بیژن سمندر نماد یک دوره از حیات موسیقی پاپ ایران در لس آنجلس بود.
ترانهسرایی که به جرئت میتوان گفت بخش بزرگی از سرودههایش به خاطره جمعی میلیونها ایرانی تبدیل شده است، حتی اگر آنها ندانند ترانهای از سرودههای این ترانهسرای شیرازی را زمزمه میکنند.
بیژن سمندر با سرودن ترانه گل سنگ بر بستر ملودی انوشیروان روحانی شهرت گرفت اما انقلاب اسلامی بهمن پنجاه و هفت به او فرصت نداد تا فعالیتش را گسترده تر کند.
بنابراین او هم مانند بسیاری از کارورزان موسیقی پیش از انقلاب متوقف شد تا آنکه در لس آنجلس از نو فعالیت خود را آغاز کرد.
مرتضی از خوانندگان شناخته شدهای است که در آغاز دوباره موسیقی پاپ ایران در لس آنجلس تعدادی از ترانههای او را اجرا کرد که همگی در زمره آثار پر مخاطب آن سالها جای دارند.
مرتضی ضمن تاکید بر اینکه بیژن سمند جزو اولینهایی بود که به لسآنجلس آمد، می گوید: «غیر از سمندر اینجا زیاد ترانه سرایی ما نداشتیم، همه خوانندگان هم از او خواندند و یکی از کسانی بود که اثر بسیار مثبتی در موسیقی غربت داشته است.»
بیژن سمندر این دانشآموخته ادبیات و معماری همان قدر که برای بسیاری در ترانههایش برجسته شده برای مردم همشهری خود شاعری است که تجسم فولکلور استان فارس است و یا به بیان تورج پارسی ایران شناس مقیم سوئد، «قلم بیژن سمندر یعنی شیراز».
مرتضی درباره ویژگی ترانههای او میگوید: «ویژگی ترانههای بیژن سمندر در این بود که خیلی راحت مردم را احساس میکرد، ترانههایش خیلی خودمانی بود و از دل مردم؛ آن چیزی را که باید میگفت در آن نقطه زمانی ابراز میکرد.»
این خواننده سرشناس موسیقی پاپ در ادامه از تبدیل شدن کلام بیژن سمندر به یک احساس اجتماعی به عنوان یک ویژگی در کار این هنرمند و ادیب یاد می کند.
آشنایی با نواختن تار، سهتار، سنتور و فلوت نیز به روایت دوستان نزدیکش پای او را از همان دوران نوجوانی به رادیوی محلی شیراز باز کرد و این مسئله در سرودن ترانههایش نیز به نقطه قوت کارهای او تبدیل شد.
مرتضی در این باره به سروده شدن ترانه گل آقا که در زمان خود یکی از محبوبترین ترانههای پاپ فارسی بود اشاره میکند و میگوید خود را به نوعی مدیون ترانههای بیژن سمندر میداند: «رفتم پیش بیژن گفتم یه چیزی در ذهنم هست به نام گل آقا. گفت گل آقا چه کسی است؟ خودت هستی؟ گفتم نه، گل آقا یک انسان افسانهای یا واقعی بوده در داستانهای ایرانی شبیه ابومسلم خراسانی مدافع حق مردم.»
او سپس توضیح میدهد که بیژن سمندر به زیبایی و سادگی حق مطلب را در کوتاهترین زمان ممکن ادا کرده بود و این ترانه به همراه چند ترانه دیگر مانند باز منو کاشتی، آهو و دل به تو بستم در زمان خود به پر مخاطبترین آثار موسیقی پاپ ایرانی در خارج از کشور تبدیل شدند.
اما مهدی ذکایی ناشر مجله جوانان امروز در آمریکا میگوید که او در سالهای پایانی فعالیت خود از فضای هنری لسآنجلس دلسرد شده بود.
آقای ذکایی میگوید: «[سمندر] میگفت ترانه در خارج از کشور به مرور دارد لطف و احساس خودش را از دست میدهد.»
آقای ذکایی میگوید که خالق ترانه گل سنگ اعتقاد داشت که ترانه ایرانی باید اصالتهای کلاسیک خود را حفظ کند: «[سمندر] میگفت که یک طوفان مدرنیسمی آمده و دارد ریشه موسیقی و ترانه اصیل را از بین میبرد.»
در دورنمایی از کارنامه بیژن سمندر ما با شاعری سرخوش روبه رو هستیم اما او با سرودن ترانههایی مانند هراس از فردا با آهنگی از ناصر چشمآذر و یا از ماست که بر ماست با صدای سیاوش قمیشی، حرفهای دیگری هم دارد، حرفهایی از جنس اعتراض اما با شیبی ملایم.
مرتضی میگوید: «گذشته از یک سری کارهای بازاری که انجام میداد و خوانندگان برای امرار معاش میگرفتند ولی باز هم در لابهلای اینها یک پیامهای کوچکی یکجاهایی هست. و میبینیم چقدر زیبا به تصویر کشیده و چقدر قشنگ همه توانستهاند با آنها رابطه برقرار کنند.»
به گفته مرتضی با دقیق شدن در این ترانهها دیدگاه او به اجتماعش و به مسئله غربت را درک کرد و دید.
مهدی ذکایی: [سمندر] می گفت ترانه در خارج از کشور به مرور دارد لطف و احساس خودش را از دست می دهدبیژن سمندر پیش از سال های سخت بیماری و فراموشی چهارده سال پیش برای آخرین بار در جمع دوستانش حاضر شد.
مهدی ذکایی ناشر مجله جوانان امروز در لس آنجلس میگوید: «چند سال پیش در یو سی ال ای با همت انجمن استادان و پژوهشگران این دانشگاه و دوستانش آقای قریب افشار و هما سرشار یک بزرگداشت برای او برگزار کردند و این آخرین دیدار با بیژن سمندر بود و پس از آن دیگر کسی بیژن را ندید.»
تورج پارسی ایران شناس مقیم سوئد معتقد است بیژن سمندر در به کارگیری واژگان بومی و زبان شعری خواننده را به همصدایی وار میدارد و این علت ماندگاری آثار اوست.