مجید محمدی جامعهشناس ایرانی مقیم آمریکاست.
مركز پژوهشهاى مجلس شوراى اسلامى گزارشى را تحت عنوان «بيست و يك فرمان حكومتى در كارآمدى نظام جمهورى اسلامى ايران» (تهيه شده در تير ماه و عرضه شده در پايان شهريور ۱۳۸۹) منتشر كرده است.
...بعد از صلوات نون و پنیری دادند و همه تو تاریکی شب شروع کردند به چرت زدن. از ساعت شش صبح تا پنج عصر برای پر کردن چند تا فرم و یه دست لباس ساده، حتی بدون جوراب و زیر پیرهن (هنوز چفیه مد نشده بود) ما رو سرپا نگه داشته بودند. اگر فکر می کردم اینجوریه مثل بار اول خودم می رفتم تا اهواز و بعد یکی رو پیدا می کردم منو بره طلایه...
در دو دههای که از حکومت خامنهای میگذرد و بالاخص در دولت احمدینژاد نقش مداحان در تعیین جهت سیاستگذاریها، انتخاب مدیران دولتی و رقابتهای سیاسی افزایش یافته است. به علت ارتباط فراوان مداحان با بیت رهبری و حضور آنان در مجامع بسیجیان برای تحریک آنها به عملیات علیه مخالفان، این تبلیغاتچیها نقش عمدهای یافتهاند، تا آن حد که امروز این ظرفیت را در خود میبینند که به رئیس دولت در مورد رئیس دفتر وی تذکر دهند.
ارتقای ولی فقیه به مقام قدسی در رسانههای دولتی در سی سال گذشته امری خود به خودی و اتفاقی نبوده است بلکه گروهی در بیت آیتالله خمینی و آیتالله خامنهای و نهادهایی در دل دستگاههای دولتی این امر را القا، تبلیغ، اعمال و مدیریت کردهاند.
دولت احمدینژاد از آغاز روی کار آمدن تلاش کرده تعطیلات عید فطر را در کشور افزایش دهد. این هدف در سالهای گذشته با تاکتیکهایی مثل تعطیل کردن روزهای میان دو تعطیل یا قبل از تعطیل (مثل چهارشنبه و پنج شنبه سوم و چهارم آبان ۱۳۸۵) انجام میشده است اما در سال ۱۳۸۹ دولت طرحی یک فوریتی مربوط به اختیارات دولت برای تعیین سازوکار و افزایش تعطیلات عید فطر به مجلس ارائه داد.
ازدواج موقت در ايران هيچگاه راهحلی برای حل مشکلات جنسی بالاخص برای زنان و جوانان نبوده است، به سه علت: ۱) مشکل موقعيت يعنی سفر بودن يا همراهی کاری در اقشار تحصيل کرده و تکنوکرات هيچ گاه افراد را به ازدواج موقت در عين قانونی بودن سوق نداده است؛ ۲) جوانانی که امکان ازدواج ندارند به ازدواج موقت نيز دسترسی ندارند، چون خانوادهها اين نوع ازدواج ميان جوانان را نپذيرفتهاند؛ و ۳) ازدواج موقت در اکثر موارد در جنب ازدواج دائم قرار داشته و مردان متمول از اين نوع خدمات استفاده میکردهاند؛
با تقلب گسترده در انتخابات، اصلاح طلبان مذهبی که خود را پيش از آن بخشی از يا مديون نظام سياسی می دانستند يا هنوز از برخی منافع و امتيازات مربوط به آن برخوردار بودند از کشتی استبداد به زور اخراج شدند و ديگر نيازی نمی ديدند که به مقررات محدود کننده ی آن مثل انحصار رسانههای الکترونيک در داخل کشور تن در دهند. کاری که کروبی و يارانش پس از تاسيس حزب اعتماد ملی می خواستند انجام دهند امروز با تاسيس رسا تا حدی دنبال می شود اما در شرايط و حال و هوايی ديگر.
تأسیس یک مرکز اسلامی و مسجد به نام قرطبه (کوردوبا) در فاصلهای نزدیک به محل اصابت هواپیماهای ربوده شده به مرکز تجارت جهانی (نقطه صفر) در نیویورک چند روزی است به موضوعی جنجالی و داغ در رسانهها و محافل سیاسی ایالات متحده تبدیل شده است.
حجاب اجباری با حکومت جمهوری اسلامی گره خورده است. هم طرفداران و هم مخالفان حکومت پایان حجاب اجباری را پایان حکومت دینی تلقی میکنند. حجاب یکی از همهگیرترین موضوعاتی است که ذهن و زبان مقامات رژیم را اشغال کرده و نیروی انتظامی و بسیج به جای تمرکز بر جرائم واقعی مثل توزیع مواد مخدر و سرقت و قتل و آدمربایی بخشی از نیروی خود را صرف جرائم تخیلی و ایدئولوژیک و اِعمال حجاب اجباری میکنند.
در مورد علت دشمنى جمهورى اسلامى با ایالات متحده از آغاز تشکیل این رژیم شش دیدگاه مطرح شده که همه از اساس باطل هستند. دلیل اصلی را باید در سه نیاز و خواست جمهورى اسلامى یافت: سرکوب داخلى، سلطهى منطقهاى، و مدیریت جهانى.
کميسيون قضايی و حقوقی مجلس شورای اسلامی ماده ۲۳ لايحه حمايت از خانواده مبنی بر اجازه ازدواج مجدد به مردان در موارد زير را تصويب کرده است: رضايت همسر اول، عدم قدرت همسر اول به ايفای وظايف زناشويی، عدم تمکين زن از شوهر، ابتلای زن به جنون يا امراض صعبالعلاج، محکوميت قطعی زن در جرايم عمدی به مجازات يکسال زندان يا جزای نقدی که بر اثر عجز از پرداخت منجر به يک سال بازداشت شود (مثل جرايم رانندگی)، هرگونه اعتياد زن، سوءرفتار يا سوءمعاشرت زن بهحدی که ادامه زندگی را برای مرد غيرقابل تحمل کند، و ترک زندگی خانوادگی از طرف زن به مدت ششماه و عقيم بودن زن. (ايسنا، ۱۰ دی ۱۳۸۸) برای اجرای اين بندها هيچ ضمانت اجرايی در نظر گرفته نشده است.
ولایت فقیه تداوم سلطنت بود با یک استثنا: این که قدرت را در یک صنف متمرکز می کرد و نه در یک خانواده اما مجموعه های نیروهایی که امروز در ایران حکومت می کنند رهبری فرزند خامنهای را بسیار آسان تر از رهبری فردی دیگر پذیرا می شوند.
پرسشى كه امروز در برابر نسلى كه حوادث مابعد انتخابات دهم رياست جمهورى را تجربه كرده قرار دارد اين است كه چرا نيروهاى سياسى در ايران معاصر به جاى برچسب زدن به ديگرى و حذف يكديگر با كودتا و انقلاب و تصفيه و پاكسازى كه به خون ريزى در كف خيابانها و شكنجه و تجاوز و اعدام در زندانها مى انجامد قدرت را بر حسب وزن سياسى خود تقسيم نمى كنند؟
ناسیونالسیم دولتی رگههایی از عرفان ایرانی و موعودگرایی شیعی را نیز در خود دارد تا هم دل شیعیان دو آتشه را برباید و همه مسلمانانی را که از فقه و شریعت زده شدهاند. اما بزرگترین دشواری این شتر-گاو-پلنگ آن است که نسبتی با روحانیت ندارد و روحانیون نیز به خوبی این را درک کردهاند.
براى شناخت آنچه در زندانهاى ایران بر سر زندانیان سیاسى رفته بهترین مسیر رجوع به خاطرات زندانیان است. این خاطرات بهترین متون براى آشنایى با نگرش و رفتار حاکمیت به شکل آشکار و بدون تعارف آن است. یک حکومت را بیش از همه چیز با رفتار کارگزاران آن با زندانیان و شرایط زندان آن مى توان شناخت...
پس از انتخابات رياست جمهورى و موج گستردهى اعتراضات عمومى در ايران، اين ايده مرتبا از سوى مقامات جمهورى اسلامى بيان شده است كه بدون ولايت فقيه كشور به سراشيبى سقوط گام خواهد گذاشت و براى حفظ آن بايد همه به اوامر و رهنمودهاى رهبرى كه منافع هيئت حاكمه را نمايندگى مى كند تن در دهند.تهديدات نرم عليه رژيم كه در ادبيات حاكمان مرتبا تكرار مى شود همانا پرسش از اين ديدگاه يا نقد و نفى آن به هر طريق ممكن است. تصور ولايت فقيه به عنوان حافظ و پاسدار و صاحب كشور كدامين تصور از مردم، دولت و رابطهى ميان اين دو را منعكس مى كند؟
رسانههاى دولتى و شبه دولتى در ايران مثل نقل و نبات به افراد، رفتارها، اقوال، پديدهها و كالاهاى غير مورد نظر خود برچسب مى زنند. افراد غير همرنگ، دگر باش (هر كس سبك زندگى متفاوتى با اسلامگرايان دارد) و دگر انديش برچسبهايى مثل فاسد، جاسوس، نا خالصى، هرهرى مسلك، مرتد، معاند، دشمن، مزدور، متهتك، ملحد، قلم به مزد، فتنه گر، وابسته، و مزدور مى گيرند.
پس از حذف نيروهای اصلاح طلب از حکومت در جريان انتخابات رياست جمهوری سال ۱۳۸۸، موج بازداشتها و محاکمات نمايشی و بستن رسانهها و احزاب منتقد، نيروهای درون حکومت که رقيب سرسخت را ضعيف می پنداشتند اختلافات درونی خويش را به تدريج آشکار کردهاند. اين اختلافات در نقدهای مربوط به سياستهای اقتصادی و اجتماعی و پاسخ به اين نقدها از طرف احزاب و گروه ها و رسانه های دولتی و شبه دولتی به چشم می خورند. اين اختلافات همچنين خود را در مجادلات مجلس و دولت آشکار کردهاند. آيا سخنانی که اين نيروها عليه يکديگر می گويند نمايشی و تزيينی است يا اختلافات جدی و محوری است؟
طى سه دههى گذشته مرتبا اخبار حملهى نيروهاى انتظامى و بسيجى و لباس شخصى به پارتىهاى شبانه و دستگيرى شركت كنندگان توسط رسانههاى دولتى و شبه دولتى اعلام شده است.
مجید محمدی--همان طور که فعالان جنبش سبز در دورهی يک سالهی اخير درسهای فراوانی در مورد ظرفيت سرکوب حکومت، روشهای مبارزهی مدنی و بدون خشونت، چگونگی اطلاع رسانی ايمن، بسيج نيروها، شفاف سازی، کاهش مخاطرات مخالفت با حکومت، و مانند آنها فرا گرفتند حکومت هم بيکار ننشسته و از موقعيت پيش آمده و نوع عکس العمل و واکنش مردم در برابر اقدامات نيروهای دولت درسهايی فراگرفته است. توجه به درسهای آموخته شده در طرف حکومت به سبزها در اتخاذ استراتژی و تاکتيکهای مبارزه در مراحل بعد ياری خواهد کرد. حکومت چه چيزهايی از جنبش سبز برای بقای خود فرا گرفت؟
بیشتر