حدود دو سال از عادیسازی روابط ایران و عربستان سعودی، که با میانجیگری چین ممکن شد، میگذرد. دو سالی که منطقهٔ خاورمیانه شاهد تحولات متعددی بوده است؛ از جنگ در نوار غزه تا درگیری مستقیم بین ایران و اسرائیل.
امروز خصوصاً با روی کار آمدن دونالد ترامپ در ایالات متحده، نه تنها آرایش سیاسی و استراتژیک در منطقه، بلکه در سطح بینالمللی در شرف تغییر و تحول است و به نظر میآید ریاض در این میان آمادهٔ نقش آفرینی پررنگ میشود.
عربستان سعودی قرار است میزبان یکی از مهمترین تحولات دیپلماتیک سالهای اخیر باشد؛ دیدار رهبران ایالات متحده و روسیه. اما آیا نقشآفرینی عربستان میتواند از این نیز فراتر برود، و این کشور موقعیتی کلیدی در حلوفصل اختلافات تهران و واشینگتن هم داشته باشد؟
روابط تهران- ریاض، نقش این کشور در منطقه و چشمانداز این تحولات دیپلماتیک را با عبدالعزیز صقر، یکی از مهمترین نامهای حوزه تحلیلی در عربستان سعودی و مدیر اندیشکده تحقیقاتی «خلیج» بررسی کردهایم.
در مقایسه با یک دهه پیش، به نظر میرسد که ما در فضای بسیار متفاوتی در رابطه با مناسبات ایران و عربستان قرار داریم. حتی مقامات ایرانی و عربستانی را میبینیم که با هم در هواپیما سلفی میگیرند! این تغییر چقدر واقعی و به نظر شما چقدر پایدار است؟
عربستان سعودی همیشه در قبال ایران موضع بسیار محکمی داشته است، یعنی همیشه عربستان میگوید نظام سیاسی و رژیم ایران انتخاب مردم ایران است. ما هیچ کاری نداریم، هر انتخابی که مردم ایران دوست دارند، داشته باشند. دوم، ما دوست داریم ایران را باثبات ببینیم و برای مردم ایران رفاه میخواهیم. و این به دولت ایران بستگی دارد که چگونه این وضعیت را مدیریت کند.
هر گونه تشدید تنش در منطقه به نفع ایران یا عربستان سعودی یا بقیه کشورهای خلیج (فارس) نیست. منطقه میتواند از روابط خوب با ایران منتفع شود. عربستان سعودی از پذیرش استفاده از آسمان یا خاک خود برای هرگونه حملهٔ نظامی علیه ایران خودداری کرده و از هیچ حملهٔ نظامی علیه ایران حمایت نمیکند. با این حال، عربستان سعودی قاطعانه میگوید اگر ایرانیها میخواهند به برنامهٔ صلح آمیز هستهای ادامه دهند، این تصمیم آنهاست. اما آنها باید از توافقی که امضا کردهاند تبعیت کنند و مطمئن شوند که هیچ انحرافی از استفاده از این برنامهٔ هستهای صلحآمیز نباشد و این برنامه نظامی شود.
و البته در عربستان سعودی این گرایش هم وجود دارد که اگر برنامهٔ هستهای ایران نظامی شود، عربستان هم به آن سمت خواهد رفت.
قبلاً ولیعهد گفته بود اگر ایران تصمیم بگیرد برنامهٔ خود را نظامی کند، ما باید از گزینههای مختلف خود استفاده کنیم و یکی از گزینهها، داشتن چتر هستهای توسط یک قدرت جهانی است و یا ساخت برنامه محلی خودمان که مثلا استفاده دوگانه داشته باشد یا چیزی شبیه آن. اما قبول یک بازدارندگی نظامی هستهای در منطقه خوب نیست. ما در سال ۲۰۰۴-۲۰۰۵ یک پروژهٔ بزرگ بسیار مهم، منطقه خلیج (فارس) عاری از سلاح کشتار جمعی، را ارائه کردیم و در آن زمان از ایران دعوت کردیم که به آن گوش دهد و در آن شرکت کند.
و یک تمایلی از سوی ایران دیده میشد.
بله، ایران علاقهمند بود اما بعد تغییر کردند. گفتند نه، ما خلیج (فارس) نمیخواهیم، ما خاورمیانه میخواهیم. و در خاورمیانه به این معنی است که شما باید اسرائیل را درگیر کنید و اسرائیل همیشه مدعی خواهد شد که ما امضاکننده پیمان انپیتی (منع گسترش سلاح هستهای) و پروتکل الحاقی نیستیم.
ایران و بقیه کشورهای خلیج (فارس) انپیتی را امضا کردهاند و برخی از آنها نیز پروتکل الحاقی را امضا کردهاند. معمای بزرگ امروز این است که من فکر میکنم تنها فشاری که اسرائیل و آمریکا علیه ایران اعمال میکنند، هستهای، و تصور نظامیسازی برنامه هستهای است و ایران همه سیگنالهای مثبتی را که گاهی لازم است ارسال کند، ارسال نمیکند. آنها سعی میکنند بر سطح غنیسازی که به آن رسیدهاند تأکید کنند، توافق انپیتی و سطح زیر پنج درصدی که باید به آن پایبند باشند را شکستهاند. میگویند ۶۰ درصد تولید میکنیم.
برخی گزارشها حاکی است که آنها در مقطعی به نزدیک نود درصد رسیدهاند. بنابراین همیشه این طور است که سیگنالی که از ایران میآید تضمینی برای صلحآمیز بودن این برنامه به سعودیها نمیدهد.
آیا عربستان مایل است در اینجا نقشی ایفا کند تا به ایران انگیزه دهد که به سمتی حرکت کند که ثبات بیشتری به ارمغان بیاورد؛ به عنوان مثال، وقتی نوبت به روابط اقتصادی میرسد، ما شاهد اتفاقات زیادی در این زمینه نیستیم.
درست است، اما دلیل آن تحریمی است که علیه ایران وجود دارد و آمریکاییها حاضر به اعمال تحریم ثانویه هستند. ما روابط را در مارس ۲۰۲۳ عادیسازی کردیم، بین دو کشور دیپلمات مبادله شده است و در ریاض، برای اولین بار، مؤسسه دیپلماتیک وزارت خارجه ایران از مؤسسه دیپلماتیک وزارت خارجه عربستان سعودی در ریاض بازدید کرد.
هر کاری که بتوانیم انجام دهیم، انجام میدهیم. اما وقتی صحبت از گسترش روابط تجاری و سرمایهگذاری میشود، موضوع تحریم وجود دارد که باید با آن روبرو شویم. و آمریکا همیشه تحریم ثانویهٔ خود را خواهد داشت. و اگر اعمال شود میتواند به همه آسیب برساند و سودی نداشته باشد. پس باید چکار کنیم؟
ما نیاز به تغییر نگرش در ایران داریم، اطمینان از اینکه این برنامه برای استفادهٔ صلحآمیز است و نه برای نظامیسازی و در عین حال مقابله با چالش با آمریکا. و وضعیت با آمریکا چگونه است؟ چند سناریو داریم. حفظ وضع موجود. ادامهٔ اعمال تحریم و فشار و چیزی که «فشار حداکثری» نامیده شده. دوم، مذاکره بین ایران و آمریکا، و آن مذاکره میتواند انجام شود تا ببینیم سازشهای قابل قبول کجاست. اما یک چیز را به یاد داشته باشید: تا زمانی که اسرائیل پشت سر آمریکا و این موضوع است، دوست دارد غنیسازی صفر باشد. پس این مسئلهٔ دیگری است که باید به آن رسیدگی کرد.
آیا فکر میکنید آمریکاییها هم همین را میخواهند؟
خب، آمریکا، جنگ نمیخواهد، اما میخواهند فشار حداکثری را اعمال کنند. اما اگر نتانیاهو تصمیم به اقدام نظامی بگیرد، میتواند و حمایت ایالات متحده را هم جلب میکند. بنابراین سناریوی سوم شکست در مذاکره یا مصالحه خواهد بود و اصرار اسرائیل به انجام یک حملهٔ هدفمند به یک مکان خاص یا نوعی دیگر از حمله با حمایت کامل ایالات متحده. و صادقانه بگویم، این بسیار خطرناک است، زیرا اگر این اتفاق بیفتد، تنها گزینهٔ ایران تلافی حمله خواهد بود. هر چه که بتواند، تا زمانی که منافع آمریکا، اسرائیل باشد را هدف میگیرد. ثانیاً، این ممکن است به ناآرامی داخلی منجر شود که میتواند منجر به اغتشاش و بیثباتی شود، نه تنها در ایران، بلکه در منطقه. بنابراین مسئله بسیار ظریفی است.
من یک چیزی را به خاطر دارم که اسرائیلیها همیشه میگویند ما دانشمندان هستهای را کشتیم، ما کسانی هستیم که سانتریفوژها را با استفاده از حملات سایبری هدف گرفتیم. ما کسانی هستیم که مهمترین لابی سیاسی در سراسر جهان علیه برنامهٔ هستهای ایران را داریم. و به نوعی مغرور هستند که چنین موضعی نسبت به این برنامهٔ هستهای دارند. زیرا در تفکر استراتژیک خود میخواهند این تنها اسرائیل باشد که توانایی بازدارندگی هستهای داشته باشد.
موضوع دیگر دولت کنونی آمریکاست. آقای ترامپ میخواهد در اولین سفر به عربستان سعودی، دیدار مهمی با همتای روس خود در این کشور داشته باشد. این را چگونه میبینید؟
امیدوارم اینطور باشد. و فکر میکنم که این نشان میدهد عربستان همیشه گفته است که باید سیاستهای مستقل و متعادلی داشته باشیم. به همین دلیل است که ما میتوانیم میزبان هر دو باشیم. زیرا زمانی که کنفرانس در سوئیس برگزار شد، روسها آنجا نبودند. عربستان بیانیهٔ نهایی را امضا نکرد و همه کشورهای عربی به استثنای یک کشور، بیانیه را امضا نکردند. زیرا ما احساس میکردیم که آنها باید موضع عادلانهای داشته باشند تا روسها نیز آنجا باشند و پرونده و موقعیت و موضع خود را ارائه دهند.
در مورد اوکراینیها چطور؟ سرنوشت آنها هم ممکن است بدون نشستن سر میز در عربستان تعیین شود.
نه، فکر میکنم هماهنگی زیادی با اوکراین وجود دارد. ببینید این اهرمی است که میتوان از آن استفاده کرد. هر دو طرف بسیار آسیب دیدهاند. بسیاری کشته شدهاند. خسارت بسیار زیاد بوده است. من فکر میکنم با اوکراینیها مشورت میشود، از همه چیز مطلع خواهند بود. زیرا در نهایت آن دو کشور باید با هم توافقی امضا کنند. آمریکاییها میتوانند تحریم را حذف کنند، اما نمیتوانند جنگ را متوقف کنند. آنها میتوانند برخی از مسائل اقتصادی و غیره را انجام دهند و به روسیه اجازه دهند تا دوباره به بازار بازگردد، اما آنها نمیتوانند مثلا به اشغال سرزمینها پایان دهند.
تاثر این رویداد مهم در عربستان سعودی را چگونه میبینید؟ شاید مهمترین دیدار سال قرار است در آن کشور اتفاق بیفتد. آیا میتواند نقش میانجی عربستان سعودی را قویتر کند؟
به نظر من سعودیها خوب خودشان را بازاریابی نمیکنند و دوست دارند در کاری که انجام میدهند متواضع باشند و در مورد آن صحبت نمیکنند.
فکر کنم منظورتان البته در عرصهٔ دیپلماتیک است.
در عرصهٔ دیپلماتیک و همچنین در حمایتهای اقتصادی که از بسیاری از کشورها انجام میدهند و همچنین مشارکت آنها در بسیاری از مسائل بشردوستانه. مثلا در مورد اوکراین ببینید موضع ما چه بوده است. ما مخالف تهاجم نظامی روسیه هستیم. در سازمان ملل علیهٔ تجاوز روسیه رای دادیم. بیانیهای در شورای همکاری خلیج (فارس) به رهبری عربستان سعودی دربارهٔ این موضوع صادر کردیم. وزیر خارجه عربستان دو سال پیش، در سفری ۱۴ ساعته، مستقیماً از مونیخ با قطار به کییف رفت و پیامش این بود که بر وحدت اوکراین اصرار داریم. ما همیشه به یک راهحل دیپلماتیک برای حل مشکلات باور داریم. اینها در کنار کمکهای بشردوستانه و کمک به آزادی برخی زندانیها. اما در عین حال نمیخواهیم روابط با روسیه را قطع کنیم. چون این کشور بخش مهمی از اوپکپلاس است.
اینکه عربستان عضو ناتو نیست، به میزبانی چنین نشستی کمک کرده است؟ چون مثلاً ترکیه هم رویکرد مشابهی داشت و میتوانست مکان مناسبی برای چنین نشستی باشد.
بله، اولاُ ترکیه عضو ناتو است و ترکیه به شدت در مسئله غذا بین اوکراین و روسیه درگیر است و نقش مهمی نیز در آنجا دارد. بنابراین آنها را نباید دستکم گرفت. اما فکر میکنم به دلیل موضع عربستان، عضویتش در گروه بیست، دعوت از عربستان برای عضویت در بریکس (که هنوز نهایی نشده)، و نگاه روسیه به عربستان سعودی بهعنوان یک کشور مسلمان متعادل، موجب شد که این کشور به عنوان میزبان چنین نشستی انتخاب شود.
آیا فکر میکنید ولیعهد عربستان میتواند نقشی مشابه در مورد ایران ایفا کند؟
راستش من دو نصیحت صمیمانه برای ایران دارم. اکنون مراقب اظهارات و رفتار خود باشید، زیرا زمان بسیار حساسی است. ما نیازی به بیانیه چالشبرانگیز نداریم که بتواند دشمن شما را آزار دهد وآن دشمنی را توجیه کند. این یکی است. دوم، روی دوستانتان تمرکز کنید که میتوانند کمک کنند و اگر پوتین ادعا میکند که با ترامپ رابطه خوبی دارد و اگر عربستان سعودی نیز با ترامپ رابطه خوبی دارد، از این ابزار برای کمک به دستیابی به یک راهحل قابل قبول برای این برنامه استفاده کنید. اما مطمئن شوید که موضوع توسعه برای مردم ایران را به عنوان شعار خود انتخاب کنید، نه شعار ابرقدرت منطقهای، بازدارندگی برابر و این چیزها. اینگونه شعارها این بار جواب نخواهد داد.
شما میگویید «دوستان». ممکن است برخی با شما مخالف باشند، زیرا میگویند روسیه اساساً از ایران به نفع خود استفاده میکند و زمانی که موقع آن فرا برسد، ایران را در جا میفروشد. و در مورد عربستان، از اصطلاح «رقابت» بیشتر از «دوستی» استفاده میشود. چون نگاه این است که اگر روابط عربستان و اسرائیل عادی شود، سعودیها منتظر ایران نخواهند شد و این یک دوستی نیست.
روابط عربستان هرگز با اسرائیل عادی نمیشود مگر اینکه پای راهحل دو کشوری یا کشور فلسطینی در میان باشد. این بارها تاکید شده است. بنابراین هیچ مصالحهای در مورد آن وجود ندارد. اما سوال اینجاست که شما از خود میپرسید چه نگرانی وجود دارد؟ منظورم این است که توافق پکن بین تهران و ریاض با مسائل دوجانبه سروکار داشت، اما دستور کار منطقهای زیادی وجود داشت که هرگز به آن توجه نمیشد، مانند امنیت انرژی، امنیت دریایی، سیاست مداخلهجویانه، سیاست توسعهطلبی، مسائل فرقهای و غیره. همه این مسائل یک موضوع مهم منطقهای است که باید مورد توجه قرار گیرد. بنابراین ایران نمیتواند تنها در انتخاب بخشی که میخواهد، بدون چشمپوشی از کل پارامترهایی که باعث بهبود و ارتقای روابط و حرکت آن به سمت همکاری میشود، گزینشی عمل کند.
عباس عراقچی (وزیر خارجه ایران) هفته آینده، فردا شاید یا پس فردا در ریاض خواهد بود. و من فکر میکنم این سیگنالی است که همکاری و هماهنگی خوب عربستان و ایران برای کاهش تنش در منطقه وجود دارد.