لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۱۰:۲۴

آیا کسی منتظر واکنش خاتمی به اعتراض‌های اخیر است؟‌


خاتمی سال ۹۶ هم دو هفته بعد از اعتراض‌ها تلویحاً واکنش نشان داد و سکوت یا تأخیر او درباره اعتراض‌های اخیر غیرمعمول نیست
خاتمی سال ۹۶ هم دو هفته بعد از اعتراض‌ها تلویحاً واکنش نشان داد و سکوت یا تأخیر او درباره اعتراض‌های اخیر غیرمعمول نیست

در دو روز گذشته در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها انتقاداتی درباره سکوت محمد خاتمی، رئيس‌جمهور پیشین ایران درباره اعتراض‌های اخیر ایران مطرح شده است. این انتقادها را برخی حامیان خاتمی نیز در شبکه‌های اجتماعی بیان کرده‌اند.

آقای خاتمی در اعتراض‌های دی‌ماه ۱۳۹۶ که شباهت‌های زیادی به اعتراض‌های آبان‌ماه ۱۳۹۸ داشت، دو هفته پس از اعتراض‌ها، واکنش تلویحی به موضوع نشان داد.

البته در آن سال، مجمع روحانیون مبارز به ریاست محمد خاتمی، در ششمین روز اعتراض‌ها بیانیه‌ای داد و مردم معترض را «عناصر فرصت‌طلب و عوامل آشوبگر» توصیف کرد که با حمایت آمریکا، «مزدوران منطقه‌ای» و «تروریست‌های منافق» اقدام به خشونت و «قتل انسان‌های بی‌گناه» کردند.

این بیانیه لحنش کاملاً شبیه بیانیه‌های نهادهای حکومتی بود و بر پایه ارزیابی ناظران چه بسا برای دلجویی و دادن پالس موافق به حکومت صادر شده بود.

به روال آن سال،‌ می‌توان گفت تأخیر خاتمی در واکنش به رویدادها عجیب نیست و اگر در شرایط فعلی نهاد تحت نظر او بخواهد بیانیه‌ای صادر کند، بعید است که خطر کند و بیانیه‌ای متفاوت با بیانیه سال ۱۳۹۶ صادر کند، به‌ویژه این‌که در ماجرای امسال، آیت‌الله خامنه‌ای شخصاً وارد شد و هم از گران‌شدن بنزین دفاع کرد و هم اعتراض‌ها را کار دشمن خواند.

علاوه بر این، در میان معترضان روزهای اخیر ایران بعید است کسی منتظر اعلام نظر اصلاح‌طلبان باشد.

انتخابات مهم‌تر از اعتراضات است

اصلاح‌طلبان در ماه‌های گذشته بارها با اشاره به شرایط خاص کشور، برنامه‌ریزی و رایزنی‌های مفصلی برای انتخابات مجلس شورای اسلامی انجام داده‌اند. آنها امیدوارند که در این شرایط بتوانند مجوز ورود تعداد بیشتری از نیروهای خود به مجلس شورای اسلامی را بگیرند.

اگرچه رد شدن از گردنه نظارت استصوابی شورای نگهبان نیازمند موضع‌گیری منفی علیه رویدادهایی چون دی ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ است ولی در کلیت ماجرا، هیچ دلیل و نشانه‌ای از تغییر تصمیم کلی نظام سیاسی و میدان دادن بیشتر به اصلاح‌طلبان دیده نمی‌شود که موضع‌گیری در روزهای کنونی بتواند احتمالش را افزایش دهد. نظام سیاسی آن‌ها را در حاشیه هسته قدرت و در حد برخورداری از برخی منافع در لایه‌های میانی حکومت می‌خواهد و در قبال آن هم به ابراز وفاداری محدود قانع شده است.

اما با وجود احتمال ضعیف تغییر نظر نظام سیاسی نسبت به اصلاح‌طلبان، آنان کماکان با خوش‌بینی ترجیح می‌دهند این یکی دوماه باقی‌مانده تا انتخابات را با آرامش سپری کنند تا به پروژه کلان انتخاباتی‌شان آسیب بیشتری وارد نشود.

از همین منظر در روزهای اخیر وقتی بیانیه‌ای با امضای ۷۷ نفر از اصلاح‌طلبان در حمایت از معترضان منتشر شد، حزب سازندگی از آن اعلام برائت کرد و سخنگوی این حزب نسبت به تأثیر منفی احتمالی این حرکت‌ها هشدار داد.

در حال حاضر برای برخی اصلاح‌طلبان که نقش مهمی در تصمیم‌سازی‌ها دارند، انتخابات مهم‌تر از اعتراضات است. در همین روزهای تند و پرخبر اعتراض، رصد برخی مصاحبه‌ها و اظهارنظرها نشان می‌داد که چگونگی کارکرد سامانه انتخاباتی داخلی اصلاح‌طلبان (سرا) سوژه جذاب‌تری برای این طیف است.

کسی در خیابان اصلاح‌طلبان را صدا نمی‌زند

در سال ۱۳۹۶، عمده اصلاح‌طلبان عامل اصلی اعتراض‌ها را مخالفان دولت روحانی در مشهد می‌دانستند و می‌گفتند این رویدادها برای زمین زدن دولت روحانی طراحی شد ولی در ادامه کنترل آن از دست مخالفان دولت خارج شد و مخالفان حکومت بر آن سوار شدند.

همین طیف در تحلیل ماهیت اعتراض‌ها، سر دادن شعارهایی چون «اصلاح‌طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» را بی‌اهمیت جلوه دادند و از توانمندی نظام برای مهار و سرکوب اعتراضات سخن گفتند.

تحلیل خاص اصلاح‌طلبان از ماهیت اعتراض‌ها این بود که هدف اول، زمین زدن دولت روحانی و هدف دوم، حذف اصلاح‌طلبان از عرصه اجتماعی بوده است، و با این استدلال، اعتراض‌های ۹۶ را زمین بازی خود نمی‌دانستند. این تحلیل شکل‌دهنده نوع واکنش آنها به رویدادهای سال ۱۳۹۶ بود، هم از ورود به آن پرهیز کردند و هم در تحلیل آن، تا حدود زیادی هم‌منظر و ‌هم‌موضع حکومت بودند.

در تحلیل اعتراض‌های سال ۱۳۹۸ اما پیش‌فرض‌های اولیه وجود ندارد. دولت خودش موافق گران‌کردن بنزین بوده است، اعتراض‌ها از یک نقطه خاص شروع نشده است، تمرکز شعارها بر روی نفی رهبر جمهوری اسلامی و کلیت نظام بوده و طیف‌های مختلف اجتماعی در آن حضور داشته‌اند. بنابراین اصلاح‌طلبان نمی‌توانند آن را پروژه مخالفان دولت یا بخشی از نظام بدانند. اما هنوز دلایل کافی برای سکوت و عدم ورود به موضوع دارند.

تحلیل شعارهای معترضان در آبان ۱۳۹۸ نشان می‌دهد که آنها در نشانه‌گیری عاملان وضع موجود همه اجزای حکومت را مقصر می‌دانند ولی برخلاف سال‌های پیش، آلترناتیو آنها برای درست کردن وضعیت، اصلاح‌طلبان نیستند.

شعار «اصلاح‌طلب-اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» در اعتراض‌های اخیر سر داده نشد ولی کسی هم در خیابان، اصلاح‌طلبان یا حتی رهبران جنبش سبز را برای تغییر و جانشینی صدا نزد.

مردم معترض به دلایل مختلف مخاطب خود برای تغییر را اصلاح‌طلبان نمی‌دانند یا به این نتیجه رسیده‌اند که از دست اصلاح‌طلبان کاری بر نمی‌آید. در این شرایط طبیعی است که اصلاح‌طلبان با خود بگویند وقتی کسی ما را صدا نمی‌زند، چرا باید پاسخ بدهیم.

پاسخ ندادن یا پاسخ توام با تأخیر و مبهم می‌تواند خسارت‌هایی برای هر نهاد سیاسی به بار آورد ولی با توجه به اینکه نگاه برخی اصلاح‌طلبان در حال حاضر بیش از اینکه به مردم معطوف باشد، به رهبر و حکومت دوخته شده، به نظر می‌رسد آنها در هزینه-فایده، جلب توجه حکومت را مفید‌تر می‌دانند.

علاوه بر این، از نظر اخلاقی هم بسیاری معتقدند که یک نهاد سیاسی باید در قبال کشتار معترضان توسط حکومت واکنش نشان دهد ولی ملاحظه کارنامه و زندگی بسیاری از سیاستمداران اصلاح‌طلب و غیر اصلاح‌طلب نشان می‌دهد رعایت اخلاق در سیاست زمانی معنا می‌دهد که امتیازی در قبال آن کسب شود. اخلاق در سیاست، مبنا نیست، یک کارت بازی است.

حکومت هم منتظر اصلاح‌طلبان نیست

این درست است که موضع‌گیری اصلاح‌طلبان علیه معترضان می‌تواند حکومت را به صورت موردی خشنود کند ولی در کلیت ماجرا، جمهوری اسلامی چندان خود را نیازمند یا منتظر موضع‌گیری اصلاح‌طلبان نشان نداده است. فرماندهان سپاه در روزهای اخیر گفته‌اند که اعتراض‌ها را با سرعت و قدرت بیشتری نسبت به سال ۱۳۹۶ سرکوب کرده‌اند. آن‌ها خود را در اوج توانایی می‌بینند یا تبلیغ می‌کنند و نیازی به حامی ندارند. سرکوب اعتراضات دعوت به انتخابات نیست که اصلاح‌طلبان بتوانند تنورش را گرم کنند.

وقتی معترضان یا حکومت، برای به راه انداختن یا جمع‌کردن اعتراضات، نیازی به اصلاح‌طلبان ندارند، یک پیامد آن می‌تواند این باشد که کمتر کسی از میان «مردم معترض یا حاکمیت سرکوب‌گر»، منتظر موضع‌گیری آنهاست. به عبارت دیگر چه معترضان و چه حکومت، اعتبار و توان اصلاح‌طلبان را در چنین رویدادهایی تمام‌شده می‌دانند.

تفسیر این عبارت الزاماً پایان عمر سیاسی اصلاح‌طلبان نیست، بلکه نشان‌دهنده این واقعیت است که باید در انتظارات از اصلاح‌طلبی و اصلاح‌طلبان به نوعی که در دو دهه اخیر می‌شناسیم، احتیاط بیشتری به خرج داد.

برخی اصلاح‌طلبان در حکومت هستند، برخی حامی حکومت و خواهان ورود به حکومت، برخی خارج از حکومت و برخی مغضوب حکومت. در همین حال، در میان اصلاح‌طلبان درباره رفتارهای انتخاباتی، نوع تعامل با حاکمیت و ساختار تشکیلاتی، اختلافات مهمی بروز کرده است.

این آشفتگی و اختلافات باعث شده است که این طیف پاره‌پاره نه اکنون از قدرت تمرکز برخوردار باشد، نه قابلیت و قدرت هماهنگی داشته باشد و نه اعلام موضعش از نظر بسیاری از مخالفان حکومت و مردم معترض، واجد ارزش و امتیاز مهمی باشد.

XS
SM
MD
LG