لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۳:۰۶

فراز و نشیب روابط روسیه و آمریکا؛ از جنگ دوم جهانی تا فروپاشی شوروی


مقدمه( علیرغم امیدواری‌های ولادیمیر پوتین برای بهبود مناسبات با واشنگتن و کوشش‌هایی که از زمان به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در آمریکا به عمل آمده تا روابط با روسیه ترمیم شود، سرانجام رئیس‌جمهور آمریکا تحت فشار کنگره و گروه‌های فشار تصمیم گرفت از اواخر ماه جاری تحریم‌های جدیدی را علیه روسیه اعمال کند.

در گذشته، آمریکا همزبان با اروپا اقدامات روسیه در شبه‌جزیره کریمه و اوکراین را محکوم و در مقاطعی نیز روسیه را تحریم کرده است. ولی تحریم‌های اعلام شده کنونی که از هفته آخر ماه اوت اجرایی می‌شوند به خاطر دخالت روسیه در مسموم کردن جاسوس دوجانبه سابق روسیه، سرگئی اسکریپال و دخترش یولیا است.

این دو نفر در ماه مارس در شهر سالزبوری، انگلستان از طریق به‌کارگیری نوعی گاز اعصاب مسموم شدند. این گاز اعصاب که «نویچوک» نام دارد از نگاه غرب کاربرد نظامی داشته و در دوران اتحاد شوروی سابق تولید می‌شده است. البته مسکو دست داشتن در این واقعه را رد می‌کند.

در زمان حادثه، رئیس‌جمهور آمریکا از موضع‌گیری ترزا می، نخست‌وزیر بریتانیا، علیه روسیه حمایت کرده بود و تحریم‌های فعلی نیز در ادامه همان روند است. دولت ایالات متحده روسیه را به نقض قوانین و مقررات بین‌المللی ناظر بر منع به‌کارگیری سلاح‌های شیمیایی و بیولوژیک متهم کرده است. در مقابل برخی معتقدند که اقدام پرزیدنت ترامپ با انتخابات میان دوره‌ای و ایجاد فضای مناسب برای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ ارتباط دارد.

ملاقات خصوصی رهبران‌ آمریکا و روسیه و نشست خبری مشترکی که متعاقب آن در روز ۱۶ ژوئیه در هلسینکی برگزار شد، نه تنها نتوانست به اختلافات بین روسیه و آمریکا خاتمه دهد بلکه عملکرد رئیس‌جمهور آمریکا و نحوه پاسخگویی او به سؤالات مطرح شده در نشست خبری را تبدیل به بحث محوری در جامعه آمریکا کرد.

تعداد قابل ملاحظه‌ای از اعضای حزب جمهوریخواه به صف منتقدین رئیس‌جمهور مورد تأیید حزب خود پیوستند و دموکرات‌ها بر شدت انتقادهایشان افزودند. گرچه کمیته قضایی مجلس نمایندگان استیضاح ترامپ را در شرایط فعلی پیشرس و غیرموجه می‌داند ولی بحث استیضاح بار دیگر مطرح شده است. آنچه مسلم است رابطه دوستانه ترامپ با ولادیمیر پوتین، عدم تمایل وی در محکوم کردن صریح مداخله روس‌ها در انتخابات ۲۰۱۶ و بسیاری از خصلت‌های مدیریتی او مورد انتقاد شدید قرار دارد.

به نظر می‌رسد نگرانی ترامپ مداخله یا عدم مداخله روس‌ها نیست بلکه بیشتر کوشش دارد که اثبات کند خود او با روس‌ها تبانی نکرده است. در واقع بیش از هر چیزی اینکه «هیچگونه تبانی در کار نبوده» از او شنیده می‌شود. طبیعی است اگر تحقیقات بازرس مالر به این نتیجه برسد که بین ترامپ و یا اعضای هیئت انتخاباتی او و روس‌ها برای تأثیرگذاری در نتایج انتخابات تبانی مؤثری صورت گرفته است، طبعاً سرنوشتی مشابه ریچارد نیکسون در انتظار دونالد ترامپ خواهد بود، اما این فرآیندی است که هرچه بیشتر طول بکشد کمتر امکان تحقق دارد.

ملاقات سران دو کشور متخاصم با یکدیگر امر بی‌سابقه‌ای نیست و حتی می‌توان گفت کاملاً به شخص رئیس‌جمهور بستگی دارد که در مورد شیوه رفتار و گفتار مناسب در ملاقات‌ها و گفت‌وگو با سران خارجی تصمیم بگیرد، ولی انتقادی که بر ترامپ وارد می‌شود نادیده گرفتن گزارش‌های مدیران سطح بالای امنیتی و ضدجاسوسی در تأیید مداخله روس‌ها در انتخابات است. این در شرایطی است که برخی از این مدیران منتخبان یا وزیران مورد تأیید خود او هستند. گرچه او نهایتاً نظر آنان را پذیرفت ولی همزمان تصمیم به دعوت پوتین برای سفر به واشینگتن را مطرح کرد که موج دیگری از واکنش‌ها را بدنبال داشت و به نوعی معکوس حرکت قبلی بود.

سوزان رایس، مشاور امنیت ملی پرزیدنت اوباما، معتقد است اصولاً این یک اشتباه تاریخی بود که رئیس‌جمهور آمریکا نشستی خصوصی با پوتین رئیس‌جمهور روسیه داشته باشد. او در یک گفت‌وگو با مجری برنامه تلویزیونی ای بی سی می‌گوید: «نه فقط دونالد ترامپ، بلکه هر رئیس‌جمهور دیگری نباید دو ساعت در کنار یکی از متخاصم‌ترین رهبران جهان بنشیند، بدون اینکه کسی به او کمک کند یا یادداشت بردارد».

نگاه جامعه آمریکا - به طور خلاصه می‌توان گفت، جامعه آمریکا نسبت به شیوه تعامل رؤسای جمهور خود با سران خارجی بخصوص روسیه حساس است و به آن از منظر حیثیت و آبروی ملی نگاه می‌کند. گرچه شکاف ایدیولوژیکی موجود بین اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا بعد از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ کاهش یافت و روس‌ها با کمونیسم فاصله گرفتند ولی این قضیه نتوانست شکاف و فاصله آنها را با آمریکا کاهش دهد.

لحن ملایم دونالد ترامپ نسبت به پوتین از جنبه حیثیتی مورد ایراد اقشاری از جامعه آمریکا قرار دارد. این مخالفت از بُعد سیاسی فراتر رفته و محدود به وابستگان حزب دموکرات، یعنی مخالفان سیاسی رئیس جمهور، نیست بلکه بسیاری از وابستگان حزب جمهوری‌خواه نیز به ملایمت و نرمش دونالد ترامپ نسبت به ولادیمیر پوتین معترض هستند.

نگاه جامع‌تری به تاریخ تعاملات سران آمریکا و روسیه ‌(شوروی) ابعاد دیگری از این تفاوت‌های سیاسی، فرهنگی، و جامعه‌شناختی را روشن می‌کند. از لحاظ زمانی این بررسی ناظر بر دو بُرهه زمانی ۱۹۴۳-۱۹۹۱ (زمان فروپاشی شوروی و آغاز حیات سیاسی فدراسیون روسیه) و ۱۹۹۱ تا به امروز (۲۰۱۸) تقسیم می‌شود.

سران دو کشور از زمان جنگ دوم جهانی تا کنون چه دیدارهایی داشته‌اند؟

روزولت و استالین) فرانکلین روزولت، جوزف استالین، و وینستون چرچیل نخست‌وزیر وقت بریتانیا، در نوامبر ۱۹۴۳ در تهران ملاقات کردند. این اجلاس در مورد گشایش یک جبهه دوم علیه آلمان نازی به توافق رسید و در ادامه همکاری‌های سه کشور به اجلاس یالتا در شبه‌جزیره کریمه به (۴ تا ۱۱ فوریه ۱۹۴۵) منتهی شد.

در مراحل نهایی شکست آلمان و خاتمه جنگ دوم جهانی، روزولت حمایت استالین را در مورد مقابله با ژاپن در اقیانوس آرام کسب کرد، در حالی که اتحاد شوروی نیز در حال تثبیت حوزه‌های نفوذ خود در اروپای شرقی بود. این همکاری تا امضای بیانیه اروپای آزاد که وعده «ایجاد نهادهای دموکراتیک و منتخب» را به مردم اروپا داده بود به راحتی پیش رفت ولی ۵ ماه پس از آن سران سه قدرت بزرگ جهانی در پُتسدام واقع در ایالت براندنبورگ آلمان فدرال دور هم جمع شدند.

محصول اصلی این اجلاس قطعی کردن شرایط تسلیم ژاپن بود، ولی آمریکا و بریتانیا از این موقعیت استفاده کرده کوشش روسیه را برای تحمیل کمونیسم در لهستان، چکسلواکی، رومانی، بلغارستان، و مجارستان را به شدت محکوم کردند. به فاصله کوتاهی پس از این ملاقات بود که شوروی از جهان غرب فاصله گرفت و دوران جنگ سرد و مسابقات تسلیحاتی آغاز شد. شوروی طرح مارشال آمریکا راکه در سراسر اروپای غربی پیاده شد ابزار نفوذ و کنترل و ایجاد بازارهای صادراتی برای کالاهای آمریکایی تلقی می‌کرد.

آیزنهاور و بولگانین) ۱۰ سال پس از آن دوایت آیزنهاور و نیکلای بولگانین صدر هیئت رئیسه اتحاد جماهیر شوروی در ماه ژوئیه ۱۹۵۵ در ژنو ملاقات کردند. این ملاقات زمینه را برای دیدار نیکیتا خروشچف و آیزنهاور در سپتامبر ۱۹۵۹ در کمپ دیوید مریلند فراهم کرد.

جان اف کندی و خروشچف) کمتر از دو سال بعد از نیکیتا خروشچف و جان اف کندی، در ماه ژوئن ۱۹۶۱ در وین پایتخت اتریش، ملاقات داشتند که در تاریخ به عنوان یکی از بدترین ملاقات‌های دوران جنگ سرد و بین سران دو کشور ثبت شده است. خروشچف بر سر قضیه خلیج خوک‌ها کِنِدی را مورد تمسخر قرار داده و گفت: «آیا واقعاً شش میلیون نفر (کوبایی) تهدیدی برای آمریکای قادر مطلق هستند»؟‌ ساخت دیوار برلین فقط مدت کوتاهی پس از این ملاقات اغاز شد و بحران اتمی کوبا در همین دوران اوج گرفت.

جانسون و کاسیگین) پس از آن، لیندون جانسون در ماه ژوئن ۱۹۶۷ در نیوجرسی با آلکسی کاسیگین ملاقات کرد. این گفت‌وگو که در خلال جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل و در حاشیه سخنرانی کاسیگین در سازمان ملل رخ داد، گام مثبتی در روابط دو ابرقدرت بود اما نتوانست از حد خاصی پیشتر برود.

نیکسون و برژنف) متعاقب آن در اوایل ۱۹۷۰ جانشینان آن دو، یعنی ریچارد نیکسون و لئونید برژنف، سه ملاقات با یکدیگر داشتند و چندین پیمان مهم از جمله پیمان موشک‌های ضد بالستیک و توافقنامه پیشگیری از جنگ اتمی را امضا کردند. سر انجام در ماه اوت ،۱۹۷۴رسوایی واترگیت به این رابطه خاتمه داد.

ریگان - گورباچف - جرج بوش) تماس‌های رونالد ریگان و میخائیل گورباچف در دهه ۱۹۸۰ موجب شد دو رقیب متخاصم به هم نزدیک‌تر شوند. در شرایطی که بروز یک جنگ اتمی به معنی انهدام قطعی متقابل بود رونالد ریگان در اولین ملاقات سران در ژنو (نوامبر ۱۹۸۵) به گورباچف گفت: «ایالات متحده و اتحاد شوروی دو ابرقدرت جهانی هستند؛ تنها کشورهایی که توانایی آغاز جنگ جهانی سوم را دارند، ولی در عین حال تنها دو کشوری هستند که می‌توانند برای جهان صلح به ارمغان بیاورند».

به دنبال این پیام بود که، در ۱۹۸۶، دو کشور در ریکیاویک (ایسلند) در کلیات و ضرورت کاهش زرادخانه اتمی به توافق ضمنی رسیدند. یکسال بعد در واشنگتن دو ابر قدرت در جهت کاهش مسابقه تسلیحاتی حرکت و توافق کردند، و همکاری گورباچف با رئیس‌جمهور بعدی آمریکا، جورج اچ دبلیو بوش در زمینه‌های متعدد تسلیحاتی از جمله تسلیحات شیمیایی ادامه یافت. این همکاری در خلال جنگ اول خلیج فارس در عراق ادامه داشت ولی با سقوط امپراتوری شوروی در ۱۹۹۱ متوقف شد.

به استناد گاه‌شمار وزارت خارجه آمریکا، بین ۱۹۴۳ تا زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، در مجموع ۲۶ مورد ملاقات بین رهبران آمریکا و شوروی صورت گرفته است. با فروپاشی شوروی پرونده دوران موسوم به جنگ سرد بسته شد.

در دوران جدیدی که فدراسیون روسیه جای سیستم ایدئولوژیک شوروی را گرفت، امید می‌رفت که همکاری بین دو کشور توسعه یابد. سال‌های آغازین این ارتباط نیز چنین علائمی را نشان می‌داد. اما در ادامه این سیر تحولات تاریخی با فراز و نشیب زیادی همراه بوده است. در بخش دوم این بررسی به روابط دو کشور از سال ۱۹۹۱ تا به امروز خواهیم پرداخت.

نظرات طرح شده در این یادداشت الزاماً بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.
XS
SM
MD
LG