وزارت اطلاعات ايران در بيانيهای که روز دوشنبه پنجم فروردین ماه منتشر کرده، در مورد «خطرات امنيتی» به شهروندان ايرانی هشدار داده است. همچنین در اين بيانيه بيشترين «هشدارهای امنيتی» را در حوزه مقابله با جاسوسی داده است.
رادیو فردا در این زمینه گفتوگویی دارد با حسين قاضيان، جامعهشناس در آمريکا و نخست از او درباره هدف وزارت اطلاعات از انتشار اين بيانيه در اين مقطع از سال پرسيده است:
حسين قاضيان: اولا اين بیانیه، اطلاعيهای است مغشوش و بيشتر شکل اداری دارد. معلوم است از هر واحدی خواستهاند که نظراتشان را بگويند و هر واحدی نظرش را گفته است و اينها را کنار هم چيدهاند بدون اينکه يک نظم و ترتيب درست و روشنی داشته باشد.
ضمن این که ادبياتی که در اين اطلاعيه حرف زده شده، با ادبيات رسمی جمهوری اسلامی ناخوانا و ناهماهنگ است. مثلا سه چهار بار در آن تاکيد بر ميهن و ميهنپرستی شده است که شايد همين هم ما را رهنمون کند به اين که هدف اين اطلاعيه چيست.
در واقع گروه مخاطب اين اطلاعيه شهروندان وفادار به جمهوری اسلامی نيستند که بیشتر با ادبيات مذهبی ممکن است حرفی را بپذيرند بلکه معلوم است آن دست از شهروندان مورد مخاطب اين اطلاعيه هستند که يا وفادار نيستند و يا بیطرفند و يا در وفاداری شان از نظر سيستم جای ترديد هست.
در واقع میخواهند اينها را با اين اطلاعيه تحت کنترل در بياورند. اصل ماجرا در واقع کنترل پيشگيرانه آن دسته از شهروندانی است که يا موافق جمهوری اسلامی نيستند و يا مخالفش هستند و يا وضعيت بی طرفی دارند و خيلی با سيستم همراه نيستند.
اما اين که چرا حالا اين کار را کردهاند؟ معلوم است که به هر حال میخواهند با شروع سال نو بگويند که ما حواسمان جمع است و از همين آغاز همه چيز را سفت و سخت گرفتهايم و میخواهند در عين حال حواس همه را به اين موضوع جذب کنند.
ضمن اين که شايد از نظر اطلاعاتی هم فکر کردهاند که چون در اين روزها هنوز خبری از رسانهها نيست و خبر زيادی در فضا وجود ندارد اين خبر در ميان خبرهای ديگر گم نمیشود و بيشتر ممکن است مورد توجه قرار بگيرد تا زمانی که فضا شلوغ است و همه جور خبری میآيد و میرود.
با نگاهی به جزييات بيانيه وزارت اطلاعات، بيشتر دلنگرانی و هشدارها در حوزه جاسوسی است. چرا و چه ارتباطی اين موضوع با شرايط فعلی سياسی و اجتماعی ايران دارد؟
به يک معنا میتواند ارتباطی با شرايط خاص فعلی نداشته باشد به اين دليل که دستگاههای اطلاعاتی- امنيتی ايران اصولا بسياری از کارهايی که در جاهای ديگر دنيا جزو کارهای معمول به شمار میرود، علی الاصول جاسوسی فرض میکنند مثل روزنامهنگاری، نظرسنجی، تحقيق و پژوهش و بسياری از اين قبيل کارها. خيلی از اين کارها نزد دستگاه اطلاعاتی ايران به عنوان کار جاسوسی تلقی میشود.
اما میشود گفت در اين مورد خاص چند موضوع وجود دارد که با شرايط حاضر ايران ارتباط دارد. يکی احتمال مذاکره با آمريکاست که در صحبتهای رهبری در مشهد هم اعلام شد و بنابر اين میخواهند بگويند که فکر نکنيد که چيزی دارد عوض میشود و شما میتوانيد راحت با خارجیها در ارتباط باشيد.
موضوع دوم مسئله خود انتخابات است. انتخابات به هر حال در پيش است و همان طور که دستگاههای اطلاعاتی گفتهاند آنها از پيش از انتخابات آنها وقوع ناآرامی را انتظار میکشند و با يک سری اقدامات پيشگيرانه میخواهند قبل از انتخابات، همه حواسشان را جمع کنند و بدانند که دستگاههای اطلاعاتی در اين مورد خيلی حساس است.
ضمنا موضوع مسئله هستهای ايران هم هست که شايد امسال وضعيت پيچيدهتری پيدا کند. میخواهند در اين زمينه به همه هشدار بدهند.
در بيشتر کشورهای دموکراتيک ارتباط و مناسبات وزارت اطلاعات با شهروندان به خاطر نوع حساسيت کار خيلی مستقيم صورت نمیگيرد و بخشی از مسئوليتهای امنيتی بر عهده پليس گذاشته میشود. واکنش جوامعی که در آن وزارت اطلاعات و نهادهای امنيتی به طور کلی بدون واسطه وارد حوزه زندگی اجتماعی و خصوصی افراد میشوند چطور است؟
اساسا بين دستگاه پليسی و اطلاعاتی و امنيتی بين کشورهای دموکراتيک و يک کشوری مثل ايران يک تفاوت ماهوی وجود دارد. آن هم اين است که در جامعههای دموکراتيک در واقع ما چيزی به عنوان پليس سياسی نداريم. يعنی پليسی که وظيفهاش از جانب دولت کنترل سياسی مردم باشد.
در چنين وضعيتی خيلی رابطه پليس با مردم متفاوت است. در کشورهای دموکراتيک معمولا پليس يکی از گروه های مورد اعتماد است و بنابر اين دستگاههای پليسی و امنيتی اين کشورها بيشتر از جانب مردم،خودی قلمداد میشود. اين تفاوت ماهوی باعث میشود که نوع ارتباط شهروندان با پليس در کشورهای دموکراتيک با کشوری مثل ايران متفاوت باشد.
رادیو فردا در این زمینه گفتوگویی دارد با حسين قاضيان، جامعهشناس در آمريکا و نخست از او درباره هدف وزارت اطلاعات از انتشار اين بيانيه در اين مقطع از سال پرسيده است:
حسين قاضيان: اولا اين بیانیه، اطلاعيهای است مغشوش و بيشتر شکل اداری دارد. معلوم است از هر واحدی خواستهاند که نظراتشان را بگويند و هر واحدی نظرش را گفته است و اينها را کنار هم چيدهاند بدون اينکه يک نظم و ترتيب درست و روشنی داشته باشد.
ضمن این که ادبياتی که در اين اطلاعيه حرف زده شده، با ادبيات رسمی جمهوری اسلامی ناخوانا و ناهماهنگ است. مثلا سه چهار بار در آن تاکيد بر ميهن و ميهنپرستی شده است که شايد همين هم ما را رهنمون کند به اين که هدف اين اطلاعيه چيست.
در واقع گروه مخاطب اين اطلاعيه شهروندان وفادار به جمهوری اسلامی نيستند که بیشتر با ادبيات مذهبی ممکن است حرفی را بپذيرند بلکه معلوم است آن دست از شهروندان مورد مخاطب اين اطلاعيه هستند که يا وفادار نيستند و يا بیطرفند و يا در وفاداری شان از نظر سيستم جای ترديد هست.
در واقع میخواهند اينها را با اين اطلاعيه تحت کنترل در بياورند. اصل ماجرا در واقع کنترل پيشگيرانه آن دسته از شهروندانی است که يا موافق جمهوری اسلامی نيستند و يا مخالفش هستند و يا وضعيت بی طرفی دارند و خيلی با سيستم همراه نيستند.
اما اين که چرا حالا اين کار را کردهاند؟ معلوم است که به هر حال میخواهند با شروع سال نو بگويند که ما حواسمان جمع است و از همين آغاز همه چيز را سفت و سخت گرفتهايم و میخواهند در عين حال حواس همه را به اين موضوع جذب کنند.
ضمن اين که شايد از نظر اطلاعاتی هم فکر کردهاند که چون در اين روزها هنوز خبری از رسانهها نيست و خبر زيادی در فضا وجود ندارد اين خبر در ميان خبرهای ديگر گم نمیشود و بيشتر ممکن است مورد توجه قرار بگيرد تا زمانی که فضا شلوغ است و همه جور خبری میآيد و میرود.
با نگاهی به جزييات بيانيه وزارت اطلاعات، بيشتر دلنگرانی و هشدارها در حوزه جاسوسی است. چرا و چه ارتباطی اين موضوع با شرايط فعلی سياسی و اجتماعی ايران دارد؟
به يک معنا میتواند ارتباطی با شرايط خاص فعلی نداشته باشد به اين دليل که دستگاههای اطلاعاتی- امنيتی ايران اصولا بسياری از کارهايی که در جاهای ديگر دنيا جزو کارهای معمول به شمار میرود، علی الاصول جاسوسی فرض میکنند مثل روزنامهنگاری، نظرسنجی، تحقيق و پژوهش و بسياری از اين قبيل کارها. خيلی از اين کارها نزد دستگاه اطلاعاتی ايران به عنوان کار جاسوسی تلقی میشود.
اما میشود گفت در اين مورد خاص چند موضوع وجود دارد که با شرايط حاضر ايران ارتباط دارد. يکی احتمال مذاکره با آمريکاست که در صحبتهای رهبری در مشهد هم اعلام شد و بنابر اين میخواهند بگويند که فکر نکنيد که چيزی دارد عوض میشود و شما میتوانيد راحت با خارجیها در ارتباط باشيد.
موضوع دوم مسئله خود انتخابات است. انتخابات به هر حال در پيش است و همان طور که دستگاههای اطلاعاتی گفتهاند آنها از پيش از انتخابات آنها وقوع ناآرامی را انتظار میکشند و با يک سری اقدامات پيشگيرانه میخواهند قبل از انتخابات، همه حواسشان را جمع کنند و بدانند که دستگاههای اطلاعاتی در اين مورد خيلی حساس است.
ضمنا موضوع مسئله هستهای ايران هم هست که شايد امسال وضعيت پيچيدهتری پيدا کند. میخواهند در اين زمينه به همه هشدار بدهند.
در بيشتر کشورهای دموکراتيک ارتباط و مناسبات وزارت اطلاعات با شهروندان به خاطر نوع حساسيت کار خيلی مستقيم صورت نمیگيرد و بخشی از مسئوليتهای امنيتی بر عهده پليس گذاشته میشود. واکنش جوامعی که در آن وزارت اطلاعات و نهادهای امنيتی به طور کلی بدون واسطه وارد حوزه زندگی اجتماعی و خصوصی افراد میشوند چطور است؟
اساسا بين دستگاه پليسی و اطلاعاتی و امنيتی بين کشورهای دموکراتيک و يک کشوری مثل ايران يک تفاوت ماهوی وجود دارد. آن هم اين است که در جامعههای دموکراتيک در واقع ما چيزی به عنوان پليس سياسی نداريم. يعنی پليسی که وظيفهاش از جانب دولت کنترل سياسی مردم باشد.
در چنين وضعيتی خيلی رابطه پليس با مردم متفاوت است. در کشورهای دموکراتيک معمولا پليس يکی از گروه های مورد اعتماد است و بنابر اين دستگاههای پليسی و امنيتی اين کشورها بيشتر از جانب مردم،خودی قلمداد میشود. اين تفاوت ماهوی باعث میشود که نوع ارتباط شهروندان با پليس در کشورهای دموکراتيک با کشوری مثل ايران متفاوت باشد.