بیش از ۵۰۰ تن از افرادی که خود را «دلسوزان کشور» و از خانوادههای کشتهشدگان و مجروحان جنگ عراق و ایران معرفی کردهاند، از تصمیم برای برگزاری تجمع در آستانهٔ پانزدهمین سال حصر خانگی رهبران اعتراضات ۸۸، موسوم به جنبش «سبز»، خبر دادند.
زهرا رهنورد، میرحسین موسوی و مهدی کروبی، رهبران اعتراضات به نتایج انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸، از ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ خورشیدی در حصر خانگی به سر میبرند.
از خلال اظهارات مقامات ایران از جمله فرمانده پیشین نیروی انتظامی چنین برداشت شده که حصر خانگی این سه نفر به فرمان علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، اجرایی شده است.
همزمان روایتی از زهرا رهنورد، از نحوۀ بازداشت خود و همسرش میرحسین موسوی و حملۀ شبانۀ مأموران امنیتی به منزل آنها در ۲۴ بهمن ۱۳۸۹ منتشر شده است.
در فراخوان و بیانیهای که با درخواست پایان حصر و اعلام تجمع به این منظور منتشر شده است، آمده که حصر میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی باید پایان یابد، و امضاکنندگان برای تحقق این درخواست، به شکل «قانونی و مسالمتآمیز» تجمع خواهند کرد.
بیش از چهار هزار و ۶۰۰ کنشگر سیاسی و مدنی نیز با راهاندازی «پویش تقاضای رفع حصر»، از این فراخوان حمایت کردهاند.
در بیانیۀ امضاکنندگان بیانیهٔ فراخوان تجمع، با بیان اینکه «اعتراض حق قانونی همه مردم است»، آمده که حصر رهبران جنبش سبز «مصداق بارز نقض اصول قانون اساسی جاری کشور و حقوق انسانی حصرشدگان» است.
در این بیانیه با اشاره به مشکلات و معضلات فعلی مردم ایران آمده است: «ادامهٔ وضعیت فعلی ممکن است به انهدام بنیانهای کشور بیانجامد.»
کارزاری نیز برای رفع حصر موسوی، کروبی و رهنورد راهاندازی شده بود که به فاصلۀ کوتاهی، امضاهای آن از ۱۷ هزار تن فراتر رفت.
اردشیر امیرارجمند، مشاور ارشد میرحسین موسوی که در فرانسه به سر میبرد، در واکنش به توقیف این حرکت از سوی جمهوری اسلامی در کمتر از ۴۸ ساعت، نوشته که این اقدام «نشانۀ ترس نظام از مردم است».
روایت زهرا رهنورد از آغاز حصر خانگی؛ «زمان و مکان برزخی»
زهرا رهنورد، از رهبران جنبش سبز، در پانزدهمین سالگرد حصر خانگی خود و موسوی و کروبی، روایت کرده که چهارده سال پیش و در اولین شب این حصر، «مردانی ناشناس و نقابدار ناگهان از پشت سر» به او و همسرش، میرحسین موسوی، حمله کردند.
در این روایت که روز ۲۴ بهمن ۱۴۰۳ با عنوان «زمان و مکان برزخی» در وبسایت «کلمه»، نزدیک به او و موسوی منتشر شد، آمده که مأموران امنیتی در آن شب «چشمبند و دهانبند بر سر» او و میرحسین موسوی کشیده و به پای آنها «زنجیرهای سنگین» بستند.
این فعال سیاسی در ادامه نوشت در آن شب «دهها مأمور» با «چهرههایی خشن و بیرحم» منزل شخصی آنها در کوچهٔ اختر را تصرف کردند و یک ون سفید نیز مدخل ورودی کوچه را بست.
به نوشتهٔ زهرا رهنورد، پس از آن مأموران قفلها و کلیدهای خانه را تعویض، خانه را «زیر و رو» و بر روی دیوار نیزههای بلند نصب کردند.
در این روایت آمده که کتابها، آثار هنری مانند نقاشیها و مجسمهها، مدارک سیاسی و وسایل شخصی موجود در خانه نیز توسط مأموران جمعآوری شد.
خانم رهنورد در ادامه نوشته که جمهوری اسلامی قرار بود آنها را همراه با مهدی کروبی و همسرش فاطمه کروبی، با عنوان «سردستههای فتنهگران در اعماق سرنوشت کشور سربه نیست کند.»
تلاش برای «پنهان کردن حصر زنان»
زهرا رهنورد در روایت خود به ابعادی از برخورد مأموران با او به عنوان یک زن نیز اشاره کرده است.
او گفته که حکومت جمهوری اسلامی «مواظب» بوده که در زمینهٔ حصر از او و فاطمه کروبی، همسر مهدی کروبی، دیگر رهبر جنبش سبز، نامی نبرد یا شاید زندانی بودن یک زن برای مقامات حکومتی «بیاهمیت و غیرقابل ذکر» بود.
او افزوده است: جمهوری اسلامی میخواهد «زنان زندانی همچنان گمنام و بینام و نشان در زندانها بپوسند، یا اصلا مبادا آوازۀ مقاومتشان موجب جهتگیریهای اعتراضی جوانان و زنهای دیگر شود».
خانم رهنورد همچنین به تلاش مأموران برای «تفکیک جنسیتی» در حصر اشاره کرد و نوشت از او خواسته شد به سمت دیگر ساختمان که در آن مأموران زن هستند، برود، که او با این مسئله مخالفت کرده است.
این فعال سیاسی همچنین با «آزادیخواه» خواندن خود، مدعی شده که «از ابتدای انقلاب» با حجاب اجباری مخالف بوده است.
مأموران «خشن» با ادبیاتی شبیه به «ربات»
خانم رهنورد تصریح کرده که ساعاتی پیش از شروع حصر و در روز اعتراضات ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ در زمانی که خواسته است به این راهپیمایی که با فراخوان میرحسین موسوی و مهدی کروبی برپا شد، بپیوندد، مأموران از خروج او از کوچه جلوگیری کردند.
زهرا رهنورد با بیان اینکه یک ون سفید داخل خیابان و ابتدای کوچه را بسته بود، نوشت مأموران لباس شخصی به همراه یک مأمور قضایی «تشرزنان» و با ادبیاتی مانند یک «ربات»، با اسلحه او را تهدید کرده و حتی به سینهٔ او کوبیدند.
این فعال سیاسی با بیان اینکه نهادهای امنیتی خانهٔ آنها را پس از آن شبیه زندانهایی چون «گوانتانامو»، «بگرام»، «آلکاتراز» و «باستیل» کردند، نوشت همهٔ این زندانها را «یک صاحبکار» یعنی «جناب قدرت» ساخته است.
میرحسین موسوی و مهدی کروبی، دو نامزد انتخابات مناقشهبرانگیز ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸، پیروزی محمود احمدینژاد در آن انتخابات را نتیجهٔ «تقلب در شمارش آراء» و «مداخله نهادهای نظامی» عنوان کردند.
در پاسخ به درخواست آنها برای برگزاری راهپیمایی در ۲۵ بهمن سال ۱۳۸۹، دهها هزار تن در تهران و دیگر شهرهای ایران دست به تظاهرات زدند که با سرکوب شدید نیروهای امنیتی و بازداشتهای گسترده همراه شد.
همچنین تلاش میرحسین موسوی و مهدی کروبی برای پیوستن به راهپیمایان ناکام ماند.