روزنامه «آیندگان» اولین قربانی توقیف مطبوعات در ایران پس از انقلاب ایران، بیستم دیماه ۵۷ نقل قولی را از محمدرضا شاه در صفحه نخست خود منتشر کرد که در آن شاه به روزنامه فرانسوی فیگارو گفته بود: «سه ماه پس از خروجم، مردم تأسف خواهند خورد».
این به ظاهر نقلقولی است که از دل گزارش روزنامه فیگارو درباره وقایع آن روز ایران بیرون کشیده شده و حالا برای مخالفان جمهوری اسلامی حکم یک ضربالمثل را پیدا کرده است.
به تازگی از اواخر دهه ۱۳۹۰ با اوج گرفتن اعتراضهای سراسری و به دنبال آن خشونت نیروهای حکومتی، عبارت تازهای در سپهر سیاسی ایران پدیدار شده است؛ «پنجاهوهفتیها».
در برنامه «پاراگراف اول» با حضور تورج اتابکی، استاد تاریخ خاورمیانه و آسیای مرکزی آکادمی سلطنتی هلند در آمستردام، و مجید تفرشی، تاریخنگار و تحلیلگر مسائل معاصر ایران در لندن، این عبارت تازه را به بحث گذاشتهایم.
داستان «پنجاهوهفتیها»
تورج اتابکی معتقد است که تحولات منجر به سقوط نظام پهلوی با نامه سه تن از رهبران جبهه ملی به شاه آغاز شد، نامهای که از شاه میخواست «سلطنت کند و نه حکومت».
آقای اتابکی میگوید در آن فضا، صحبت از انقلاب در میان ملیّون، اسلامگرایان و کمونیستها نبود و همه این طیفهای سیاسی یکصدا «آزادی» را فریاد میزدند.
او به نبود «یک بینش و چشمانداز روشن برای تحولات پیگیر» در انقلاب بهمن ۵۷ اشاره میکند و میگوید: خلأ موجود در این وضعیت آیتالله خمینی را به صرافت انداخت تا بدیل خودش، «ولایت فقیه» و «حکومت اسلامی»، را مطرح کند و بگوید انقلاب می خواهد آن هم از نوع اسلامیاش.
اگرچه برخی چهرههای اغلب جوان هوادار پادشاهی در تعریف عبارت برساخته «پنجاهوهفتیها»، افرادی را به این صفت توصیف می کنند که «همچنان حامل دفاع از انقلاب ۵۷ هستند».
اما تورج اتابکی میگوید داستان «پنجاهوهفتیها» برای او روشن نیست و در حال حاضر شامل کسانی میشود که از بیخوبن مخالف حکومت پهلوی بودند و نه سلطنت مشروطه پادشاهی.
نویسنده کتاب «تجدد آمرانه»، این «برچسب تازه اپوزیسیون» را در حال حاضر شامل تمام کسانی میداند که توسعه اقتصادی آن دوران را قبول داشتند اما در اندیشه توسعه سیاسی بودند و به نقد حکومت پهلوی میپرداختند.
شاه پنجاهوهفتی بود
مجید تفرشی که در هنگام انقلاب بهمن ۵۷، چهارده ساله بود در طول این سالها پای صحبتهای بسیاری از چهرههای سیاسی آن عصر نشسته و شفاهیات آنها را مکتوب کرده است.
او معتقد است که ماجرای بیاعتمادی به شاه ایران و ناامیدی از او او محدود به سالهای آخر حکومتش نمیشد و آیتالله خمینی هم از آغاز دهه پنجاه آشکار «شعار رفتن شاه» را سر میداد.
به گفته آقای تفرشی، نیروهای مذهبی از سال ۱۳۳۲ نگرش و برخوردشان با حکومت پهلوی تغییر کرد و در یکی دوسال آخر هم به مدد شریعتی، بازرگان و طالقانی در دانشگاهها هم نفوذ پیدا کردند، موضوعی که به اذعان این پژوهشگر از سوی شاه، متحدانش و مخالفان ملی و چپ او مورد غفلت قرار گرفت.
مجید تفرشی با تأکید بر ثروتمندتر شدن ایران با افزایش قیمت نفت و بالطبع قدرتمندتر شدن به واسطه تحولات خلیج فارس و پیمان سنتو، به تلاش برخی رجال عصر پهلوی برای اصلاحات در اوایل سال ۵۰ تا ۵۲ میپردازد.
او معتقد است شاه اگرچه متقاعد شد، اما در یک «چرخش و غفلت» تاریخی با تعطیلی همه احزاب «ولو ساختگی و کم اثر» و تأسیس حزب رستاخیز ، یارانش را از خود ناامید کرد.
به باور نویسنده کتاب «نفت، قدرت و اصول»، از آنجا که شاه مهمترین عامل انسداد بود، درست یا غلط شرایطی را ایجاد کرد که مخالفانش به این باور رسیدند که راهی جز سرنگونی حکومت او باقی نمانده است.
شاه منشأ انقلاب؛ سادهگرایی تاریخی
تورج اتابکی میگوید که نمیشود همه «کاسه کوزهها» را سر پادشاه شکست و گفت او منشأ انقلاب بوده است.
آقای اتابکی اینگونه برخورد با تاریخ را «نگاه سادهگرایانه» به تحولات پیچیده آن زمان ارزیابی میکند.
او با اشاره به وضعیت کنونی حاکم بر ایران میگوید، کارنامه «سیاه» جمهوری اسلامی چنان سنگین است و در ذهن ایرانیان نشسته که نگاه نقادانهای به سال ۵۷ ندارند و نمیپرسند چرا اپوزیسیون آن زمان نتوانست گزینهای ارائه بدهد و فقط بر ترجیعبند «شاه باید سلطنت کند و نه حکومت» تکیه کرد.
به گفته این استاد دانشگاه در هلند، اما روحالله خمینی حرف تازهای داشت، صاحب بینش بود و میدانست واقعاً چه میخواهد.
تورج اتابکی میگوید آقای خمینی با مطرح کردن حکومت اسلامی و ولایت فقیه در آن خلأ قدرت نگاه تازهای را آورد که مردم از آن چیزی نمیدانستند، ولی نخبگانی که با ایشان بیعت کردند، شیفته و فریفته این داستان به عنوان «حرف نو» شده بودند.
آقای اتابکی معتقد است که جامعه ایران هنوز نتوانسته خودش را از این بختک رها کند و اکنون به جای اینکه به دنبال چشماندازی بر اساس درسهای گرفته شده از انقلاب اسلامی ۵۷ باشد، مشکلش در عرصه سیاست مشکلمان آدمهایی هستند که یا از جهان رفتهاند و یا دوران کهولت را سپری میکنند.
فاجعه فرافکنی تاریخی
به گفته مجید تفرشی، تأکید او بر شاه به عنوان عامل اصلی پنجاهوهفت، ناشی از غفلت،غرضورزی و نابخردی نیست بلکه پاسخی است در برابر گذارهای که تنها به دنبال «فرافکنی» است و میگوید یک عده خاصی در پنجاهوهفت تأثیر و یا تقصیر داشتند.
او این موضوع را برآیند عنصر «زمان پریشی» میداند که در میان محققان، مورخان و افکار عمومی بسیار فراوان به چشم میخورد.
به اعتقاد این تاریخنگار، در هر «سرنگونی محض» که به هر قیمتی صورت میگیرد، حتماً حکومت و رهبرانش نقش دارند.
آقای تفرشی، تغییر به هر قیمتی و با کمک خارجی را «فاجعهبار» میداند و میگوید آنهایی که معتقدند انقلاب ۵۷ یک فاجعه بود و اصلاً انقلاب کار بدی بوده، امروز بدون توجه به تبعات آن معتقدند از هر راهی باید وضعیت را زیر و رو کرد.
نویسنده کتاب «پژوهشی درباب تجددخواهی ایرانیان»، معتقد است هم جمهوری اسلامی و هم مخالفانش به شیوهای «افراط و تفریط» از تاریخ استفاده ابزاری میکنند.
او در ادامه میگوید نسل جدید از حکومت تازه سرخورده، ناامید و بیزار است و به آن نقد دارد. گروهی هم بر این باورند راهی که شاه میرفت درست بود و انقلاب آنها اشتباه بود.
پنجاهوهفتیها و رشد ناموزون ایران
گره خوردن خاطراتی از گذشتههای دور با وضعیت کنونی ایرانیان، موضوعی است که تورج اتابکی در ادامه صحبتهای مجید تفرشی پیش میکشد.
آقای اتابکی میگوید این مسئله موجب شده که ایرانیها درباره رشد چشمگیر اقتصادی در برابر عدم رشد سیاسی در آن دوره اندیشه نکنند و نپرسند که این «رشد ناموزون» چگونه زمینههای نارضایتی را در ایران فراهم کرد.
نویسنده کتاب «تاریخ فرودستان» با نقد صحبتهای مجید تفرشی درباره انقلاب میگوید، جماعتی که برای حفظ وضع موجود می گویند انقلاب چیز بدی است، پس فریاد بزنند بگویند انقلاب ۵۷ هم چیز بدی بود.
اما مجید تفرشی با تکیه بر «تجربیات انقلاب ۵۷» میگوید باید «محتاطانهتر» درباره شرایط دیروز، امروز و فردای ایران قضاوت کرد تا آیندگان همین تف و لعنتی را که نثار نسل ۵۷ میکنند، ۲۰-۳۰ سال آینده تکرار نکنند.
تورج اتابکی اما معتقد است که خواست تغییر این بار بر اساس تجربه گذشته به طور جدی مطرح شده است، افراد اینبار دیگر گَز نکرده نمیبُرند، تحلیل دارند، و اینکه چگونه ببُرند که به آن مصیبت گرفتار نشوند.
برنامهٔ هفتگی «پاراگراف اول» با همکاری بنیامین صدر و شهرام ابراهیمی تهیه و هر چهارشنبه ساعت ۸:۳۰ شب به وقت ایران بهصورت زنده از رادیوفردا پخش میشود. برای شرکت در این برنامه از طریق شناسهٔ @fardagram در تلگرام پیغام یا شماره تماس خود را برای ما ارسال کنید تا با شما تماس بگیریم.