لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۴ تهران ۰۷:۲۳

مذاکرات ایران و آمریکا؛ ربع قرن «مستقیم» و «غیرمستقیم»


روابط تهران و واشینگتن در پی ۴۴۴ روز گروگان‌گیری در سفارت آمریکا قطع شد. در سال‌های بعد از آن رخداد تا زمان روی کار آمدن دولت محمد خاتمی، خصوصاً در دوران جنگ ایران و عراق تحولاتی که بتوان آن‌ها را در زمره موارد «دیپلماتیک» قرار داد، چندان نبود. دو نمونۀ بیشتر مشهور در این زمینه ماجرای ماک فارلین (ایران‌کنترا) و نقش‌آفرینی ایران در آزاد کردن گروگان‌های غربی در لبنان بود.

اما در پایان دوره ریاست‌جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی کم‌کم دوران مطلقاً تاریکِ نگاه به غرب، کم‌کم جای خود را به فضایی داد که محمد خاتمی با شعار «گفت‌وگوی تمدن‌ها» بر سر کار آمد.

از سال ۱۳۷۶ بود که دستگاه دیپلماسی در ایران تحرکاتی داشته که در تعاریف دیپلماتیک به اشکال مختلف انجام شده است؛ «غیررسمی»، و یا «رسمی و غیرمستقیم» و البته در مورد مشخص مذاکرات منتهی به برجام، «رسمی و مستقیم».

ریاست‌جمهوری محمد خاتمی ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴

دوران ریاست‌جمهوری محمد خاتمی اولین بارقه‌های امید برای ایجاد گشایش در روابط ایران و ایالات متحده رقم خورد. کمال خرازی در آن دوران وزیر خارجه بود و از جمله حضور همزمان مقام‌های ایرانی و آمریکایی در این دوران در کنفرانس‌ها و نشست‌های بین‌المللی، فضایی برای مراودات طرفین ایجاد کرد.

یکی از این موقعیت‌ها در سال ۱۳۸۰ و کنفرانس بُن رقم خورد که گزارش‌ها و اظهارنظرهای متعددی درباره گفت‌وگوهای غیررسمی و محرمانه بین دو کشور مخابره شد.

البته این موضوع محدود به دیپلمات‌ها نبود و به دلیل حضور نظامی آمریکا در افغانستان، دیپلمات‌های دو طرف از نقش‌آفرینی قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین سپاه قدس، در این روند سخن گفته‌اند.

اگرچه این تعاملات که گفته می‌شود بیشتر غیرمستقیم بود، زمینه جدیدی برای همکاری دو کشور فراهم آورده بود، اما اندکی بعد در دی‌ماه ۱۳۸۰ جورج دبلیو بوش ایران را بخشی از «محور شرارت» خواند و دو طرف بار دیگر به تنظیمات پیش از این همکاری بازگشتند.

ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲

دوران ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد مملو از تنش در روابط ایران و آمریکا بود. در همین دوران پرونده هسته‌ای ایران هم روزبه‌روز پیچیده‌تر شد و بار تحریم‌های بین‌المللی، خصوصاً از سوی ایالات متحده، سنگین‌تر می‌شد. یکی از موارد معدود «مراودات دیپلماتیک» در این دوران در کنفرانس شرم‌الشیخ دربارۀ عراق در سال ۱۳۸۶ رخ داد.

منوچهر متکی در شرم‌الشیخ
منوچهر متکی در شرم‌الشیخ

در آن زمان منوچهر متکی و کاندولیزا رایس وزرای خارجه ایران و آمریکا بودند که در این کنفرانس حاضر شدند و آنطور که روایت شده در یک ضیافت ناهار نیز در نزدیکی یکدیگر نشسته بودند.

اما پیش از آن‌که فرصتی برای گفت‌وگویی فراتر از «سلام و احوال‌پرسی» شکل بگیرد، آنطور که خبرنگار شبکه جهانی بی‌بی‌سی از مصر مخابره کرده، بعد از حضور یک زن نوازنده ویلون با لباسی قرمز در سالن، منوچهر متکی این مکان را به سرعت ترک کرد؛ یا برای اینکه عکسی از او در این فضا گرفته نشود، یا برای اجتناب از گفت‌وگویی طولانی‌تر با وزیر خارجه امریکا.

چندی بعد در قالب همان کنفرانس در بغداد، زلمای خلیل‌زاد سفیر وقت آمریکا در عراق از گفت‌وگو با عباس عراقچی از معاونان وزارت خارجه سخن گفته بود؛ تعاملاتی غیررسمی پیرامون نقش ایران در عراق و حمایتش از گروه‌های نیابتی که آقای عراقچی آن را تکذیب کرد.

یکی از تلاش‌های دیپلماتیک در این میان که آن هم بی‌نتیجه ماند، حضور سعید جلیلی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی در دیداری با حضور نمایندگان اروپایی و آمریکا در سال ۱۳۸۸ بود؛ دیداری ۴۰ دقیقه‌ای که ویلیام برنز نمایندۀ آمریکا در آن حضور داشت و با روایت آن در کتابش از جمله به « فلسفه‌بافی بی‌مورد در مورد فرهنگ و تاریخ ایران» توسط جلیلی اشاره کرده است.

اما اواخر دوران ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد است که اولین تعاملات دیپلماتیک جدی ایران و آمریکا پشت‌پرده و در عمان شکل می‌گیرد و تا مدت‌ها بعد هم خبری نمی‌شود. در این زمان اگرچه علی‌اکبر صالحی، وزیر خارجه وقت، مستقیماً درگیر مذاکرات نمی‌شود، اما معاونانی را راهی عمان می‌کند تا با نمایندگان دولت آمریکا از جمله ویلیام برنز دیدار کنند.

ریاست‌جمهوری حسن روحانی ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰

نقطه اوج تعاملات دیپلماتیک مستقیم ایران و ایالات متحده در این دوران رقم خورد. نه تنها باراک اوباما رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده به حسن روحانی نامه نوشت، بلکه اولین دیدار رسمی وزرای خارجه ایران و آمریکا هم در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در همان اولین سال ریاست‌جمهوری حسن روحانی انجام شد و آغازگر ساعت‌ها و روزها مذاکره رو در روی دیپلمات‌های ارشد ایران و آمریکا بود.

محمد‌جوادظریف و جان کری، وزرای خارجه ایران و آمریکا، اگرچه در مقاطعی کار بر روی توافق هسته‌ایِ موسوم به برجام را به معاونان خود واگذار کردند، اما در مقاطعی حساس با کنار گذاشتنِ همۀ میانجی‌ها و معاونان خود ساعت‌ها مذاکره کردند و دیدارهایی را که تا پیش از آن غیرممکن تلقی می‌شد، چنان عادی کردند که حتی در میانه آن یک‌ بار دوشادوش یکدیگر به خیابان‌های ژنو قدم گذاشتند و برای دقایقی پیاده‌روی کردند.

اگرچه شاید ظریف و کری تصور می‌کردند از مرحله‌ای عبور کرده‌اند که برگشت‌ناپذیر است، اما اجرای برجام بسیار چالش‌برانگیز‌تر از تصور آن‌ها نمود کرد و دو سال از اجرای نسبی آن نگذشته بود که دونالد ترامپ حکم به خروج از داد.

اما حتی در دورۀ اول ریاست‌جمهوری آقای ترامپ خصوصاً تا پیش از خروج او از برجام هم تعاملات رسمی ادامه داشت و در اولین مجمع عمومی سازمان ملل متحد از زمان روی کار آمدنِ او، جو تیلرسون وزیر خارجه وقت آمریکا در نشستی با همتایان اروپایی خود، با محمد‌جواد ظریف بر سر میز گفت‌وگو نشست.

نشست کمیسیون مشترک برجام در نیویورک با حضور وزرای خارجه ایران و آمریکا
نشست کمیسیون مشترک برجام در نیویورک با حضور وزرای خارجه ایران و آمریکا

دو سال بعد و با روی کار آمدن جو بایدن در آمریکا به عنوان رئیس‌جمهور، بار دیگر تلاش‌هایی رسمی و مستقیم بین ایران و آمریکا شکل گرفت و از جمله وین پایتخت اتریش میزبان این گفت‌وگوها بود که به نتیجه نرسید.

ریاست‌جمهوری ابراهیم رئیسی ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳

علی باقری
علی باقری

دوران ریاست‌جمهوری ابراهیم رئیسی اما با تعاملات دیپلماتیک «غیرمستقیم» گره خورد. دیپلمات‌های ایرانی که مذاکره‌کننده اصلی آن‌ها علی باقری بود، بر غیرمستقیم بودنِ تعاملات دیپلماتیک اصرار داشتند؛ شیوه‌ای که بسیاری از ناظران بر زمان‌بر بودن آن تأکید می‌کردند و می‌گفتند چنین شکلی از گفت‌وگو می‌تواند بدفهمی‌های متعددی ایجاد کند و بی‌نتیجه ماندنِ ماه‌ها مذاکرۀ «غیرمستقیم» هم بر درست بودن چنین تحلیل‌هایی صحه گذاشت.

تهران و واشینگتن در این‌ سال‌ها بیشتر و بیشتر از میز مذاکره دور شدند و چشم‌انداز برای یافتن راه‌حل دیپلماتیک برای برون‌رفت از وضع موجود هر روز کمر‌نگ‌تر شد.

آغاز ریاست‌جمهوری مسعود پزشکیان ۱۴۰۳

با مرگ ناگهانی ابراهیم رئیسی و وزیر خارجه‌اش حسین امیرعبداللهیان در سانحۀ سقوط هلی‌کوپتر، فضای انتخاباتی در ایران بار دیگر موضوع روابط با آمریکا را زیر ذره‌بین گذاشت؛ خصوصاً آن‌که دیپلمات باسابقه‌ای چون محمدجواد ظریف را وارد میدان انتخاباتی کرده بود و موضوع مذاکرات از جمله سرفصل‌های اصلیِ کارزارهای انتخابات زودهنگام شد.

از دیگر دلایل آن هم حضور یک رقیب انتخاباتی به نام سعید جلیلی بود که از سردمداران نگاه خصمانه به غرب است.

اما برای آن‌که چرخ دیپلماسی به حرکت درآید، روی کار آمدنِ مسعود پزشکیان در ایران کافی نبود، چرا که حالا واشینگتن هم وارد فضای انتخاباتی می‌شد.

در انتخابات ۲۰۲۴ ایالات متحده دونالد ترامپ که در دور اول ریاست‌جمهوری‌اش از برجام خارج شده و کارزار فشار حداکثری را راه انداخته بود، حالا با رویکردی متفاوت به کاخ سفید برگشت.

رویکرد دونالد ترامپ به سیاست و دیپلماسی بسیار متفاوت با بسیاری از رهبران جهان و رؤسای جمهور پیشین آمریکا است. او در ابزار رویکردها و سیاست‌هایش صریح‌اللهجه است و از راه‌های غیرمتعارف از جمله شبکه‌های اجتماعی بهره می‌جوید و پیشنهادها و تهدیدهایش را هم با نوشتن پست‌هایی کوتاه ابراز می‌کند.

آقای ترامپ وقتی یادداشت ریاست‌جمهوری در زمینه اعمال دوباره کارزار فشار حداکثری را امضا می‌کرد، رو به خبرنگاران گفت این گزینه مطلوب او نیست و شاید اولین جرقه‌های تعاملات دیپلماتیک با تهران همان جا زده شد.

هفته‌ها بحث در این زمینه در کاخ سفید، اظهارنظرهای متناقض در تهران، نامه‌نگاری بین رهبران دو کشور و البته میانجی‌گری کشورهای مختلف خصوصاً در خاورمیانه، حالا تهران و واشینگتن را در آستانۀ یک تحول دیپلماتیک قرار داده است؛ رویدادی که باز هم همانند ربع قرن اخیر دو طرف برای توصیف آن از اصطلاحات بعضاً متناقضی استفاده می‌کنند.

واشینگتن می‌گوید دیدار روز شنبه ۲۳ فروردین در عمان یک نشست است و مستقیم خواهد بود، اما تهران همچنان از چنین تعریفی پرهیز می‌کند و اصرار دارد که این روندی غیرمستقیم خواهد بود تا طرفین از راه دور نبض یکدیگر را بسنجند. اگرچه در این میان هستند ناظرانی که بر این باورند این «سنجش» ممکن است در همان قدم اولیه به دیداری رودررو نیز منجر شود.

  • 16x9 Image

    هانا کاویانی

    هانا کاویانی، از سال ۱۳۸۶ با رادیو فردا به عنوان خبرنگار و گزارشگر همکاری می‌کند. او در این مدت تحولات سیاسی و دیپلماتیک از جمله فراز و فرودهای مرتبط با پرونده هسته‌ای ایران، و مذاکرات منتهی به توافق هسته‌ای ایران و قدرت‌های جهانی را از نزدیک دنبال کرده است.

XS
SM
MD
LG