لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۱:۱۰

نه به حجاب اجباری؛ جنبش اجتماعی


موج اجتماعی تأمل‌برانگیزی در اعتراض به حجاب اجباری در هفته‌های اخیر بخش مهمی از جامعه ایران را تحت‌تأثیر خود قرار داده است، کنشی که آشکارا به وضع نامطلوب موجود در حوزه پوشش معترض است و تغییرخواهی را به‌گونه‌ای مدنی و مسالمت‌آمیز پی گرفته است.

در هفته نخست دی‌ ماه گذشته، دختری گمنام ـ که بعدتر هویت وی مشخص شد؛ ویدا موحدی ـ در خیابان انقلاب تهران، روسری خود را بر سر چوبی آویخت. او بدون حجابی برای موهایش روی سکویی ایستاد و اعتراض خود را به پوشش اجباری بی‌هیچ سخنی ابراز کرد. کنش معنادار مزبور هم‌زمان با راهپیمایی‌های اعتراضی دی‌ماه، در ابتدا به حاشیه رفت.

چند هفته بعدتر، در نهم بهمن‌ماه گذشته، دختری دیگر (نرگس حسینی) در اقدامی مشابه در همان محل، و این بار با دستبندی "سبز"، اعتراض مشابهی ابراز کرد؛ اعتراضی که همچون مورد مشهور نخست با بازداشت توأم شد. اما در همان روز ـ و از آن پس ـ زنان و دخترانی دیگر در تهران و در برخی شهرهای ایران، شال و روسری خود را به چوبی آویختند و به حجاب اجباری اعتراض کردند، اعتراضی که با وجود برخورد انتظامی و قضایی، ادامه یافته و در سطوح متفاوتی (موافق و مخالف) بازتاب داشته است. یک واکنش همدلانه مهم، طرحی بود که زهرا رهنورد از درون حصر هفت‌ساله کشید و بر آن نوشت: «با حجاب اجباری مخالفم.»

به‌نظر می‌رسد می‌توان آنچه را که در اعتراض به حجاب اجباری شهره شده، و با عنوان «دختران خیابان انقلاب» و هشتگ مرتبط در شبکه‌های اجتماعی آنلاین بازنشر و تبلیغ می‌شود، از منظر جنبش‌های اجتماعی بررسی کرد.

ویژگی‌های جنبش‌های اجتماعی

اندیشمندان علوم اجتماعی در تبیین مؤلفه‌ها و مشخصه‌های جنبش‌های اجتماعی (به‌ویژه جنبش‌های اجتماعی جدید) بر وجوه ممیز زیر تاکید دارند و به تعریف‌ها و خصوصیت‌های زیر اشاره می‌کنند.

معترضان عضو یک سازمان سیاسی نبودند و نیستند؛ آنها برای ایجاد ارزش‌های جدید و تغییر قواعد و هنجارها دست به اقدام زدند؛ اقدامی که برآمده از احساس محرومیت یک‌یک ایشان بود و کنشگران را با همدلی و هویتی مشترک به یکدیگر پیوند زد.

ـ واکنشی به وضعیت‌های بحرانی که اغلب از دل شکل‌گیری هویتی مشترک به‌مثابه سامانی نو برای همبستگی جمعی تحقق می‌یابند.

ـ کوششی برای ایجاد ارزش‌های جدید یا فهم جدید از هنجار‌ها، و تلاشی برای تغییر قواعد، به عزم نیل «وضع مطلوب» از مسیر نقد «وضع موجود»؛ اقدامی که محصول کنش جمعی و تجلی احساس محرومیت همدلان جنبش است و آنان را با هویتی مشترک به یکدیگر پیوند می‌زند.

ـ تعاملی غیرسازمانی میان کنشگران گوناگون، و پدیده‌ای سیال؛ کنشی با سوگیری همدلانه و آگاهی مشترک و احساس همدلی میان کنشگران و مشاركت‌كنندگان برای پیگیری اهداف و چشم‌اندازهای مشترک.

ـ هویت جمعی مشترک کنشگران، «موضوع مبارزه» ایشان است، و چشم‌انداز یا مد‌ل اجتماعی و هدف نهایی آنها، تعریف‌گر و تببین‌‌کننده‌ آن.

ـ مجموعه‌ مشتركی از اعتقادها و دلبستگی‌ها، نوعی منازعه سیاسی یا مناقشه فرهنگی با نظم حاكم و مستقر می‌آفریند؛ چالشی که از اعتراض عمومی و علنی برای رسیدن به اهداف خود سود می‌جوید.

ـ شاهد و نشانه‌ای مهم از دگرگونی اجتماعی ‌که نظم مستقر در کنترل و مهار آن ناتوان است؛ دگرگونی‌ای که در حوزه‌های گوناگون، لایه‌های اجتماعی مختلف را در سنین متفاوت، همگام و همدل می‌کند.

ـ منبع اصلی کشمکش و تغییر، و اولین مفصل برای پیوند با دیدگاه‌های سیاسی جدید که برای شناخت نگرانی‌ها و طرح خواست‌های جدید به رژیم‌های سیاسی فشار وارد می‌کنند.

ـ بخش مرکزی آن چیزی که با مفاهیم و واژه‌هایی چون «جامعه مدنی» یا «سپهر عمومی» توصیف می‌شود.

ـ ازجمله روش‌هایی که به‌واسطه‌ آن‌ها چشم‌اندازهای اخلاقی و مطالبات و الهامات کلی شهروندان به خواسته‌های سیاسی و مدیریتی تبدیل می‌شود.

ـ کوششی عقلانی و مدنی و معطوف به نتایج اثباتی که گسترش و تعمیق حقوق شهروندی و ایجاد دولت عقلانی برای تقلیل نابرابری‌های اجتماعی را در دستور کار دارد.

ـ تلاشی هدفمند و عمل‌گرایانه در سپهر عمومی که به عزم تغییر تعادل بین قدرت جامعه مدنی و قدرت حکومت، و تحمیل مطالبات به نظام سیاسی، تحقق می‌یابد.

ـ الگوهای اقدام گروهی مبتنی بر پرهیز از خشونت و نافرمانی مدنی که برخلاف بروکراسی‌های متمرکز و احزاب سیاسی کلاسیک به عدم‌تمرکز و خودمختاری گروه‌ها و خودمرجعی کنشگران گرایش دارند.

قابل اشاره این‌که سرمایه اجتماعی جنبش‌های اجتماعی در مسیر حرکت آنها بازتولید و تقویت می‌شود و موجبی برای افزایش توانمندی و تأثیرگذاری آنهاست.

نه به حجاب اجباری؛ جنبش اجتماعی جدید

از منظر ویژگی‌ها و مولفه‌های برشمرده‌شده در بالا، و به‌خصوص متکی بر مشخصه‌های جنبش‌های اجتماعی جدید، آنچه در قالب اعتراض به پوشش اجباری در ایران امروز در حال وقوع است نشانه‌های برجسته‌ای از جنبش‌های اجتماعی بروز می‌دهد.

دختران و زنان گمنامی که بی‌فریاد و خشونت، به‌گونه‌ای مسالمت‌آمیز و مدنی روی سکو می‌ایستند و روسری و شال خود را بر چوبی می‌آویزند، تنها در پایتخت یا یک منطقه از تهران، ابراز اعتراض نکرده و نمی‌کنند. در میان آنان، از جوان تا میان‌سال و سالمند، و از طبقه متوسط فرهنگی تا لایه‌های برخوردار مشهود است. همچنان‌که حتی در مشهد ـ که ویژگی‌های خاص خود را به جهت فرهنگی و مذهبی و سیاسی داراست ـ دختری چادری، با معترضان بی‌حجاب در تهران، همدلی و همراهی مشابهی ابراز کرده است.

کنشگران این جنبش به وضع نامطلوب از جهت اجبار در پوشش معترض‌اند، تحقق وضع مطلوب خود را تعقیب می‌کنند، هزینه ابراز نظر مخالف خود را به‌گونه‌ای مدنی پرداخته‌اند، و خواهان تغییر هنجارهای رسمی و تحمیلی توسط حکومت هستند.

اظهارنظر برخی کنشگران این جنبش اجتماعی نیز تأمل‌برانگیز و بازتاب‌دهنده برخی از ابعاد آن است؛ آنان به تاکید می‌گویند که آگاهانه و در اقدامی شخصی و برای احترام به باور و هنجارهای خود، دست به این اعتراض زده‌اند و پای هزینه‌های آن نیز ایستاده‌اند و از اقدام خود پشیمان نیستند.

معترضان به حجاب اجباری می‌کوشند توازن قوا بین جامعه مدنی و حکومت را ـ در موضوع پوشش اجباری ـ با تکیه به نافرمانی مدنی و اعتراض خشونت‌پرهیز تغییر دهند. کوششی که البته بی‌هزینه نبوده است

معترضان به حجاب اجباری در متن جامعه مدنی ایران کنشگری عینی و اظهار وجود عملی کردند و موجی از واکنش سلبی و ایجابی برانگیختند. اقدام آنان چنان بازتابی یافت که از مقام‌های ارشد قضایی و امامان جمعه تا نمایندگان مجلس و اعضای شورای شهر و نیز صاحب‌نظران سیاسی و هنرمندان، ناگزیر از واکنش شدند.

معترضان عضو یک سازمان سیاسی نبودند و نیستند؛ آنها برای ایجاد ارزش‌های جدید و تغییر قواعد و هنجارها دست به اقدام زدند؛ اقدامی که برآمده از احساس محرومیت یک‌یک ایشان بود و کنشگران را با همدلی و هویتی مشترک به یکدیگر پیوند زد.

کنشگری آنان در سپهر عمومی به موضوعی مهم برای گفت‌و‌گو و تبادل‌نظر تبدیل شده و مناقشه‌ای گریزناپذیر برانگیخته است.

معترضان به حجاب اجباری می‌کوشند توازن قوا بین جامعه مدنی و حکومت را ـ در موضوع پوشش اجباری ـ با تکیه به نافرمانی مدنی و اعتراض خشونت‌پرهیز تغییر دهند. کوششی که البته بی‌هزینه نبوده است؛ صدور وثیقه‌های سنگین برای بازداشت‌شدگان، تهدید آنان با اتهام‌ها و احکام قضایی سنگین، و سخت‌گیری علیه ایشان حتی در بازداشت (مانند عدم‌رسیدگی حقوقی و پزشکی لازم به وضع مریم شریعتمداری، دختری که توسط مأمور نیروی انتظامی از بالای سکو به پایین پرت شد و دچار آسیب‌دیدگی پا شد) برخی از هزینه‌های تحمیل‌شده به معترضان و پذیرفته‌‌شده توسط ایشان است.

با وجود اینها، به نظر می‌رسد جنبش اعتراضی علیه حجاب اجباری مبتنی بر مولفه‌هایی که دارد و ویژگی‌هایی که بروز داده، نه تنها پایان نیافته، بلکه ادامه خواهد داشت.

XS
SM
MD
LG