مجید محمدی جامعهشناس ایرانی مقیم آمریکاست.
در روز اعلام توافق وین و بعد از آن سیاستمداران گروه ۵+۱ و جمهوری اسلامی بر امتیازاتی که از طرف مقابل گرفتهاند تاکید کرده و خواهند کرد. طرفداران این توافق نیز به وجوه مثبت آن اشاره خواهند کرد. اما در مورد جامعهی ایران بعد از توافق چه می توان گفت؟ با پنج پرسش این مطلب را توضیح می دهم.
مذاکرات هستهای تيرماه ۱۳۹۴ برای جمهوری اسلامی اهميت حياتی داشته است، هم از جهت تلاش برای رفع تحريمها، و هم دستکاری در چهرهی منفی جمهوری اسلامی در افکار عمومی جهانی.
با روشن شدن ترکیب نامزدهای حزب جمهوریخواه (تا این لحظه ۱۶نامزد مطرح: ۸ فرماندار سابق و فعلی، ۵ سناتور سابق و فعلی، و ۳ پزشک، مدیر بخش خصوصی و صاحب کسب کار) و حزب دموکرات (تا این لحظه ۵ نامزد مطرح: دو سناتور، دو فرماندار سابق و وزیر خارجه سابق) بهتدریج موضوعات محوری انتخابات ریاست جمهوری آینده در حال طرح و شکلگیری است. نامزدها به بیانهای متفاوت و برای جلب نظر تأمینکنندگان مالی، فعالان سیاسی و افکار عمومی بر روی موضوعات خاصی در معرفی خود بهعنوان نامزد و سخنرانی در ایالات مختلف و نیز یادداشتهای رسانهای تاکید داشتهاند.
علامت سئوالی که برخی حقوقدانان و سیاستمداران و فعالان سیاسی در جوامع دموکراتیک و غیر دموکراتیک در برابر دیوان عالی ایالات متحده گذاشتهاند در باب استقلال این قوه و انطباق تصمیمات آن با روح قانون اساسی آمریکا بوده است. برخی چپها این دیوان را حامی شرکتهای بزرگ و اعضای آن را ابزار قدرت سیاسی و برخی راستها آن را پیشگام «کنش سیاسی و اجتماعی» و قانونگذاری از پشت میز قضاوت دانستهاند.
موضوع حجاب اجباری از موضوعات بسیار چالشبرانگیز میان اسلامگرایان و منتقدان آنهاست، هم از حیث حکم دینی و شرعی و قانونی آن و هم از حیث چگونگی تحقق عینی آن در جامعهی ایران. حقایق دینی و تاریخی و اجتماعی مربوط به آن نیز بسیار در هم ریخته و گیجکننده شده است. در این نوشته برخی از اقوال و ادعاهای تاریخی و اجتماعی مربوطه را به چالش میگیرم.
در تحرکات سیاسی گروهها و جناحهای سیاسی در ایران در حول و حوش موضوع هستهای دو گرایش با هم میآمیزند.
مقامات جمهوری اسلامی در مواردی که می دانند نمی توانند پاسخ دهند معمولا مصاحبه نمی کنند يا از پاسخ سئوال طفره می روند يا مثل محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور پیشین، سئوال را با سئوال جواب می دهند. رهبر جمهوری اسلامی از روز رسيدن به رهبری در سه دههی گذشته به سوال حتی يک خبرنگار پاسخ نداده است.
سهیلا بسکی بنا به گزارش اعضای خانوادهاش پس از سالها مبارزه با بیماری در ۶ خرداد ۱۳۹۴ به وقت دیدار با اعضای خانوادهاش در استانبول درگذشت. سهیلا بسکی (متولد ۱۳۳۲) دوستی بسیار مهربان و غمخوار برای همکاران، بانویی اهل ریسک، شجاع، پُرکار، استوار و خلاق در حوزهی حرفهایاش، انسانی صریح و باز در برابر دوستانش، و زنی نمونه در برآمدن از شرایط تبعیض علیه زنان در ایران پس از انقلاب بود.
علاوه بر تناقض حکم قصاص با موازین حقوق بشر، عدم تاثیر آن در بازدارندگی و ابتنای آن بر تبعیض (بنا تبصره۲ مادهٔ ۳۱۰ قانون مجازات اسلامی «اگر مجنیٌ علیه غیرمسلمان باشد و مرتکب پیش از اجرای قصاص، مسلمان شود، قصاص ساقط و علاوه بر پرداخت دیه به مجازات تعزیری مقرر در کتاب پنجم تعزیرات محکوم میشود.») این حکم سه تناقض درونی حتی در چارچوب شریعت دارد:
امروز جمعیت هفتاد و هشت میلیون نفری ایران، در قالب حدود ۲۳ میلیون خانوار قرار میگیرند. از این تعداد خانوار، حدود شانزده و نیم میلیون شهرنشین و حدود ۶.۵ میلیون خانوار روستانشین هستند. افزایش قابل توجه میزان طلاق، تجردگزینی و تجرد قطعی به خصوص در زنان و سکونت مستقل سالخوردگان، افزایش سن ازدواج، و نیز افزایش مهاجرت مستقل افراد برای تحصیل و اشتغال موجب تغییراتی در تعداد خانوارها در ایران شده است. تحولات دیگری در خانوارهای ایرانی رخ داده است.
قدرت در ايران در سه ديوانسالاری تجسم يافته است: کشوری، لشکری و دينی. دستگاه رهبری، سپاه، روحانيت و دولت در اين ديوانسالاریها سهم عمده دارند و بر سر منابع آنها رقابت می کنند. اين سه ديوانسالاری آن چنان گسترش يافته اند و هزينهی آنها آن چنان سر به فلک کشيده که دارند منابع طبيعی کشور را تاراج می کنند و آن را ورشکسته می سازند.
رهبر جمهوری اسلامی پس از طرح گستردهی ماجرای حضور و نقش پولهای کثيف در انتخابات توسط مطبوعات (در پی طرح موضوع توسط وزير کشور) مجددا تلاش کرد باب بحث بيشتر در مورد فساد در کشور را ببندد.
در روزهای پس از اغتشاشات بالتیمور (در ۲۷ و ۲۸ آوریل ۲۰۱۵) پس از برگزاری مراسم به خاک سپردن «فِرِدی گری» (جوانی که به هنگام بازداشت توسط پلیس این شهر مجروح شده و بعد در بیمارستان درگذشت و جزئیات ماجرا هنوز روشن نیست) خبری که ابتدا در رسانههای اجتماعی (فیس بوک و یوتیوب) میلیونها مخاطب پیدا کرد و بعد در اکثر رسانههای عمومی ایالات متحده بازتاب یافت، حضور یک مادر برای برخورد با پسرش در حال انداختن سنگ به سوی پلیس بود.
به فاصلهٔ یک ماه دو شهروند ایرانی ابتدا در خرمشهر و سپس در تبریز اقدام به خودسوزی در ملا عمومی کردند. هر دوی این خودسوزیها پس از جمع آوری بساط دستفروشان توسط ماموران شهرداری و بیهودگی پیگیری آنها انجام شد.
پس از اعتراض وزیر بهداشت درمان و آموزش پزشکی و رئیس سازمان نظام پزشکی به سریال طنز «در حاشیه» (حتی قبل از آغاز پخش آن) مشاور رئیس سازمان نظام پزشکی از اعلام آمادگی بیش از هفت هزار نفر از پزشکان برای شرکت در تجمع نسبت به رویهٔ تلویزیون دولتی در باب پخش سریال مذکور خبر داد.
تريبونهای نماز جمعه در ايران مثل همهی تريبونهای رسمی و شبه رسمی مبلغ و مروج دروغ، تنفر، تبعيض و خشونت هستند اما يک تفاوت بنيادی با ديگر تريبونهای نظام مثل راديو و تلويزيون دولتی، منابر، جلسات سخنرانی در مدارس و دانشگاهها، هيئتهای مذهبی دولتی و حکومتی و نشريات و سايتهای دولتی و حکومتی دارند.
در ماههای پایانی سال ۱۳۹۳ علی خامنهای در سه موضوع مقابله با فساد، معضل واردات قاچاق، و افزایش بیسابقهٔ افزایش زمینخواری و تخریب محیط زیست اظهار نظرهایی کردهاست که لحنی از موضع ضعف و ناتوانی دارند.
آيا دولت روحانی توان برخورد با قاچاق گستردهی کالا به کشور و اسکلههای غير مجاز را دارد؟
در ايران نه قانونی برای شفاف سازی و مقيد و محدود کردن بخش دولتی و خصوصی در تامين و هزينه کردن منابع انتخاباتی وجود دارد و نه اجماعی در مورد درستی و نادرستی روش های موجود.
بسياری از اسلامگرايان شيعه، هميشه مخالفت خود را با دمکراسی بی قيد و شرط، آزادی بيان و رسانهها و استيفای حقوق بشر اعلام کردهاند اما در دو حوزه مدعاهای پايان ناپذير داشتهاند: عدالت اجتماعی و معنويت.
بیشتر