لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۱۱:۲۱

حمله موشکی ایران به اسرائیل برای پوتین چه سودهایی دارد؟


سربازان روسی با اعضای سپاه پاسداران در رزمایش مشترک در اقیانوس هند. بهمن‌ماه ۱۳۹۹
سربازان روسی با اعضای سپاه پاسداران در رزمایش مشترک در اقیانوس هند. بهمن‌ماه ۱۳۹۹

در پی حمله موشکی و پهپادی بی‌سابقه ایران به اسرائیل، روسیه پس از چندین ساعت سکوت، اولین واکنش رسمی خود را به این صورت صادر کرد: وزارت امور خارجه «نگرانی شدید» خود را در مورد «تشدید تازه و خطرناک تنش‌ها در منطقه» اعلام می‌دارد.

ممکن است محتوای این بیانیه چندان هم دور از واقعیت نباشد، زیرا تحلیل‌گران می‌گویند که شروع یک جنگ تمام‌عیار در خاورمیانه به نفع دولت ولادیمیر پوتین،‌ رئیس‌جمهور روسیه، نخواهد بود.

اما به نظر می‌رسد کرملین در حال حاضر خواهان تحولی در خاورمیانه است که بتواند از چند جهت به نفع پوتین تمام شود، به خصوص با توجه به جنگ جاری در اوکراین.

هانا نوته، یکی از همکاران ارشد برنامه اروپا، روسیه و اوراسیا در مرکز مطالعات راهبردی و بین‌المللی مستقر در واشینگتن در شبکه ایکس (توئیتر سابق) نوشت: «یک درگیری جدید در خاورمیانه و ورود این منطقه به قلمرو ناشناخته، بدون اینکه جنگی تمام‌عیار به راه بیفتد، بهترین اتفاقی است که می‌تواند در حال حاضر برای پوتین رخ دهد.»

و دلایل آن از این قرار است:

یکی این‌که، این درگیری جدید می‌تواند توجه جهانی را از جنگ اوکراین دور کند، به خصوص در زمانی که کی‌یف با چالش‌های بزرگی در خط مقدم جبهه روبه‌رو است و این چالش‌ها ممکن است در هفته‌ها و ماه‌های آینده بدتر هم شود.

روسیه اخیراً حملات خود به زیرساخت‌های انرژی اوکراین را از سر گرفته و شهرهایی مانند خارکیف و اودسا را بمباران می‌کند.

پیش از این قضایا، آغاز جنگ اسرائیل با گروه افراطی حماس در ماه اکتبر (که توسط ایالات متحده و اتحادیه اروپا به عنوان یک گروه تروریستی شناخته می‌شود) توجه جهانی را از جنگ اوکراین دور کرد و تلاش‌های غرب برای حمایت از برنامه دفاع از اوکراین را دشوارتر کرد.

شعله‌ور شدن درگیری جدید در خاورمیانه، چه به صورت اولین حمله آشکار و مستقیم ایران به دشمن دیرینه خود اسرائیل باشد و چه بالعکس، می‌تواند مشکلات اوکراین را دوچندان کند.

«فرصتی برای به چالش گرفتن»

برای کرملین، مزایای بالقوه‌ای که می‌توان از حمله ایران به اسرائیل به دست آورد، هم گسترده و هم کاملاً مشخص است.

از زمان آغاز تهاجم گسترده روسیه به اوکراین، پوتین در این دو سال، این جنگ را به عنوان بخشی از یک تقابل گسترده‌تر به تصویر کشیده است. جنگی که در آن روسیه به دنبال دفاع از خود و سایر نقاط جهان در مقابل غرب، به ویژه ایالات متحده است.

در این بازی برد و باخت، حمله ایران به اسرائیل می‌تواند در راستای تبلیغات کرملین باشد و به روسیه فرصتی برای تقویت داستان‌گویی خود در مورد علت جنگ در اوکراین و تقابلش با غرب بدهد.

ایهور سِمی‌وُلوس، مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه در کی‌یف، به «کارنت تایم»، شبکه روسی‌زبان که توسط رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی با همکاری صدای آمریکا اداره می‌شود، می‌گوید: «کشورهای موسوم به محور مقاومت، یعنی روسیه، ایران، کره شمالی و چین، این‌گونه برداشت می‌کنند که غرب تضعیف شده و سیاست‌های آمریکا دیگر نمی‌تواند امنیت متحدانش را تضمین کند.»

دیداری پر از لبخند. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه (سمت چپ) و همتای ایرانی او، ابراهیم رئیسی، در مسکو. اواخر سال گذشته میلادی.
دیداری پر از لبخند. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه (سمت چپ) و همتای ایرانی او، ابراهیم رئیسی، در مسکو. اواخر سال گذشته میلادی.

در نتیجه، به برداشت آنها، حمله ایران به روسیه و کشورهای همفکرش این فرصت را می‌دهد تا «این جهان تک‌قطبی را که پوتین، شی جین پینگ و علی خامنه‌ای زیاد از آن صحبت کرده‌اند، به چالش بکشند.»

هانا نوته، از مرکز مطالعات راهبردی و بین‌المللی بی‌ثباتی در خاورمیانه روز ۱۵ آوریل (۲۷ آوریل) در پاسخ به رادیو اروپای آزاد نوشت که این تنش جدید در خاورمیانه، «توجهات و منابع غرب را از اوکراین و جناح شرقی ناتو منحرف می‌کند، در میان متحدان منطقه‌ای آمریکا احساس ناامنی ایجاد می‌کند، و این باور را تقویت می‌کند که غرب نمی‌تواند منطقه را آرام نگاه دارد، یعنی همان برداشت‌هایی که بعد از جنگ غزه پیش آمد.»

«به طور خلاصه، بروز این بی‌ثباتی‌ها، این درک جهانی را تقویت می‌کند که جنگ در اوکراین یکی از جنگ‌های متعدد و مشکلی در میان انبوه مشکلات است؛ درکی که کرملین قدر آن را می‌داند.»

در عمل، حجم مشکلات و خود این حمله می‌تواند پشتیبانی از اوکراین را تضعیف کند و استدلال‌های طرفداران چنین حمایتی را مبنی بر اینکه سرنوشت غرب و جهان به جنگ اوکراین بستگی دارد، خدشه‌دار کند.

ابرهای تیره برفراز کنگره؟

به‌طور خاص، حمله اخیر ایران به اسرائیل، بر ابهامات موجود در مورد چشم‌انداز کمک‌های ایالات متحده به اوکراین می‌افزاید. حتی در زمانی که سرانجام احتمال تصویب قانون در این مورد در کنگره آمریکا بیشتر شده است.

تقریباً شش ماه پس از اینکه جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده، برای اولین بار بسته پیشنهادی شامل بیش از ۶۰ میلیارد دلار کمک غالباً نظامی به اوکراین و همچنین کمک به اسرائیل و سایر متحدان را ارائه کرد، مایک جانسون، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا از حزب جمهوری‌خواه، در اواخر ماه مارس اعلام کرده بود که قصد دارد در روزها یا هفته‌های آتی موضوع ادامه حمایت از اوکراین را حتمی کند.

اما هنوز مشخص نبود که جانسون دقیقاً چه چیزی را پیشنهاد می‌کند، چه تفاوت‌هایی با لایحه‌ای که در ماه فوریه با حمایت دو حزب در سنا تصویب شده بود، خواهد داشت و آیا او خواهد توانست از سد مخالفت سرسخت برخی هم‌حزبی‌های خودش با کمک تسلیحاتی به اوکراین بگذرد یا خیر.

جانسون در ۱۵ آوریل جزئیات بیشتری ارائه کرد و گفت که قصد دارد برای هر یک از سه بخش لایحه سنا (کمک به اسرائیل، اوکراین و تایوان و سایر متحدان) لایحه جداگانه‌ای ارائه دهد. او همچنین برای جلب نظر جمهوری‌خواهان مخالف، لایحه چهارمی را با سیاست‌هایی که مورد حمایت بسیاری از اعضای حزبش است، معرفی خواهد کرد. سرنوشت این بسته کمک هنوز مشخص نیست.

در جستجوی بی‌ثباتی

صرف نظر از نتیجهٔ جدال بر سر کمک‌های ایالات متحده، پوتین ممکن است حمله ایران به اسرائیل را فرصتی برای افزایش نفوذ مسکو در خاورمیانه بداند.
منطقه‌ای که به نظر می‌رسد از زمان به قدرت رسیدن پوتین در بیش از دو دهه گذشته، بازسازی قدرت روسیه در آن که پس از فروپاشی شوروی به شدت کاهش یافته بود، از اولویت‌های اصلی او بوده است.

جنگ روسیه با اوکراین، روابط این کشور با ایران را تقویت کرده و ایران با ارائه پهپادهای تهاجمی و فناوری ساخت آنها به این تهاجم روسیه کمک کرده است.

با این حال، پوتین سال‌هاست که به عنوان بخشی از تلاش‌هایش برای افزایش نفوذ مسکو در خاورمیانه و به چالش کشیدن نفوذ آمریکا، در تلاش بوده تا با دشمنان منطقه‌ای ایران مانند اسرائیل و کشورهای حوزه خلیج فارس مانند عربستان سعودی نیز روابط حسنه برقرار کند.

روابط روسیه با اسرائیل، اخیراً به دلیل گرایش بیشتر مسکو به سمت تهران و نوع واکنش کرملین به جنگ اسرائیل و حماس آسیب‌هایی دیده است.

اما ممکن است کرملین امیدوار باشد که علی‌رغم این آسیب‌ها، مناسبات چندوجهی روسیه در خاورمیانه بتواند در ماه‌ها یا سال‌های آینده نقش مهمی برای مسکو در منطقه ترتیب دهد.

خانم نوته در مصاحبه با رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی می‌گوید: «با توجه به نزدیکی فزاینده روابط روسیه و ایران، کرملین ممکن است به این نتیجه برسد که تشنج‌زایی‌های بیشتر جمهوری اسلامی، باعث ارزش بیشتر روسیه نزد کشورهای خلیج فارس و نفوذ بیشتر مسکو بر آنها می‌شود، چرا که کشورهای منطقه ممکن است مسکو (و پکن) را به عنوان تنها بازیگران دارای نفوذ در تهران ببینند و از آنها به عنوان میانجی برای مهار ایران کمک بخواهند.»

این رویکردی است که در دوران زمامداری پوتین بر روسیه به یک الگوی تکراری تبدیل شده است: ایجاد تنش و سپس ارائه راه‌حل برای آن به گونه‌ای که به نفع روسیه تمام شود. با این حال، همان‌طور که تحلیل‌گران در بحبوحه حمله حماس به اسرائیل و جنگ متعاقب آن در غزه ارزیابی کرده‌اند، مسکو خواهان جنگ تمام‌عیار بین اسرائیل و ایران نیست.

خانم نوته توضیح می‌دهد که چنین جنگی خطرات قابل توجهی برای روسیه به همراه خواهد داشت: حضور نظامی روسیه در سوریه را پیچیده می‌کند و ضربه به ایران می‌تواند بخشی از قدرت مسکو را در قبال اوکراین تضعیف کند.

علاوه بر این، «یک جنگ تمام‌عیار تقریباً به طور قطع به سیاست موازنه‌گری روسیه در منطقه پایان می‌دهد (هر چقدر هم که اکنون متزلزل شده باشد). این امر مسکو را مجبور به کج کردن وزنه به سمت یکی از طرف‌ها خواهد کرد.»

او در ادامه می‌گوید: با این‌که مسکو از زمان آغاز تهاجم گسترده به اوکراین، بیش از پیش به ایران و نیروهای نیابتی آن نزدیک شده است، «اما مطمئناً نمی‌خواهد کاملاً در کنار ایران قرار بگیرد.»

با استفاده از اطلاعاتی از گزارش «کارنت تایم»
XS
SM
MD
LG