لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۱۲:۳۲

علی‌اکبر محتشمی‌پور، نماد سترونی اصلاحات


دیدار محتشمی‌پور با علی خامنه‌ای، شهریور ۱۳۹۳
دیدار محتشمی‌پور با علی خامنه‌ای، شهریور ۱۳۹۳

«علی‌اکبر محتشمی‌پور تابلو خوبی برای درک چگونگی نافرجامی اصلاح‌طلبی پارلمانتاریست در جمهوری اسلامی است.»

یادداشتی از علی افشاری: سید علی‌اکبر محتشمی‌پور، از اعضای مجمع روحانیون مبارز، در سن ۷۵ سالگی چشم بر دنیا بست. او از روحانیون باورمند به بنیادگرایی اسلامی بود که تا پایان عمر به این گفتمان وفادار ماند و اگرچه دامنهٔ نظراتش تعدیل شد، ولی هیچ‌وقت از آن خارج نشد.

نقطه عزیمت سیاسی او سفر به نجف و فعالیت در دفتر آیت‌الله خمینی در دوران تبعید در عراق بود. او هم در ایران مدتی بازداشت شده بود و هم در بدو ورود به عراق زندانی شد. تربیت دینی او در مدرسه علوی شکل گرفت که هویت سنتی و ضد بهائیت را ترویج می‌کرد. بعد به حوزه علمیه قم رفت تا به کسوت روحانیت در بیاید.

سپس، شکل‌گیری جنبش بنیادگرایی اسلامی به رهبری آیت‌الله خمینی بعد از ۱۵ خرداد ١٣۴٢ باعث جذب او شد و در ادامه حضور در کلاس‌های درس خلوت آیت‌الله خمینی در نجف باعث شد تا رابطه نزدیکی با او پیدا کند که تا پایان عمر آیت‌الله خمینی باقی ماند و عضو حلقه نزدیکان و معتمدان او بود.

او شاگرد مصطفی خمینی نیز بود، ولی در آخر عمر پسر ارشد آیت‌الله خمینی، به دلیل فاصله گرفتن او از نگرش انقلابی، به سید احمد خمینی نزدیک شد. محتشمی‌پور در دوران اقامت در نجف به دلیل گرایش چپ‌ در اقتصاد رابطه نزدیکی با اعضای کنفدراسیون دانشجویان و محصلان ایرانی در خارج از کشور برقرار کرد.

محتشمی‌پور پای منبر آیت‌الله خمینی، اواخر دهه چهل خورشیدی، مسجد شیخ انصاری نجف عراق
محتشمی‌پور پای منبر آیت‌الله خمینی، اواخر دهه چهل خورشیدی، مسجد شیخ انصاری نجف عراق

در زمان اقامت در نجف رابط بین روحانیون مبارز در د داخل کشور با آیت‌الله خمینی بود. او با آیت‌الله خمینی به پاریس رفت و در دفتر رهبر انقلاب فعال بود و با پرواز انقلاب بعد از ١١ سال به ایران برگشت. البته او در سال ١٣۴٨ هم یک بار به ایران برگشته بود و مزاحمتی برای او ایجاد نشده بود.

محتشمی‌پور جزو نزدیکان سیداحمد خمینی بود که در منازعه حزب جمهوری اسلامی و نوگرایان دینی مدعی خط سوم بودند. ابتدا در دفتر آیت‌الله خمینی در قم فعالیت کرد و بعد نماینده ولی‌فقیه در بنیاد مستضعفان و مدیر رادیو در صداوسیما شد. آخرین سمت او قبل از این‌که سفیر ایران در سوریه شود، عضویت در شورای سرپرستی صداوسیما بود. حکم سفارت او علی‌رغم مخالفت ابوالحسن بنی‌صدر با پیگیری میرحسین موسوی صادر شد.

دوران سفارت او در سوریه همزمان بود با تشدید فعالیت‌های جمهوری‌اسلامی در لبنان. او که سابقه اختلاف با امام موسی صدر در پیش از انقلاب را داشت و با نگرش امل موافق نبود، در سایه ارتباطاتی که در دوران حضور در عراق با جمعی از فعالان فلسطینی و لبنانی پیدا کرده بود و چندین سفر به سوریه و لبنان انجام داده بود، همراه با برخی از فرماندهان سپاه وقت جنبش حزب‌الله لبنان را تأسیس کرد. این اتفاق ماندگارترین فعالیت سیاسی و اجتماعی او را تشکیل داد.

تلاش‌های او حساسیت اسرائیل نسبت به او را برانگیخت و در نهایت در جریان یک بمب‌گذاری زخمی شد و دستش آسیب دید.

در سال ١٣۶٤ در دولت دوم میرحسین موسوی مسئولیت وزارت کشور را برعهده گرفت. در دوران وزارت او سختگیری‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به‌طور نسبی تشدید شد. او نه تنها سختگیری بر گروه‌های مخالف سیاسی مانند نهضت آزادی را افزایش داد بلکه در حوزه آزادی‌های اجتماعی و فرهنگی نیز محدودیت‌ها را افزایش داد. او تصمیم وزیر وقت آموزش پرورش در اعطای تعطیلی روز شنبه به دانش‌آموزان یهودی را با مراجعه به آیت‎‌الله خمینی لغو کرد.

محتشمی‌پور بعد از تشکیل مجمع روحانیون مبارز یکی از اعضای مؤثر و فعال آن شد. بعد از فوت آیت‌الله خمینی و جابه‌جایی در آرایش قوا در بلوک قدرت، همراه با جناح چپ به حاشیه قدرت رفت. در انتخابات میان‌دوره‌ای به مجلس سوم راه یافت. پیش از آن در هنگام تشکیل مجلس سوم با شورای نگهبان درگیر شد و در سایه حمایت آیت‌الله خمینی توانست مجوز ورود به رقابت‌های انتخاباتی برخی از کاندیداهای ردصلاحیت‌شده از سوی شورای نگهبان را کسب کند.

محتشمی‌پور تنها وزیر کشور در طول تاریخ جمهوری اسلامی است که توانست خواست خود را بر شورای نگهبان تحمیل کند. او از منتقدان پایان جنگ با عراق و پذیرش قطعنامه ۵٩٨ بود و برخی از اعضای هیئت مذاکره‌کننده را به «وابستگی به آمریکا» متهم کرد.

محتشمی‌پور در بین نیروهای موسوم به «خط امام» یکی از تندترین مواضع را علیه سیاست‌های دولت اکبر هاشمی رفسنجانی در دوران ریاست‌جمهوری و سیاست موسوم به تعدیل و فاصله گرفتن سیاست خارجی از رویکرد ایدئولوژیک دهه شصت اتخاذ کرد.

جنجالی‌ترین موضع او در در دوران نمایندگی در مجلس سوم پیشنهاد حمایت از صدام حسین در هنگام حمله آمریکا به عراق در جریان جنگ اول خلیج فارس بود که صدام را به خالد ابن ولید در تاریخ اسلام تشبیه کرد که از کفر به اسلام برگشته است. این پیشنهاد از سوی دولت وقت رد شد.

او همچنین نشریه «بیان» را منتشر می‌کرد که مضمون اصلی آن هشدار به حاکمیت وقت بود که به‌زعم هیئت تحریریه از آرمان‌های «انقلاب اسلامی» منحرف شده بود. همزمان محتشمی‌پور در نقد سیاست‌های وقت حاکمیت فعالانه در دانشگاه‌ها سخنرانی می‌کرد.

بعد از استعفای سیدمحمد خاتمی از وزارت ارشاد نشریه «بیان» توقیف شد و محتشمی‌پور نیز به دادگاه ویژه روحانیت احضار و برای او پرونده قضایی تشکیل شد. در آن سال‌ها او دیگر در نظام حاشیه امنیت نداشت اما به دلیل سوابقش هیچ‌گاه بازداشت هم نشد.

محتشمی‌پور در انتخابات دوم خرداد ١٣٧۶ در ابتدا چندان موافق کاندیداتوری سیدمحمد خاتمی نبود و دیدگاه‌های میانه‌رو او در حوزه‌های سیاسی و فرهنگی را با برچسب «لیبرالی» نکوهش می‌کرد. در بحث‌های داخلی مجمع روحانیون مبارز او خاتمی را «لیبرال دوست‌داشتنی» توصیف می‌کرد. خاتمی نیز در پاسخ او را «فاشیست دوست‌داشتنی» خطاب می‌کرد. اما روند حاکم بر نیروهای خط امام که بعدها «اصلاح‎طلب» نام گرفتند، به سمتی بود که دیدگاه‌های محتشمی‌پور در آن مورد توجه نبود و او به‌تدریج به حاشیه رفت.

محتشمی‌پور و محمد خاتمی در مراسم ختم پدر همسر خاتمی، فروردین ۱۳۹۳، تهران
محتشمی‌پور و محمد خاتمی در مراسم ختم پدر همسر خاتمی، فروردین ۱۳۹۳، تهران

در عین حال مواضع او در سیاست داخلی و خارجی هم در گذر زمان در دهه‌های هفتاد وهشتاد تعدیل شد اما از چارچوب سنتی جناح چپ نظام خارج نشد. تفاوت عمدهٔ مشی او در این سال‌ها دفاع از حقوق دگراندیشان و آزادی بیان بود که با سابقه‌اش در دهه شصت منافات داشت. او به نمایندگی مردم تهران در مجلس ششم انتخاب شد و در تعقیب برنامه‌های اصلاح‌طلبان در مجلس همراهی کرد. محتشمی‌پور رئیس فراکسیون دوم خرداد مجلس ششم بود.

او بعد از بسته شدن فله‌ای روزنامه‌های اصلاح‌طلب در اردیبهشت ١٣٧٩ مجدداً مجوز نشریه «بیان» را گرفت و آن را در قالب روزنامه منتشر کرد. این بار نشریه پایگاهی برای نیروهای منتقد جامعه و دفاع از آزادی‌ بیان و گشایش سیاسی در چارچوب نظام شد که مدت زیادی تحمل نشد و توسط قوه قضائیه دوباره برای همیشه بسته شد.

مخالفت او با انتصاب سید محمود شاهرودی در ریاست قوه قضائیه بحث‌برانگیز شد. او شاهرودی را یک عراقی توصیف کرد که در زمان اقامت آیت‌الله خمینی در نجف با مواضع ایشان مخالف بوده و از افکار غیرانقلابی در حوزه‌های علمیه عراق دفاع می‌کرد.

اگرچه در انتخابات مجلس هفتم صلاحیت محشتمی‌پور در شورای نگهبان تأیید شد اما در اعتراض به رد صلاحیت جمع زیادی از نیروهای اصلاح‌طلب از شرکت در رقابت‌ها انصراف داد. در سال ١٣٨٤ مسئول ستاد انتخاباتی مهدی کروبی در انتخابات ریاست‌جمهوری بود. او از منتقدان ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد بود. در آن دوره او بیشتر متمرکز بر فعالیت‌هایی در دفاع از مردم فلسطین و آنچه «جنبش مقاومت» می‌خواند علیه اسرائیل بود. او دبیرکل کنفرانس بین‌المللی حمایت از قدس و حمایت از حقوق مردم فلسطین بود و سپس رئیس «مجمع سازمان‌های غیردولتی فعالان حامی آزادی قدس شریف» شد.

در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری ١٣٨٨ از میرحسین موسوی دفاع کرد و مسئول کمیته صیانت از آرای مردم بود. او معترض نتیجه اعلام‌شدهٔ انتخابات بود اما بعد از آن شیوهٔ قهر از سیاست را در پیش گرفت و به نجف رفت و تا پایان عمر بیشتر اوقات زندگی خود را در آن‌جا گذراند.

عکسی از مراسم تدفین علی‌اکبر محتشمی‌پور در حرم شاه‌عبدالعظیم، ۱۸ خرداد ۱۴۰۰
عکسی از مراسم تدفین علی‌اکبر محتشمی‌پور در حرم شاه‌عبدالعظیم، ۱۸ خرداد ۱۴۰۰

محتشمی‌پور را می‌توان از کارگزاران نمونه‌وار جمهوری اسلامی دانست که البته در حوزه اقتصادی و معیشتی سعی کرد آلوده مفاسد قدرت و رانت‌خواری نشود، اما به گفتمان کلاسیک نظام باور داشت و هیچ‌وقت از آن خارج نشد. اگرچه مخالفتش با مشارکت سیاسی و حقوق شهروندی در گذر زمان کمتر شد اما به دموکراسی، آزادی و موازین حقوق بشری به شکل جامع باور نداشت.

بنیادگرایی اسلامی، شیفتگی مطلق به آیت‌الله خمینی، حکومت دینی بر مبنای نظریه ولایت فقیه در قالب جمهوری اسلامی، توده‌گرایی، نظریات چپ اقتصادی، دیدگاه بسته فرهنگی، آمریکاستیزی و نابودی اسرائیل ضلع‌های اصلی دیدگاه محتشمی‌پور را تشکیل می‌داد.

اگرچه محتشمی‌پور بعد از شکل‌گیری جریان اصلاح‌طلبی دوم خردادی از چهره‌های اصلی و اثرگذار نبود، اما جلوه و تابلو خوبی برای دریافت چگونگی نافرجامی اصلاح‌طلبی پارلمنتاریست است. یکی از دلایل اصلی نافرجامی اصلاحات در ایران تنگناهای نظری و تناقضات بود که بررسی مواضع محتشمی‌پور بعد از دوم خرداد ١٣٧۶ به‌خوبی آن را نشان می‌دهد.

محتشمی‌پور بر روی دیدگاه‌هایش می‌ایستاد و در حوزه نظری در برابر تغییر مقاومت می‌کرد. او می‌خواست پاسخ به مطالبات مردم را در چارچوب کلان‌نظرهای آیت‌الله خمینی و ارزش‌های کلاسیک نظام دنبال کند؛ مسیری که بن‌بست بود. در چارچوب گفتمان کلاسیک نظام و نظریه ولایت فقیه، اصلاحات (رفورم) مبتنی بر گسترش دموکراسی، مشارکت سیاسی و حقوق شهروندی ناشدنی است. محتشمی‌پور در مواجهه با این تعارض مواضع جاری‌ و سیاسی‌اش را تعدیل می‌کرد و حرف‌های متناسب روز را چندان نمی‌زد.

دیگر چهره‌های اصلاح‌طلب یا از سر سطحی‌نگری ویا مصلحت‌اندیشی به این تعارض توجه نداشتند و به شکل شعاری این تناقض را نادیده گرفتند و بی‌توجه به موانع نظری، وعده‌های سیاسی و فرهنگی مطابق نیاز روز جامعه دادند که در نهایت عملی نشد.

نظرانت نویسندگان در یادداشت‌ها لزوماً بازتاب دیدگاه رادیو فردا نیست.
XS
SM
MD
LG