لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۱۲ بهمن ۱۴۰۳ تهران ۱۵:۴۳

آیا خامنه‌ای برای پیشبرد سیاست دوگانه‌اش به ظریف نیاز دارد؟


طبیعی است که سیاست ظریف مطلوب نگاه راهبردی خامنه‌ای نیست، اما به‌عنوان یک تهدید ماندگار نیز محسوب نمی‌شود و اختلافات در این حوزه قابل تحمل است
طبیعی است که سیاست ظریف مطلوب نگاه راهبردی خامنه‌ای نیست، اما به‌عنوان یک تهدید ماندگار نیز محسوب نمی‌شود و اختلافات در این حوزه قابل تحمل است

مصاحبهٔ محمد جواد ظریف، معاون راهبردی رئیس‌جمهور ایران، با فرید زکریا، مجری شبکهٔ سی‌ان‌ان، در اجلاس ۲۰۲۵ داووس دور جدیدی از منازعات را در درون بلوک قدرت رقم زده است.

اصول‌گرایان از سخنان او دربارهٔ شکست‌شان در انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم و احتمال وقوع جنگ در خاورمیانه در صورت رئیس‌جمهور شدن سعید جلیلی، به شدت برآشفته شده و خواهان کنار گذاشتن او از دولت مسعود پزشکیان شده‌اند.

سعید جلیلی، به‌ویژه، با تأکید بر لزوم ورود نهادهای امنیتی به این موضوع، دریچهٔ جدیدی به این انتقادات باز کرده است. همچنین تجمعاتی با حضور افراد محدود در تهران و اصفهان برگزار شده که اتهامات سنگینی را به وزیر خارجه پیشین نسبت داده‌اند.

از روزی که ظریف پس از استعفای اولیه، به معاونت راهبردی پزشکیان بازگشت، اصول‌گرایان، از جمله محمدباقر قالیباف، خواهان کناره‌گیری او به دلیل تعارض با قانون «ممنوعیت انتخاب یا انتصاب مقامات و مدیران دارای تابعیت مضاعف و مرتبط با کشورهای خارجی» هستند. فرزندان محمد جواد ظریف به دلیل تولد در خاک آمریکا، تابعیت قهری دارند. به نظر می‌رسد پزشکیان با کسب چراغ سبز از خامنه‌ای، این انتصاب را انجام داده است.

پزشکیان برای تمامی انتصابات خود از نهادهای امنیتی و اطلاعاتی استعلام گرفته و در نتیجه، احکام لازم را صادر کرده است. بعید به نظر می‌رسد که انتصاب ظریف از این قاعده مستثنی باشد. نهادهای اطلاعاتی نیز تا کنون نسبت به مسئولیت دولتی او حساسیتی نشان نداده‌اند.

به‌‌رغم همه تلاش‌های مخالفان، جواد ظریف به فعالیت خود ادامه داده و در برخی موارد به نمایندگی از دولت صحبت می‌کند. او همچنین کنفرانس «وفاق ملی» را برگزار کرده است. با توجه به این وضعیت و رفتار پزشکیان، بعید به نظر می‌رسد که رئیس‌جمهور ایران تحت فشارها، او را کنار بگذارد.

سخنان خامنه‌ای در مراسم سالروز «بعث پیامبر اسلام»، این تصور را تقویت کرد که محمدجواد ظریف در واقع نمایندهٔ نظام است و اظهارات او در داووس، با تأیید رهبری انجام شده است.

در این سخنان، اشاره خامنه‌ای به امکان مذاکره و معامله با افرادی که «خبیث» توصیف شده‌اند، در صورت آگاهی از واقعیت‌ها، با سخنان ظریف هم‌خوانی دارد.

کارنامهٔ ظریف، که رابطهٔ پیچیده‌ای با خامنه‌ای دارد و پیشرفت او در ساختار قدرت جمهوری اسلامی به حمایت‌های ویژه رهبر جمهوری اسلامی وابسته است، نشان‌دهندهٔ اعتقاد او به سیاست خارجی ایدئولوژیک و ضد غربی است.

ظریف آمریکا را «شیطان بزرگ» می‌داند، اما تفاوت او با اصولگرایان در روش اجرایی و تأکید بر کاهش هزینه‌های تقابل و پراگماتیسم است. اگرچه رویکرد ظریف به‌طور نسبی تعارض کمتری با دکترین سیاست خارجی مبتنی بر منافع ملی دارد، اما در نهایت او نیز بخشی از جمهوری اسلامی به شکل کلاسیک آن است.

با در نظر گرفتن مجموعهٔ صحبت‌های ظریف در داووس، می‌توان دریافت که او تلاش داشته تا اطلاعات نادرستی از جامعهٔ ایران به افکار عمومی غربی ارائه دهد و مشروعیت جمهوری اسلامی را تقویت کند. او اقتدارگرایی شدید حاکم بر ایران را «دموکراسی» توصیف کرده و دستاوردهای حاصل از مبارزات مردم ایران در زمینهٔ کاهش حجاب اجباری را به حساب «عقلانیت نظام» و «توجه به خواست مردم» گذاشته است.

رویکرد مثبت ظریف نسبت به مذاکره لزوماً به معنای آسان‌سازی توافق با ترامپ نیست؛ بلکه این موضع در راستای استراتژی «صبر استراتژیک نظام» و امید به گذار و سپری شدن چهار سال دوم ریاست‌جمهوری ترامپ است. هدف او این بوده که با ایجاد فشار بر کشورهای غربی، آن‌ها را به پذیرش شرایط مورد نظر جمهوری اسلامی وادار کند.

بررسی سوابق ظریف نشان می‌دهد که او نگاه ایدئولوژیک و ارزشی جمهوری اسلامی را به جای آرمان‌ها، در سیاست خارجی کشور قرار می‌دهد و به این نتیجه‌گیری نادرست می‌رسد که بین آرمان‌گرایی و منافع ملی تعارضی وجود ندارد. او همواره با تحریف افراطی واقعیت‌ها در ایران، مدعی است که جمهوری اسلامی بازیگری «ضدهژمون» است، در حالی که جمهوری اسلامی با هژمونی غرب مشکل دارد و هیچ تعارضی با هژمونی چین و روسیه ندارد و همچنین به دنبال هژمونی در منطقه و مناسبات استعماری در کشورهای هدف است.

در بن‌بستی که نتیجهٔ منطقی رویکرد متعارض اوست، ظریف ناگزیر می‌شود تا وجه ارزشی و آرمانی نظام را در حوزهٔ دیپلماسی نادیده بگیرد یا کم‌رنگ کند. این موضوع دلیل اصلی حملات اصولگرایان افراطی و حامیان یکه‌سالاری خامنه‌ای است که قرائت محافظه‌کارانه و عمل‌گرایانه او از سیاست خارجی آرمانی را تهدیدی برای استحالهٔ نظام ارزیابی می‌کنند.

خامنه‌ای نیز در این مقطع برای پیشبرد سیاست دوگانه‌اش به ظریف نیاز دارد. با این حال، طبیعی است که سیاست ظریف مطلوب نگاه راهبردی او نیست، اما به‌عنوان یک تهدید ماندگار نیز محسوب نمی‌شود و اختلافات در این حوزه قابل تحمل است.

توجه بیشتر ظریف به عمل‌گرایی و حمله به رقبای خود، مشکلاتی را ایجاد کرده که ممکن است حملات منتقدان درون حکومتی آن را مهار کنند. البته این وضعیت ممکن است به‌گونه‌ای پیش برود که تعادل به هم بخورد و منجر به خروج زودهنگام ظریف از دایره تأثیرگذاری در حوزهٔ رسمی نظام شده و او دوباره خانه‌نشین شود.

نظرات نویسندگان در یادداشت‌ها لزوماً بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.
XS
SM
MD
LG