخن گفت و یادآور شد که برخی هنرمندان تئاتر در سالهای اخیر نپذیرفتهاند در این شرایط کار کنند و کنار نشسته یا خانهنشین شدهاند یا کار دیگری میکنند.
او که بیش از پنج دهه در سطح اول هنرهای نمایشی ایران فعالیت کرده و بیش از ۱۵ نمایش را پیش و پس از انقلاب بهمن ۵۷ به روی صحنه برده و دو فیلم بلند سینمایی هم ساخته است، پس از اعتراضهای سال ۱۴۰۱ معروف به «زن، زندگی، آزادی» از حامیان هنرمندان معترض حوزهٔ تئاتر ایران بود و چند بار نیز در تجمع هنرمندان مقابل زندان اوین در اعتراض به بازداشت افرادی چون ترانه علیدوستی و حمیدرضا پورآذری و سهیلا گلستانی شرکت کرد.
آقای رفیعی که این روزها در پاریس برای کارهای درمانی به سر میبرد همراهیاش با هنرمندان معترض ایران را وظیفه و علاقهاش توصیف کرد و به رادیو فردا گفت: «خودم را از هیچکدام از هنرمندان ایران در هر رشتهای جدا نمیبینم. من یکی از آنها هستم که در ۸۶ سالگی با انرژی هرچه تمامتر دوست دارم و فکر میکنم یکی از الزامات و وظایف ماست که جدا از صحنه و سالن تئاتر، بتوانیم با اقشار جامعه مرتبط باشیم و مسائل و مشکلاتشان را دنبال کنیم و تا جایی که میتوانیم از آنها حمایت کنیم، چون فکر میکنم الان بیرحمی خیلی زیادی در قبال جوانهای ما میشود».
این کارگردان تئاتر و سینما در سالهای پیش از انقلاب در کنار اجرای چند نمایش، برای دورهای مدیریت تئاتر شهر تهران را برعهده داشت و پس از انقلاب نیز با نمایشهایی چون «عروسی خون»، «شازده احتجاب»، «کلفتها»، «در مصر برف نمیبارد»، «شکار روباه» و «یرما» تماشاگران بسیاری را به سالنهای نمایش کشاند. او که چند سالی است نمایشی را روی صحنه نبرده، میگوید قصد دارد هرچه زودتر به ایران بازگردد تا پیگیر اجرای نمایشنامه تازهاش به نام «آشپزخانه» شود که در صدد است آن را با حضور بازیگران جوانی از سراسر ایران، اجرا کند. او در ماههای گذشته کارگاههای آموزشی در چند شهر ایران برای آموزش جوانان و انتخاب برخی آنها برگزار کرد که در این میان از اجرای یکی از این کارگاههایش در شهر اصفهان جلوگیری شد.
آقای رفیعی در پاسخ به پرسشی درباره اجرای برخی آثار نمایشی به صورت زیرزمینی و بدون مجوز میگوید: «لااقل نیمی از آنها از ارزشهای لازم برخوردار هستند. ولی زمانی خواهد رسید که کارگردانها و بازیگران این گونه نمایشها از فعالیت در چنین سالنهایی احساس خفقان کنند. نمیشود مدت طولانی در این آثار فعالیت کرد. اما در عین حال ارزشمند هستند. من ارزش کاری که جوانها میکنند را نفی نمیکنم. بهتر است آنها در فضاهای بزرگتر و بهتری کار کنند. این تازه بخشی از فعالان تئاتری هستند که قبول کردند به این شکل کار کنند اما یک بخشی هم نپذیرفتهاند و کنار نشستهاند و خانهنشین شدهاند یا کار دیگری میکنند. ممکن نیست این شرایط دوام داشته باشد».
علی رفیعی در پاسخ به این سئوال که آیا قصد دارد نمایش تازهاش را مطابق قوانین سانسور حکومت از جمله رعایت حجاب اجباری بازیگران زن اجرا کند، گفت: برشت یک مقالهای دارد خطاب به کسانی که در شرایط محدود و پر از کنترل و ممیزی و سانسور زندگی میکنند. این مقاله به نام «هفت مشکل برای گفتن واقعیت» در کتابی که زمانی دکتر فرامرز بهزاد به پیشنهاد من به بهترین وجه ترجمه کرد، هست. این مقاله برای من خیلی آموزنده بود و میتواند برای هر فرد دیگری هم آموزنده باشد. خیلی از هنرمندان در جهان با شرایط ممیزی مواجه بودند و هستند. باید از شعار دادن، و از داد و فریاد کردن پرهیز کرد. اینها به درد هیچ اجرای تئاتری و سینمایی نمیخورد. باید عناصر واقعی را که در یک نمایشنامه یا یک فیلمنامه هست، درست به کار گیریم و آنها را به صحنه بیاوریم. منظور من کوتاه آمدن در محتوای واقعی آن آثار نیست. از چیزهایی که خیلی رو هستند و جنبه کلیشه یا شعار دارد باید پرهیز کنیم و بدانیم کجا داریم زندگی میکنیم. باید تا میتوانیم تلاش کنیم از چنگ سانسورچیان خارج شویم. چون اکثر این مسئولان ممیزی آدمهای اندیشمندی نیستند. آدمهای باسوادی نیستند. اینها بر چیزهایی انگشت میگذارند که اصلا مهم نیست، در حالی که چیزهای مهمتری در یک فیلمنامه یا نمایشنامه هست که اینها نمیتوانند تشخیص بدهند، ولی تماشاچی باهوش و تخیل سرشاری که دارد آنها را دنبال میکند».
علی رفیعی مطلوبترین دوران فعالیتش را زمانهایی توصیف کرد که فاصله بین کارهایش کم بود: زمانهایی در دوران فعالیتم مطلوب بود که فاصلهٔ زیادی بین کارهایم پیش نمیآمد. زمانی بین یک کارم تا کار بعدی هفت تا هشت سال فاصله میافتاد تا مجوز کارم داده شود ولی دورانی هم بود که هر دو یا سه سال، نمایشی روی صحنه بردم. همه نمایشهایی که روی صحنه آوردم برایم خاطرهانگیز بوده و با عشق و علاقه کار کردم. آخرین کارم «خانه برناردا آلبا» شش سال پیش اجرا شد که نمیدانم چه شد در میانهٔ اجرا از صحنه پایین کشیده شد. نگذاشتند ۶۵ اجرایی که در قرارداد بود کامل شود. این کار همراه با «شکار روباه» که آن هم از صحنه پایین کشیده شد از آثار موردعلاقهام هستند. ناکامیهایی داشتم اما این ناکامیها هیچوقت جلوی انرژی و عشقم به ادامهٔ کار را نگرفتند. الان هم امیدوارم بتوانم این کار تازهام را اجرا کنم و اگر بعد از آن بتوانم فیلمم را بسازم خیلی خوشحال میشوم.
گفتوگوی کامل با علی رفیعی را در پادکست «صحنه» بشنوید.