دولت مصر اعلام کرد که روابط گردشگری با ايران را به حال تعليق درآورده است. وزارت گردشگری مصر میگويد اين تصميم را به دليل وضعيت امنيتی اين کشور اتخاذ کرده است.
به گزارش خبرگزاری الشرق الاوسط، رشا العزايزی سخنگوی وزارت گردشگری مصر، در اين باره گفته است: «وضعيت امنيتی اجازه نمیدهد که بتوان سفرهای دو جانبه ميان ايران و مصر در حوزه گردشگری و پروازهای هوايی را ادامه داد».
ايران و مصر ۹ اسفند گذشته تفاهمنامه گردشگری امضا کرده بودند. اين تفاهنامه در دوره رياست جمهوری محمد مرسی امضا شد.
در گفتوگو با عليرضا نوریزاده تحليلگر مسائل جهان عرب، ابتدا از او پرسیدم که آيا به غير از وضعيت امنيتی در مصر، مسائل ديگری هم در تعليق سفر ايرانيان به مصر وجود دارد؟
عليرضا نوریزاده: زمانی که اولين کاروان گردشگران ايرانی عازم مصر شد آن ابتدا شوق بسيار نشان دادند. خب دولت هم دولت اخوان المسلمين بود، وزير گردشگری مصر هم مذاکرات خيلی مفصلی با جمهوری اسلامی داشت. بنابر اين اصلا صحبت از سفر میليونها زائر در سال بود و عنوانش هم جمهوری اسلامی البته گذاشته بود زيارت و سياحت، و حرفشان اين بود که از اماکن مقدسه اسلامی مصر ديدار کنند. مثل راسالحسين، سيده زينب، که به روايتی سر امام حسين و پيکر خواهر ايشان حضرت زينب در آنجا مدفون است. همينطور چند نفر از شخصيتهای شيعه، سيده نفيسه و علمای بزرگی آنجا هستند. ولی مصریها از همان ابتدا ورود ايرانیها را به قاهره ممنوع کردند و قسمت ديدار فقط مناطق باستانی مصر شد که احتمالا از ديد مقامات جمهوری اسلامی دارای چندان اعتبار و ارزشی نبود که مسئله روابط جهانگردی بين دو کشور را پيگيرش شوند.
همان اول هم که اين گروه وارد شدند و به لوکسور يا اکسر برده شدند، جايی که معبد کرنگ هست و معابد ديگر، در همان روز دوم ورود اولين دسته، تظاهراتی عليه ايرانيان صورت گرفت و حتی در بعضی جاها بیاحترامی به ايرانيان شد. اينها خب تاثير بدی گذاشت. بلافاصله بعد از آن هم مصریها آمدند اين را قطع کردند. بعد هم که رويدادهای مصر اتفاق افتاد و حوادث به گونهای شد که به طور کلی صنعت توريسم در مصر به حالت توقف درآمد.
بر اساس گزارشها، با وجود اينکه گردشگران ايرانی تنها اجازه داشتند به برخی از شهرها در مراکز استراحتی دريای سرخ سفر کنند گفته شده بود که به خاطر نگرانی از تشنج ميان گردشگران شيعه و مصریهای سنی بود در قاهره. چرا چنين تصوری اصولا در مصر وجود دارد از گردشگران ايرانی؟
با توجه به اينکه روابط جمهوری اسلامی و مصر بعد از دستور آيتالله خمينی و به دنبال امضای قرارداد کمپ ديويد، قطع شد و در سطح دفاتر حفاظت منافع بود، توريسم يا گردشگران عادی در بين دو کشور در آمد و شد نبود. بعد ناگهان آمدند مسئله قرارداد تبادل جهانگرد يا توريست را امضا کردند که اين واکنش بدی در جامعه مصر داشت.
مثلا برای نمونه بسياری از علمای مصر اعتراض کردند که جمهوری اسلامی چندان عاشق و علاقمند اهرام مصر يا آثار باستانی مصر نيست. آنها میخواهند بيايند از همين بناهايی که بناهای شيعه نام گرفته و از زمان خلفای فاطمی آنجا بوده سوء استفاده کنند و فردا برای ما مشکل ايجاد کنند. موج مبارزه با مذهب تشيع هم از سوی اسلامیها، سلفیها و حتی خود اخوان المسلمين به راه افتاد.
اينها همه دست به دست هم داد و فضای مناسبی برای ورود جهانگردان ايرانی ايجاد نشد. در عين حال مصریها نگران بودند که آن ايرانيان عاشق فرهنگ مصر نيايند بلکه فردا اعضای سپاه پاسداران و وابستگان رژيم تحت پوشش جهانگردی وارد مصر شوند و بخواهند برای مصر ايجاد مشکل کنند، به اختلاف مذهبی دامن بزنند و ترويج مذهب شيعه را بکنند که سالهاست مصریها نسبت به آن اعتراض دارند و جمهوری اسلامی عليرغم نداشتن روابط کامل ديپلماتيک، در اين زمينه بسيار فعال بود.
آيا اصولا مصریها هم بعد از امضای اين تفاهمنامه که در اسفندماه سال گذشته امضا شد، به ايران سفر میکردند؟
چند گروه از مصر به ايران رفتند. يک مجموعه حدودا ۲۵۰ نفری از نويسندگان، اساتيد دانشگاه، کارشناسان و تعدادی دانشجوی وابسته به اخوان المسلمين. اينها از ايران ديدن کردند. يک مجموعه ديگری بنا به دعوت آقای احمدینژاد به ايران سفر کردند. از اين نوع سفرها بود. .ولی اينکه بگوييم يک مجموعه جهانگرد مصری به سوی ايران رفتند اين اتفاق نيافتاد.
به گزارش خبرگزاری الشرق الاوسط، رشا العزايزی سخنگوی وزارت گردشگری مصر، در اين باره گفته است: «وضعيت امنيتی اجازه نمیدهد که بتوان سفرهای دو جانبه ميان ايران و مصر در حوزه گردشگری و پروازهای هوايی را ادامه داد».
ايران و مصر ۹ اسفند گذشته تفاهمنامه گردشگری امضا کرده بودند. اين تفاهنامه در دوره رياست جمهوری محمد مرسی امضا شد.
در گفتوگو با عليرضا نوریزاده تحليلگر مسائل جهان عرب، ابتدا از او پرسیدم که آيا به غير از وضعيت امنيتی در مصر، مسائل ديگری هم در تعليق سفر ايرانيان به مصر وجود دارد؟
عليرضا نوریزاده: زمانی که اولين کاروان گردشگران ايرانی عازم مصر شد آن ابتدا شوق بسيار نشان دادند. خب دولت هم دولت اخوان المسلمين بود، وزير گردشگری مصر هم مذاکرات خيلی مفصلی با جمهوری اسلامی داشت. بنابر اين اصلا صحبت از سفر میليونها زائر در سال بود و عنوانش هم جمهوری اسلامی البته گذاشته بود زيارت و سياحت، و حرفشان اين بود که از اماکن مقدسه اسلامی مصر ديدار کنند. مثل راسالحسين، سيده زينب، که به روايتی سر امام حسين و پيکر خواهر ايشان حضرت زينب در آنجا مدفون است. همينطور چند نفر از شخصيتهای شيعه، سيده نفيسه و علمای بزرگی آنجا هستند. ولی مصریها از همان ابتدا ورود ايرانیها را به قاهره ممنوع کردند و قسمت ديدار فقط مناطق باستانی مصر شد که احتمالا از ديد مقامات جمهوری اسلامی دارای چندان اعتبار و ارزشی نبود که مسئله روابط جهانگردی بين دو کشور را پيگيرش شوند.
همان اول هم که اين گروه وارد شدند و به لوکسور يا اکسر برده شدند، جايی که معبد کرنگ هست و معابد ديگر، در همان روز دوم ورود اولين دسته، تظاهراتی عليه ايرانيان صورت گرفت و حتی در بعضی جاها بیاحترامی به ايرانيان شد. اينها خب تاثير بدی گذاشت. بلافاصله بعد از آن هم مصریها آمدند اين را قطع کردند. بعد هم که رويدادهای مصر اتفاق افتاد و حوادث به گونهای شد که به طور کلی صنعت توريسم در مصر به حالت توقف درآمد.
بر اساس گزارشها، با وجود اينکه گردشگران ايرانی تنها اجازه داشتند به برخی از شهرها در مراکز استراحتی دريای سرخ سفر کنند گفته شده بود که به خاطر نگرانی از تشنج ميان گردشگران شيعه و مصریهای سنی بود در قاهره. چرا چنين تصوری اصولا در مصر وجود دارد از گردشگران ايرانی؟
با توجه به اينکه روابط جمهوری اسلامی و مصر بعد از دستور آيتالله خمينی و به دنبال امضای قرارداد کمپ ديويد، قطع شد و در سطح دفاتر حفاظت منافع بود، توريسم يا گردشگران عادی در بين دو کشور در آمد و شد نبود. بعد ناگهان آمدند مسئله قرارداد تبادل جهانگرد يا توريست را امضا کردند که اين واکنش بدی در جامعه مصر داشت.
مثلا برای نمونه بسياری از علمای مصر اعتراض کردند که جمهوری اسلامی چندان عاشق و علاقمند اهرام مصر يا آثار باستانی مصر نيست. آنها میخواهند بيايند از همين بناهايی که بناهای شيعه نام گرفته و از زمان خلفای فاطمی آنجا بوده سوء استفاده کنند و فردا برای ما مشکل ايجاد کنند. موج مبارزه با مذهب تشيع هم از سوی اسلامیها، سلفیها و حتی خود اخوان المسلمين به راه افتاد.
اينها همه دست به دست هم داد و فضای مناسبی برای ورود جهانگردان ايرانی ايجاد نشد. در عين حال مصریها نگران بودند که آن ايرانيان عاشق فرهنگ مصر نيايند بلکه فردا اعضای سپاه پاسداران و وابستگان رژيم تحت پوشش جهانگردی وارد مصر شوند و بخواهند برای مصر ايجاد مشکل کنند، به اختلاف مذهبی دامن بزنند و ترويج مذهب شيعه را بکنند که سالهاست مصریها نسبت به آن اعتراض دارند و جمهوری اسلامی عليرغم نداشتن روابط کامل ديپلماتيک، در اين زمينه بسيار فعال بود.
آيا اصولا مصریها هم بعد از امضای اين تفاهمنامه که در اسفندماه سال گذشته امضا شد، به ايران سفر میکردند؟
چند گروه از مصر به ايران رفتند. يک مجموعه حدودا ۲۵۰ نفری از نويسندگان، اساتيد دانشگاه، کارشناسان و تعدادی دانشجوی وابسته به اخوان المسلمين. اينها از ايران ديدن کردند. يک مجموعه ديگری بنا به دعوت آقای احمدینژاد به ايران سفر کردند. از اين نوع سفرها بود. .ولی اينکه بگوييم يک مجموعه جهانگرد مصری به سوی ايران رفتند اين اتفاق نيافتاد.